به گزارش مشرق، رزمایش سه جانبه و مشترک ایران، روسیه و چین طی روزهای گذشته در منطقه شمال اقیانوس هند برگزار شد و یگانهایی از نیروهای دریایی سه کشور به مدت ۳ روز به انجام تمرینات و مانورهای مشترک در حوزه امداد و نجات و مقابله با تروریسم دریایی پرداختند.
این رزمایش که انجام آن در تاریخ نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران بیسابقه بود، با محوریت نیروی دریایی ارتش صورت گرفت و بازتابهای زیادی در رسانههای داخلی و خارجی داشت.
بیشتر بخوانید:
دریادار خانزادی: ناوشکن دنا بهمن ماه الحاق میشود
برای بررسی اهمیت رزمایش اخیر و برنامههای نداجا برای تداوم اقدامات مشابه در آینده، به گفتگو با امیر دریادار حسین خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
** رزمایش ایران، روسیه و چین زمینه ساز یک ائتلاف جدید
*سوال: با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر موافق باشید، گفتگو را با این سوال آغاز کنیم که اهمیت رزمایش مشترک اخیر که بین ایران، روسیه و چین برگزار شد، در چیست؟ ما در گذشته هم رزمایشها و تمریناتی در حوزه امداد و نجات با نیروی دریایی برخی کشورها برگزار کرده بودیم اما این رزمایش اخیر با این شکل بی سابقه است و بازتابهای فراوانی هم در رسانههای داخلی و خارجی و هم محافل نظامی و سیاسی بین المللی داشت. چرا این رزمایش تا این حد مورد توجه قرار گرفت؟
این رزمایش، رزمایشی غرور آفرین و و نشاط انگیز برای مجموعه نیروی دریایی کشورمان بود که انعکاس گستردهای هم در سطح منطقه و بین المللی داشت.
در این رزمایش چند نکته حائز اهمیت وجود دارد، اول اهمیت شرکت کنندگان در این رزمایش بود. به طور مثال روسیه در جهان دوقطبی همواره یکی از قطبهای مهم اثرگذار و بازیگر جدی در عرصه بینالمللی بود و به لحاظ مقیاس عملکردی، یک بازیگر استراتژیک محسوب می شود.
از طرف دیگر، کشور چین بود که امروز دیگر باید گفت بزرگترین اقتصاد جهان است و حرکت پرشتابی در عرصه دیپلماسی دفاعی و توسعه نیروهای نظامی داشته توجه ویژهای به مقوله دریاها دارد.
هر دو این کشورها عضو شورای امنیت سازمان ملل -یعنی جایی که آمریکا تلاش میکند قطعنامهای علیه سایر کشورها به تصویب برساند یا فشارهای را به کشورهای مختلف وارد کنند- هستند و حق وتو دارند.
این ۲ کشور با قدرت تاثیرگزاری در عرصه بینالمللی، در رزمایش مشترک با ایران حضور پیدا کردند.
از طرف دیگر، امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که ۴۰ سال است از زیر یوغ استعمار خارج شده و در یک موقعیت جغرافیایی بسیار مهم قرار گرفته برای کشورهای منطقه و جهان تبدیل به کشوری الهام بخش و تاثیرگذار شده است. به ویژه از این جهت که در ۴۰ سال گذشته ایران پنجه در پنجه کشورهای استکباری انداخته که در راس آنها آمریکا قرار دارد، آنها همه تلاش خود را کردند تا جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی را متوقف کنند و آرمانهای آن که استقلال، آزادی و حکومتی بر پایه اسلام است را به شکست بکشانند. برای همین جنگ را به ما تحمیل کردند، ترور و ناامنی ایجاد کردند، تحریم های اقتصادی وضع کردند و همه تلاش خود را بکار گرفتند تا ما را متوقف کنند اما این اتفاق رخ نداد و امروز ایران در سطح جهانی و منطقه به یک کشور با اقتدار و یک بازیگر بسیار مهم تبدیل شده است.
شما می دانید تا زمانی که کشورها در روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و توسعهای به یک فهم مشترک نرسیده باشند، نظامیانشان نمیتوانند در کنار یکدیگر قرار گیرند چه برسد به این که یک رزمایش با این سطح از اهمیت را اجرا کنند.
زمانی که این سه کشور در کنار هم قرار میگیرند و رزمایش دریایی برگزار میکنند، به نوعی زمینهساز و ظرفیت سازی برای شکلگیری یک ائتلاف در آینده است. این رزمایش در حال تولید یک روند است چراکه برای اولین بار این اتفاق میافتد که چند قدرت صاحب تمدن در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
طبیعیست که این اقدامات با آنچه آمریکاییها تلاش داشتند در منطقه پیاده کنند در تعارض خواهد بود و آنها را به شکست خواهد کشاند. ولی به هرحال این کار شکل گرفت و مخابره این پیام ها به بیرون -حتی اگر روی کاغذ نیامده باشد و حتی اگر آنها به زبان نیاورند- در قالب این رزمایش بسیار حائز اهمیت است.
** آمریکا تلاش زیادی کرد که این رزمایش برگزار نشود
* سوال: به همین دلیل هم بود که آمریکاییها تلاش میکردند تا این رزمایش برگزار نشود و به چین و روسیه فشار وارد میکردند که در این رزمایش شرکت نکنند. اما علیرغم این فشارها دیدیم که این کشورها با تجهیزات به روز خود حضور پیدا کردند و این موضوع هم بازتابهای فراوانی در رسانههای بین المللی داشت.
ما وقتی در حال برنامه ریزی برای اجرای این رزمایش بودیم، در فضای دیپلماسی نظامی، منطقهای و جهانی میدیدیم که از جهات مختلف فشارهایی را وارد میکنند و رفت و آمدهای ما را زیر نظر دارند. همکاریها و موافقتنامههایی که امضا میکردیم را هم رصد میکردند و اظهارنظرهای خاصی انجام میشد که نارضایتی خود را به طرفهای برگزار کننده این رزمایش اعلام میکردند که از برگزاری آن راضی نیستند.
آنها حتی پای خود را فراتر گذاشتند و طبق اخبار و اطلاعاتی که ما داریم، جلساتی را به صورت محرمانه برگزار کردند و در آن جلسه حرفهای خاصی زدند که که همه تلاش خود را بکنند تا این رزمایش برگزار نشود، یا اگر برگزار شد، سطح آن پایین باشد و یا بازتاب آنچنانی نداشته باشد، غافل از اینکه این سه قدرت بزرگ منطقهای و جهانی همینکه در کنار هم باشند -حتی اگر گلولهای از سلاح های آنها خارج نشود و یا حتی تمرین تاکتیکی خیلی معنادار هم انجام ندهند- آن خط کشی پررنگ را ترسیم کردهاند و این کارکرد خودش را در حوزه بین الملل حتماً خواهد داشت.
** رزمایش مشترک در دریای خزر برگزار میشود
* سوال: گستره منطقهای که رزمایش در آن برگزار شد حدود ۱۷هزار کیلومتر در شمال اقیانوس هند بود. چرا این منطقه برای برگزاری این رزمایش انتخاب شد؟
دلیل این انتخاب چند موضوع بود، اول اینکه اگر به جغرافیای جمهوری اسلامی ایران نگاه کنید، در اطراف کشور ما ۶ حوزه ژئوپولیتیک وجود دارد که سه تا از این حوزهها، حوزههای دریایی هستند.
دریای خزر یکی از این حوزههاست که متعلق به ۵ کشور همسایه آن است و اتفاقاً در برنامههایمان هست که برای سال آینده رزمایشی را در آن دریا با مشارکت همه کشورهای همسایه برگزار کنیم.
سوال: برگزاری این رزمایش به پیشنهاد ایران است؟
کشور پیشنهاد دهنده روسیه بود و ما هم استقبال کردیم. ضمن اینکه امسال در دو دیداری که با فرماندهان سایر نیروها داشتیم، در خصوص این موضوع گفتگو کردهایم و آنها نیز اعلام آمادگی کردند که یک همچنین رزمایشی را در آنجا برگزار کنیم.
سوال: اهداف رزمایش چه موضوعاتی هست؟
اولاً برای اینکه اجازه ندهیم هیچ کشور بیگانهای وارد دریای خزر شود و ثانیاً جلوگیری کنیم از هرگونه ناامنی احتمالی در این منطقه که با شیطنت های بیرونی ممکن است رخ دهد. آنها هم موافقت کردند.
دو حوزه ژئوپولیتیک دریایی دیگر، یکی منطقه خلیج فارس و دیگری دریای عمان است. خلیج فارس، دریایی به وسعت ۳۰۶ هزار کیلومتر مربع است که یک آبگیر تلقی میشود و کشورهای پیرامون آن به استثنای مواردی که از طریق کشورهای استکباری ناامنی هایی را تجربه کردهاند ( مثل جنگ تحمیلی که به ایران تحمیل شد) خودشان ناامنی را به این منطقه صادر نکرده اند و به دنبال این هستند که شرایط ناامنی ایجاد نشود چون همه این کشورها به نوعی اقتصادشان مبتنی بر نفت است و می خواهند نفت را تولید کنند و از آبراه راهبردی خلیج فارس و تنگه هرمز آن را صادر کنند.
ما معتقد هستیم که ارزش و اهمیت تنگهها به باز بودن آنهاست، تنگه بسته برای هیچ کشوری ارزش و اهمیت ندارد. امروز در خلیج فارس امنیت بسیار خوبی وجود دارد و همه دست به دست هم دادهاند که این امنیت حفظ شود.
* سوال: البته ما همواره شاهد حضور آمریکاییها در این منطقه و تلاش آنها برای برهم زدن این امنیت هستیم.
ما تمرینهای نظامی که در این مناطق انجام میشود را معنادار نمی بینیم، اگرچه آمریکاییها هرچند وقت یکبار چندتا از این کوتوله ها را به دنبال خودشان راه می اندازند و تمرینی را در آنجا به نمایش میگذارند و بعد هم میگویند چه کردیم و چه کردیم ولی در واقعیت هیچ اتفاقی نمیافتد و هیچ چیزی هم وجود نداشته است.
حوزه سوم ژئوپلتیکی دریایی جمهوری اسلامی ایران، منطقه اقیانوس هند است. در اقیانوس هند ۳ گذرگاه راهبردی وجود دارد. یکی از آنها تنگه هرمز به عنوان یک منطقه راهبردی برای انرژی است، دیگری تنگه مالاکا به عنوان گذرگاه راهبردی برای انرژی و کالا به صورت همزمان است و سومین تنگه، تنگه باب المندب است که بیشتر برای عبور ترانزیتی کالاست.
همه اینها بالای مدار ۱۰ درجه قرار دارند و بسیار حائز اهمیت هستند. از ارتباط این سه تنگه، مثلثی به دست می آید که از آن تحت عنوان «مثلث طلایی» یاد میشود. طلایی بودن آن نیز به این دلیل است که که بالغ بر یکسوم تجارت دریایی کالا از طریق این منطقه انجام میشود و این مناطق یکی از پر ترافیکترین خطوط دریایی جهان است. به همین دلیل اهمیت این منطقه برای کشورهای این حوزه و جهان بسیار است.
این منطقه برای چین هم بسیار حائز اهمیت است چون بخش زیادی از منابع انرژی خود را از این منطقه تامین میکند و خیلی از کالاهایی که میخواهد صادر کند از این منطقه عبور میکنند. این منطقه برای روس ها هم اهمیت بسیاری هم از لحاظ انرژی و هم از لحاظ ترانزیت کالا و هم از لحاظ کارکردی دارد.
مهمترین دریایی که در یکی از رئوس این مثلث قرار دارد و امروز با موضوع ناامنی و دزدی دریایی مواجه شده، تنگه باب المندب و خلیج عدن است. بنابراین به نظرمان رسید که شبیهترین منطقه به صحنه واقعی، منطقه شمال اقیانوس هند است بر همین مبنا طرحریزی ها را پیاده کردیم و این دو کشور نیز از آن استقبال کردند.
* سوال: اگر اشتباه نکنم ایران، روسیه و چین از کشورهایی هستند که در خلیج عدن و تنگه باب المندب برای مقابله با دزدان دریایی جزو هیچ ائتلافی نیستند چون معمولاً کشورهایی که در آن حوزه فعالیت میکنند در قالب ائتلاف به رهبری آمریکا با دزدان دریایی مقابله میکنند.
بله کاملاً درست است. هر سه کشور که در رزمایش حضور داشتند به صورت مستقل با دزدان دریایی در این مناطق مقابله میکنند.
*سوال: با انجام این رزمایش، برخی هم اینطور تحلیل کردند که روسیه بالاخره توانست به آرزوی دیرینهاش یعنی دسترسی به آبهای گرم برسد و این را به نوعی به معنای باج دادن ایران به این کشور تعبیر کردند. نظر شما درباره این گونه تحلیل ها که در فضای مجازی هم گاها دیده میشود، چیست؟
من فکر میکنم آنها برای اینکه جلوی حرکت قدرتمندانه کشورهایی که منافع مشترک دارند را بگیرند، همه تلاش خود را میکنند ولی دستشان خالی است. در این سالها هم تلاش کرده اند که هیچ ائتلافی در این منطقه مهم شکل نگیرد و برای رسیدن به این هدف، از همه ابزارهایشان استفاده میکنند.
روسیه بزرگترین کشور جهان از نظر جغرافیایی است که از طریق بندر «سنت پترزبورگ» به خلیج فنلاند وصل میشود و از آنجا به صورت بلاواسطه با دریاهای آزاد ارتباط دارد. اگرچه این بخش از دریاهای جهان در برخی فصول با موضوع یخ زدگی مواجه است، اما روسها سالهاست با تجهیزات و استقرار شناورهای مخصوص در آن منطقه موضوع را حل کردهاند و در هر شرایطی می توانند از آن استفاده کنند.
آنها در منطقه شمال شرق اروپا نیز بندر مهم «کالینگراد» را دارند که در آنجا موضوع یخ بندان کمتر است. در دریای سیاه هم پایگاههایی را دارد که برایشان مهم است و از طریق تنگه بسفر به صورت بلاواسطه به دریاهای آزاد راه پیدا میکند. اگر به سمت اقیانوس آرام هم برویم می بینیم که در آن منطقه نیز روسها در منطقه «کامچاتکا» حضور دارند و در نواحی پیرامون آن بنادری را نیز دارند که بندری کاملاً اقیانوسی است.
بنابراین دسترسی به آبهای گرم اگر روزی برای روسها آرزو بود، امروز با بنادر و پایگاه های خوبی دارند به این آرزو دست پیدا کردهاند.
طبیعتا کشورهایی که صاحب قدرت و فناوری هستند بنادری در سایر نقاط دارند که بتوانند در موقع لزوم در آنها تجدید آماد کنند که جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و حتی در گشت زنیهایی که در خلیج عدن داریم از ظرفیت بنادر کشورهای دوست و هم سو برای تجدید آماد استفاده میکنیم تا مدت بیشتری را در منطقه حضور داشته باشیم. بنابراین به نظر می رسد که روسها هیچ نیازی به این ائتلاف در این منطقه با آن نگاهی که دیگران مطرح میکنند، ندارند.
چینیها که اصلا خودشان متصل به اقیانوس هستند و ناوگان دریایی بسیار قدرتمندی دارند.
جمهوری اسلامی ایران هم فینفسه یک قدرت منطقهای و جهانی است و این قدرت را در سالهای گذشته نیز اثبات کرده است و نشان داده برای رسیدن به این قدرت نیاز به پشتیبانی از سوی هیچ قدرتی ندارد.
اینکه قدرتها در کنار یکدیگر قرار میگیرند و دانششان را به اشتراک میگذارند در تمام دنیا وجود دارد و زمانی که کشورها دانش خودشان را به اشتراک می گذارند یعنی قدرت خود را به اشتراک گذاشتهاند و این هم افزایی بیشتری دارد. آنهایی که از این همافزایی نگران هستند، هیاهو به پا میکنند که جلوی این هم افزایی را بگیرند.
به هر حال این برای اولین بار است که این منطقه در حال تجربه کردن و چشیدن طعم شیرین یک همگرایی قدرتمند و بسیار موثر است و حتماً آینده درخشانی خواهد داشت.
*سوال: در کنار اهمیت نفس حضور این سه کشور در کنار هم، در رزمایش اخیر اتفاقاتی افتاد که میتوان از آن به عنوان دستاوردهای مهمی یاد کرد، به طور نمونه برای اولین بار از یک کتاب تاکتیکی بومی برای اجرای رزمایش استفاده شد که در واقع زبان مشترک این سه کشور در انجام رزمایش بود. بفرمایید این موضوع تا چه حد مهم است آن هم برای سه کشوری که هرکدام به زبان کاملا متفاوتی با یکدیگر صحبت میکنند.
نکته مهمی را اشاره کردید. یکی از دستاوردهای بسیار با ارزشی که این رزمایش داشت، زبان مشترکی بود که ایجاد کرد.
امروزه تمام کشورهای دنیا وقتی میخواهند با یکدیگر یک تمرین دریایی را برگزار کنند ابتدا میروند به سراغ کتابی که ناتو آن را تحت عنوان "ای تی پی" طراحی کرده است. این کتاب تاکتیکی کشورهای هم پیمان است و دیگران هم از زبان، کدها و واژههای آن استفاده میکنند تا به یک زبان مشترک برسند.
وقتی ما در داخل کشور خودمان یک تمرین مشترک را انجام میدهیم همه همزبان هستند، نیروی هوایی، زمینی، دریایی، پدافند، ارتش و سپاه همه همزبان هستیم و تمام کدهای تاکتیکی به زبان خودمان است و به صورت روان ارتباط تاکتیکی برقرار میشود و با تنها یک کُد، یک عملیات بزرگ را معنادار میکنیم. وقتی یک عدد را به زبان می آوریم مشخص می شود که چه اقداماتی باید انجام دهیم.
حالا در این رزمایش شما تصور کنید که سه کشور ایران، روسیه و چین به زبان فارسی، روسی و چینی که زبانهای سختی هم هستند صحبت میکنند. چطور میشود افسران و کارکنان ناوشکنهایی که در این رزمایش حضور دارند پشت مدارهای مخابراتی، هر کدام به زبان خودشان صحبت کنند و بفهمند چه می خواهند بگویند و تازه کدهای تاکتیکی نیز استفاده کنند؟
این برای ما خوب نبود که برویم و از کتاب کشورهای هم پیمان استفاده کنیم. لذا قبلاً هم در جلسههایی که در قالب اجلاس فرماندهان نیروهای دریایی اقیانوس هند شکل میگرفت، ما این مسئله را اعلام کرده بودیم. حتی هندیها هم معتقد بودند که کشورهای این منطقه باید از یک پابلیکیشن تاکتیکی که زبان مشترک داشته باشد استفاده کنند.
ما این نقیصه را سالها بود که احساس میکردیم و شاید یکی از دلایلی که میخواستیم رزمایش انجام بدهیم و نمیتوانستیم، این بود که نمیدانستیم که در دریا چگونه مکالمه کنیم. در واقع یکی از این اشکالات همین زبان مشترک بود.
بالغ بر ۱۲ ماه طول کشید که با استفاده از ظرفیتهای پیشکسوتان عزیز، این زبان تاکتیکی را طراحی کردیم. امروز ما یک کتابی به زبان انگلیسی در اختیار داریم که همه کشورهای منطقه برای انجام عملیات تاکتیکی میتوانند از آن استفاده کنند و همان کتاب را در رزمایش مشترک ایران و روسیه هم بکار بردیم.
ما قبل از طرح ریزی رزمایش این کتاب را ارائه کردیم و دو طرف دیگر از ما خواستند که درباره آن توضیح دهیم و در مورد آن توضیحات لازم داده شد و در طرحریزیها آموزشهای لازم را دادیم و خیلی با موفقیت این کتاب را در رزمایش مورد اجرا گذاشتیم و بر مبنای آن تمرینات را انجام دادیم که این یک دستاورد خیلی مهم برای ما بود.
** باید سریعتر آمریکا را از منطقه بیرون کنیم
* سوال: وقتی رسانه های خارجی را رصد میکنیم متوجه میشویم که آنها این رزمایش اخیر را با آن اقدامی که آمریکاییها میخواستند انجام بدهند و ائتلافی را در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز برای حفاظت از شناورهای خود تشکیل بدهند مقایسه کردند و اعلام میکنند با این رزمایشی که برگزار شد جا برای آمریکا در منطقه تنگ شده و امکان تشکیل آن ائتلاف وجود ندارد. رزمایش سه جانبه ایران، روسیه و چین از این منظر چه پیامهایی داشت؟
اشاره کردید جا برای آنها تنگتر می شود؛ واقعاً درست است و باید هر چه سریعتر آنها را بیرون کنیم. ان شاءالله این اتفاق هم به زودی خواهد افتاد و از ابعاد مختلف نیز این موضوع در حال شکل گرفتن است.
** فشار آوردن بر ایران منافع هیچ کشوری را تأمین نمیکند
زمانی شما یک تمرین دریایی انجام میدهید برای اینکه منافع مجموعهای از کشورهای منطقه را تامین کنید حالا این موضوع را ببرید در دل اقدامی که آمریکاییها میخواستند انجام بدهند، چه کسی در منطقه به دنبال فشار بر ایران بود؟ فشار آوردن بر ایران منافع هیچ کشوری را تأمین نمیکند جز منافع آمریکا، چون آنها به دنبال تفرقه در این منطقه هستند.
بنابراین اگر قرار است ایران محور یک حرکت همگرا در منطقه باشد باید مهار شود. ۴۰ سال است که خودشان را به آب و آتش زدند اما این اتفاق نیفتاد و قطعاً نخواهد افتاد و حرکت آنها امنیت را به دنبال نخواهد داشت.
امروزه بسیاری از کشورها که نیازمند نفت این منطقه هستند، متوجه شدند که هرگونه ملحق شدن به این ائتلاف ممکن است موجب ناامنی شود. هر عقل سلیمی خیلی زود متوجه این موضوع می شود که این ائتلاف دروغین است و نباید به آن ملحق شود به همین خاطر است که به غیر از آنهایی که در طول تاریخ در این منطقه ظلم کردهاند و سرمایه کشورهای منطقه را چپاول کردهاند و همواره تخم نفاق و واگرایی و دشمنی را در این منطقه پاشیدهاند کردهاند وارد این اتلاف نشدند. این کشورها آمریکا، انگلیس و رژیم اشغالگر قدس هستند البته رژیمصهیونیستی را ما اصلاً در محاسباتمان به حساب نمیآوریم اگرچه مراقبش هستیم اما به حساب نمی آوریم، مابقی نیز اصلاً موضوع قابل محاسبه نیستند.
شما نگاه کنید آنها نه تنها چیزی را به دست نیاوردند، بلکه به طور مرتب و روزانه درحال سرمایهگذاری هستند و سرمایه ملتهای خود را به دور میریزند.
هزینه یک ناو هواپیمابر حدود یک میلیون دلار در ماه است، آنها ۵ هزار نفر نیرو در این منطقه به کار گرفتهاند که هیچ دستاوردی برای آنها ندارد، این کار آنها برای نمایش و یک اقدام دروغین است. اینکه میگویند میخواهیم امنیت را برقرار کنیم دروغ است در حالی که منطقه خودش دارای امنیت است.
الان هر ناو هواپیمابری که میآید، ۳۰۰ مایل از مرزهای جمهوری اسلامی ایران فاصله دارد، آنها اینهمه امکانات را معطل خودشان کردهاند و قطعاً این فشار زیادی روی آمریکاییها و انگلیسیها میآورد و هزینه زیادی را نیز پرداخت میکنند و دیگران تمایل ندارند هزینه این بازی دروغین را بپردازند. به همین خاطر هیچ کشوری در ائتلاف آنها حضور پیدا نمیکند.
در نقطه مقابل، رزمایش تاکتیکی که در دریا توسط نیروهای دریایی ایران، روسیه و چین انجام شد بسیار هدفمند بود هر سه کشور خواهان امنیت و آرامش در این منطقه هستند. این سه کشور میخواهند اگر دزدی دریایی وجود دارد آن را مهار کنند، اگر یک شناوری دچار آسیب و سانحه شد به آن امداد رسانی کنند و نیروها را برای همین اقدامات تربیت و آماده کنند.
ما نه کشوری را تهدید کردهایم و نه در دریا علیه کسی اقدامی داشتهایم. در مقابل آنها به دنبال منافع نامشروع در این منطقه بوده و امروزه احساس میکنند در حال از دست دادن آن منافع هستند.