به گزارش مشرق، «دکتر محمدحسین محترم» در یادداشتی در «روزنامه کیهان» نوشت:
جمعه انقلابی این هفته دو بعد داشت. یک بعد آن محتوای سخنان مهم و حکیمانه رهبر معظم انقلاب بود و بعد دیگر آن حضور گسترده و میلیونی مجدد مردم در مصلای تهران و خیابانهای اطراف و ایستادن پشت سر حضرت آقا بود که به همراه ملت ایران در سنگرهای نماز جمعه در سراسر کشور فریاد میزدند «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» و «سپاهی انقلابی، حمایتت میکنیم».
اینکه حضرت آقا حضور میلیونی مردم در «بزرگترین بدرقه تاریخ جهان» و «ضربه زدن نظامی و حیثیتی به ابرقدرتی مدعی تنها ابرقدرت جهان»! توسط فرزندان سپاهی ملت ایران را «ایامالله» و «روزهای تاریخساز» و «نشانه اراده خداوند برای پیروزی ملت ایران» و «بیعت بزرگ مردم با خط امام»؛ و تاثیرات و دستاوردهای مهم این پیروزیهای بزرگ را «فراموشنشدنی و جاودانه» توصیف کردند، حقیقتا حضور وصفنشدنی این هفته مردم در جمعه انقلابی نیز خود یکی از همین ایامالله بود که تاثیرات عمیق آن بر روحیه ملت ایران و ملتهای منطقه باقی میماند و سکوی پرش «امیدآفرین و آرامبخش» دیگری برای ادامه قدرتمندانه مسیر شکستناپذیر مقاومت خواهد بود.
نکته بسیار مهم این بود که هم محتوای اطمینانبخش سخنان رهبر معظم انقلاب و هم کمیت و کیفیت حضور مردم در این جمعه تاریخی تمام سناریوها و توطئههای خبیثانهای که توسط دلقکهای آمریکایی و اروپایی طراحی و توسط «امپراطوری خبری صهیونیستی» و دنبالههای میدانی و سیاسی منافق آنها در داخل به اجرا گذاشته شد تا ملت ایران و ملتهای منطقه را در یک شوک و فضای ابهامآلود وارد و نگه دارند و ایامالله اخیر را با حوادث ساختگی یا طبیعی به فراموشی بسپارند، خنثی کرد و بار دیگر کفهای آلوده به خباثت و نفاق را که تلاش داشتند روی اقیانوس خروشان مقاومت را بپوشانند، زدود و با خود برد. جمعه انقلابی این هفته خود «بیعت بزرگ مجددی با خط امام و نشانه دیگری از اراده خداوند برای پیروزی ملت ایران بود.» بعد از انسجام وحدتآفرین مردم زیر خیمه ولایت و مقاومت و ایجاد حال و فضای دوران دفاع مقدس بر کشور با خون یک سردار نامدار و تاریخساز، آمریکا تمام امکانات سیاسی – رسانهای– امنیتی خود را به کمک دلارهایش بسیج و دنبالهروها و تفالههایش را جمع کرد تا صد نفر خائن و جاهل را به کف خیابانها بکشاند و با القائات لحظه به لحظه، شعارهای ساختارشکن بدهند، و به خیال خام و احمقانه خود کار ملت ایران را یکسره کند، اما در مقابل جمهوری اسلامی بدون هیچگونه هزینهای و فراهم کردن امکاناتی، میلیونها انسان آگاه و فهیم و هوشیار را در مصلای امام خمینی تهران و خیابانهای اطراف و در سراسر کشور دور هم جمع کرد و این جمعیت میلیونی بدون هیچگونه هدایت سیاسی–رسانهای، خودفهیمانه و فکورانه «زیربنای فکری و احساسات صادقانه خود» را نشان دادند و بر حمایت خود از «مقاومت و ایستادگی در مقابل دولتهای استکباری و استعماری» تاکید کردند. حال این جمعیت میلیونی با بالا بردن عکس حاج قاسم عزیز و شعارهای یکپارچه ضد آمریکایی کجا، و آن جمعیت صد نفره و شعارهای بیخردانه و احمقانه کجا!؟ جمعیت میلیونی جمعه انقلابی و تاریخی تهران نماد جمعیت ۲۵ میلیونی تشییعکنندگان سردار پرافتخار اسلام و ویترین کل ملت ایران بود که یکپارچه در سوگ شهادت فرزند خود به خیابانهای شهرهای مختلف آمده بودند.
جمعه انقلابی نشان داد عدهای حقیر در صحنه میدانی و عدهای حقیرتر در فضای سیاسی – رسانهای داخل و خارج از کشور و دلقکهای آمریکایی و صهیونیستی هدایتکننده آنها که خود از حقیرترین و احمقانهترین و فریبکارانهترین افراد در دنیا هستند و همچنین سه کشور خبیث انگلیس و فرانسه و آلمان نمیتوانند «از ملت ایران تصویر دیگری» آلقا کنند و به عبارت دیگر یک دنیا حقارت و خباثت که خود را به اصطلاح جامعه جهانی میخوانند، نتوانست عظمت و بزرگی یک ملت بصیر و زمانشناس و دشمنشناس و مطالبه اصلی آنها را کتمان کند.
آمریکا تلاش داشت از حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی به هر دلیل (سهوی یا توطئه) و ابعاد پیچیده آن همان بهرهبرداری را کند که در بزرگترین حمله تروریستی جهان توسط سیا و موساد در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ و برخورد سه هواپیمای مسافربری به برجهای دوقلوی نیویورک و ساختمان پنتاگون کرد و فضای سنگین ضد مقاومت را در جهان و منطقه حاکم کند که دیگر کسی از مقاومت و سردار سرافراز شهید سلیمانی سخن نگوید و حاج قاسم بهعنوان یک قهرمان ضد تروریست الگوی ملتهای منطقه قرار نگیرد و ماندگار نشود. در حادثه یازده سپتامبر نیز آمریکا با کشتن و قربانی کردن نزدیک به سه هزار نفر از مسافران ۹۰ کشور جهان و مردم کشور خودش تلاش کرد زمینه محو جریان مقاومت در منطقه و حمله به افغانستان و عراق و سپس ایران را فراهم کند.
هرچند با هزینه کردن هفت تریلیون دلار موفق شد به افغانستان و عراق حمله کند اما پس از موضعگیری قاطع رهبر معظم انقلاب، بعداز آنکه بوش کشورهای جهان را به جنگ صلیبی تهدید و ادعا کرد «هرکه با ما نباشد، با تروریستهاست»، نه توانست به اهداف خود در افغانستان و عراق برسد، و نه توانست زمینه حمله به ایران را فراهم کند و با سخنان مقتدرانه رهبری جَوی که آمریکا علیه مقاومت ایجاد کرده بود، شکست و سایه جنگ از سر ملت ایران دور شد. رهبر معظم انقلاب در آن سخنرانی نیز رفتار و اظهارات رئیسجمهور و مسئولان آمریکایی را بسیار متکبّرانه و مغرورانه و برخاسته از روح استکباری آمریکا که با هیچ منطقی سازگار نیست، توصیف و تاکید کردند«این حرفها که هر کسی با ما نباشد، با تروریستهاست! این حرفِ بسیار غلطی است؛ نهخیر، اینطور نیست. خیلیها مثل دولت اسرائیل در کنار آمریکا هستند، اما از همه تروریستهای عالم خطرناکترند. در آسمان خلیج فارس، هواپیمای ایران را با صدها نفر مسافر، بدون هیچ دلیل و بهانهای منفجر میکنند؛ افراد را در دریا تکّهپاره و غرق میکنند؛ بعد به فرمانده آن ناو جایزه میدهند! نقطه مقابل نیز همینطور است؛ نهخیر، ما با شما نیستیم، با تروریستها هم نیستیم. ما دولت آمریکا را در مبارزه با تروریسم صادق و برای هدایتِ حرکتِ جهانی علیه تروریسم، صالح نمیدانیم. مگر خون کسانی که در ساختمان تجارت جهانی در نیویورک کشته شدند، رنگینتر از خون مردم افغانستان است!؟ همه بدانند ایران اسلامی در هیچ حرکتی به رهبری آمریکا شرکت نخواهد کرد. البته مبارزه با تروریسم یک مبارزه واجب و یک جهاد است».
رهبر معظم انقلاب در خطبههای جمعه انقلابی این هفته نیز با رفع فضای ابهامآلودی که توسط آمریکاییها ایجاد شده بود، و با همان صلابت آرامبخش تاکید کردند «سیلی ملت ایران دست قدرت خدا بود و کسانی که نمیتوانند دست قدرت الهی را ببینند عقب میمانند. این حوادث نشان میدهد خدا با ماست. تا حال نتوانستند و از حالا به بعد هم نمیتوانند هیچ غلطی بکنند». حضرت آقا همچنین با تذکر به سه کشور خبیث اروپایی که «آمریکا ارباب شما قادر نبود و نیست ملت ایران را به زانو درآورد، شما که کوچکتر از آن هستید»، بار دیگر به مسئولان کشور یادآور شدند«وقتی آمریکا از برجام خارج شد گفتم به آنها اعتماد ندارم، اینها مذاکره هم که میکنند آمیخته به فریبکاری است. به اینها باید به این چشم نگاه کرد». لذا ملت ایران نه تنها اجازه نخواهند داد کوچکترین خدشهای به مولفههای قدرت کشور وارد شود، بلکه به تبعیت از رهبر و مولای خود همت خواهد کرد خود را قویتر کند و دیگر اسیر فضاسازیها و دوقطبیسازی کاذب «یا جنگ یا مذاکره» نخواهد شد. چرا که بعد از شهادت سردار سرافراز اسلام بیش از پیش و بهخوبی دریافتند «جنتلمنهای اطو کشیده پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند».
جمعه انقلابی و تاریخی این هفته یکبار دیگر نعمت داشتن یک رهبر الهی بصیر و مقتدر را بیش از پیش به جهان نشان داد که چگونه با یک سخنرانی تمام توطئهها و فتنههای دشمنان را خنثی و یک ملت و بلکه ملتهای منطقه را از فضای ابهام و تردیدآمیز ساختهشده توسط دشمنان میرهاند تا در مسیر عزت و مقاومت و پیشرفت به حرکت خود ادامه دهند و «شاکر و صبار باشند».
اما در پایان به سیاسیون و رسانههای حقیر داخلی که به فرمایش رهبری «عدهای هم جوان نیستند و سخن دشمن از زبان اینها صادر میشود و هیچ علاقهای به منافع و مصالح کشور ندارند»، هم باید از زبان قرآن در سوره توبه گفت«لَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَ هُمْ بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّهًْ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَالله أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ - چرا با گروهی که سوگندهای خود را شکستند و نخست جنگ را با شما آغاز کردند، نمیجنگید؟ آیا از آنان میترسید؟، در حالی که اگر مؤمنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید»، هرچند مثل اربابان خود نمیدانند که «َمَکَروا وَمَکَرَالله، وَالله خَیرُ الماکِرینَ».