سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**حق با کیمیا علیزاده است، در ایران ماندن یعنی رنج و تحقیر
روزنامه سازندگی در یادداشتی با عنوان «کیمیا با ایران بمان» به قلم «مریم باقی» - همسر «محمد قوچانی» (سردبیر و از دستگیرشدگان فتنه 88) و دختر «عمادالدین باقی» (فعال سیاسی اصلاح طلب که سابقه حمایت از گروهک های تروریستی در جنوب شرق و جنوب غرب کشور را در کارنامه خود دارد) - نوشت: «کیمیا جان، من یک شهروند ایرانی هستم...درس حقوق خوانده ام تا دکتری و دیده ام که چقدر...قوانین مان معیوب است...سال ها روزنامه نگاری کرده ام کوچ به کوچ از یک نشریه به نشریه دیگر. تعطیل و توقیف شدیم و باز هم آغاز کردیم از صفر...طعم تلخ تحقیر را در وطن خودم چشیده ام.خواهر عزیزم، میدانم خیلی چیزها به تو هم مثل همه تحمیل شده، اما باور کن من و ما هم به عنوان یک شهروند ایرانی بیشتر آنچه در این سالها دیده ایم رنج بوده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «ما سالهای سال زیر سایه تهدید و تحدید زیسته ایم...کیمیا جان حس عصبانیت تو را درک می کنم و به همین دلیل دست مردمی که می مانند و از وضع موجود انتقاد و اعتراض می کنند، می بوسم...عزیزم، ما هر چه بیشتر رنج کشیده ایم، مصمم تر شده ایم که در ایران بمانیم...مانده ایم تا ایران مساوی با تنگ نظران نباشد...مدال تو برای مردم بود نه حکومت. تیم ملی متعلق به مردم است نه حکومت...آیا باید همه در اعتراض، کشور را خالی کنیم و بماند برای انحصارطلبان؟...این میهن نیمه جان را باید احیا کرد».
نویسنده در ادامه نوشت: «کیمیا جان، هر جای دنیا که هستی پرچم مان را افراشته نگه دار. حتی از دور. این وطن زخم خورده را دریاب. آنقدر تلخی هست که شاید من حتی نتوانم خواهران خودم را به ماندن در این آب و خاک ترغیب کنم. کیمیا جان از تو به عنوان یک قهرمان ملی انتظار دارم که اگر در ایران نمی مانی، با ایران همچنان بمانی، در سویی که مردم ایستاده اند».
درباره یادداشت این روزنامه اصلاح طلب گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
اول اینکه، نویسنده یادداشت مذکور گفته است «سال ها روزنامه نگاری کرده ام کوچ به کوچ از یک نشریه به نشریه دیگر. تعطیل و توقیف شدیم و باز هم آغاز کردیم از صفر». لازم به ذکر است که تیم رسانه ای روزنامه سازندگی-متعلق به حزب کارگزاران به مدیرمسئولی «غلامحسین کرباسچی» - همان تیم روزنامه «مردم امروز» است. این روزنامه- دی ماه 93- همزمان با توهین و هتاکی نشریه فرانسوی شارلی ابدو علیه پیامبراعظم(ص)، تیتر اول خود را به یک کارگردان غربی اختصاص داد و در تیتری درشت نوشت «من هم شارلی هستم»! .این روزنامه به همین دلیل لغو امتیاز شد.
تیم رسانه ای روزنامه سازندگی، مدتی هم با تابلوی نشریه «آسمان» فعالیت می کرد. این نشریه نیز به خاطر توهین به حکم قرآنی قصاص توقیف شد. رویکردهای قانونشکنانه و معارضه با ارزشهای اسلامی بارها در کارنامه این تیم رسانه ای ثبت شده است.
دوم اینکه، نویسنده یادداشت مذکور تلاش کرده است تا این پیام را به مخاطب برساند که حساب نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران از هم جداست و اساسا مردم ایران پشتیبان حکومت جمهوری اسلامی نیستند. این در حالی است که در آخرین نمونه، تشییع میلیونی و باشکوه و تماشایی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، همراهی مردم نجیب با نظام جمهوری اسلامی ایران و به عبارتی «پشتوانه مردمی نظام» را به جهان نشان داد. گویا طیف تندروی اصلاح طلب همچنان از این همبستگی و شکوه، عصبانی و خشمگین هستند.
سوم اینکه، این روزنامه اصلاح طلب، ایران را کشوری زخم خورده و مردم ایران را مردمی تحقیرشده و رنج دیده و به عبارتی بدبخت و بیچاره معرفی کرده است. این در حالی است که اولا شرایط فعلی کشور به هیچ عنوان از تحقیر مردم توسط حاکمیت و بدبختی و بیچارگی مردم حکایت نمی کند، ثانیا وضع موجود اقتصادی در کشور نتیجه اقدامات دولتی است که اکثریت مطلق آن در اختیار اصلاح طلبان است. وضعیت مسکن، خودرو، گرانی، بیکاری، رکود در تولید و انفعال در سیاست خارجی نتیجه عملکرد دولت اصلاح طلبان است. پس بانی وضع موجود نمی تواند ژست شاکی و منتقد به خود بگیرد.
چهارم اینکه، کیمیا علیزاده به عنوان یک ورزشکار زن در تمام طول فعالیت ورزشی خود مورد حمایت ویژه(مادی و معنوی) جامعه ورزش، مسئولان فدراسیون تکواندو و مقامات ایران بوده و این هیچ جای شک و تردیدی باقی نمی گذارد که وی به مردم کشور خود پشت کرده و با سوءاستفاده از شهرت، از محبت مردم و حاکمیت، پله ای برای منفعت طلبی خود ایجاد کرده و به عبارتی نمک خورده و نمکدان را شکسته است.
پنجم اینکه، روزنامه سازندگی متعلق به حزب کارگزاران به دبیر کلی «غلامحسین کرباسچی» است. کرباسچی در دهه 70 – بیست سال پیش- متهم به مشارکت در اختلاس 14 میلیارد و 530 میلیون تومانی شد.
**جواد امام: مردم با دولت روحانی احساس غریبگی میکنند
«جواد امام» مدیرعامل بنیاد باران و رییس کمیته استانهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «به نظر میرسد نه تیم رسانهای و نه حتی دولتمردان نمیتوانند دیالوگی با جامعه برقرار کنند».
امام در ادامه گفت: «شخص رییسجمهوری سالها دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده و شخصیت حقوقیاش در فضایی امنیتی شکل گرفته است. اغلب کسانی هم که میشناخته در همین فضا حضور داشتهاند. در واقع دوستان و حلقه بسته اطراف روحانی نیز اغلب سابقه حضور در پستهای امنیتی داشتهاند. همین موضوع باعث میشود که نگاه رسانهای نداشته باشند و در نتیجه عملکرد رسانهای آنها نیز تحت تاثیر عقبه سیاسیشان قرار میگیرد...مردم با دولت احساس غریبگی میکنند».
گفتنی است کابینه آقای روحانی یکی از امنیتی ترین کابینههای تمام ادوار جمهوری اسلامی محسوب میشود. یکی از نقاط ضعف جدی دولت روحانی، ارتباط بسیار ضعیف با مردم است. متاسفانه میزان حضور دولتمردان در میان مردم به هیچ عنوان قابل دفاع نیست.
چندی پیش روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در مطلبی نوشته بود: «آقای روحانی دچار سه عارضه در ارتباطگیری با جامعه شده است. شیخ حسن روحانی این روزها کم حرف میزند، دیر حرف میزند و بد حرف میزند. ایشان در این ایام بایستی بیش از گذشته با مردم سخن بگوید اما سوگمندانه چنین نیست. رئیسجمهور فیالمثل در مورد گرانی بنزین به جای آنکه سربزنگاه با جامعه صحبت کند روزها بعد سر و کلهشان پیدا میشود. رئیس دولت وقتی هم که بعد از مدتها سخن میگوید "بد" حرف میزند بهطوری که در جامعه القا میشود رئیسجمهور جامعه را در مورد بنزین سرکار گذاشته و به استهزاء گرفته است».
**چون برخی اصلاح طلبان ردصلاحیت شدند، مجلس آینده بی دست است
«سیدمحمود میرلوحی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ما فکر میکردیم که شرایط فعلی کشور منجر به این شود که شورای نگهبان مقداری در رویکردها و رفتارهای خود تغییر بدهد. حال که در بر همان پاشنه میچرخد و با این گستردگی رد صلاحیتها کاندیداهای یک جریانی قلع و قمع میشوند، چه فرقی میکند که چند نفر دیگر هم تایید شوند؟»
میرلوحی در ادامه در پاسخ به این سوال که «تحلیل شما از رد صلاحیتهای گسترده چگونه است؛ اساسا باید منتظر مجلسی یکدست باشیم یا رویه به سمت و سوی دیگری خواهد رفت؟» گفت: «اتفاقا من نهتنها یکدستی نمیبینم بلکه معتقدم مجلس آینده بیدست است. این مسیری است که مجلس را به بیدستی میکشاند و فرصت را از کشور میگیرد».
حمله به شورای نگهبان، یکی از کارویژه های اصلی فعالین و رسانه های اصلاح طلب است. این در حالی است که اولا شورای نگهبان، قانون را اجرا می کند. ثانیا پروسه نظارت استصوابی در بسیاری از کشورهای دنیا امری طبیعی و بدیهی است.
چندی پیش «اکبر ترکان» مشاور سابق رئیس جمهور گفته بود: «تعدادی از نمایندهها هستند که در دورههای پیشین مجلس کارنامه خوبی از خود ارائه ندادند به طوری که دائما مشغول داد و ستدهای تجاری و دلالی بودند. من از همین جا از شورای نگهبان خواهش میکنم، نمایندگانی که حتی سهواً در روابط تجاری و دلالی لغزیدند تایید صلاحیت نشوند و راه ورود دوباره آنها را به مجلس ببندد. هر کسی که لغزیده باید برود و کوچک و بزرگ و جناح و گروه نمیشناسد».
لازم به ذکر است که حتی اشخاص مشهور منتسب به جبهه اصولگرایی نیز توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شده اند.