به گزارش مشرق، صندوق جمعیت سازمان ملل (UNFPA) از سال ۱۹۶۹ تأسیس شد تا به بهداشت باروری در سراسر جهان کمک کند. این صندوق با دولتها و سازمانهای مردمنهاد و موسسههای خصوصی در ۱۵۰ کشور همکاری میکند تا برنامههایی برای آموزش و ارائه خدمات مرتبط با تولیدمثل در آن کشورها اجرا کند. علاوه بر آن، صندوق جمعیت سازمان ملل به آمارگیری منظم از شاخصهای جمعیتی کشورها نظیر جمعیت فعلی، وضعیت باروری و همچنین نرخ مرگومیر میپردازد. طرحهای مرتبط با بهداشت باروری و تنظیم خانواده این صندوق نیز در بسیاری از کشورهای توسعهنیافته یا درحالتوسعه با برنامههای کاهش جمعیت همراه است. حالا مشکل کجاست؟ در همان «کاهش جمعیت».
کمجمعیت؛ ضعیف و بدون رفاه
از دیدگاه کلان و در چشمانداز بلندمدت، کاهش جمعیت یک کشور به معنای کاهش نیروی انسانی و ضعف قدرت اقتصادی و نظامی آن است. به زبان ساده اینطور میشود: کشور کمجمعیت کشوری ضعیف است و در جنگهای آینده، از هر نوعی که باشد، توان دفاع از خودش را ندارد. از سوی دیگر در دنیای امروز به دلیل افزایش شاخص امید به زندگی، کاهش جمعیت به معنای پیر شدن هر چه بیشتر جمعیت است. کشوری که جمعیتش پیر باشد با بحرانهای بزرگی نظیر کاهش نیروی کار و افزایش هزینههای سالمندی مواجه میشود. وقتی نیروی کار کم باشد بیمه پردازی هم کم خواهد بود و درنتیجه توان مالی برای پرداخت مستمری و هزینههای درمان بازنشستگان و سالمندان کمتر خواهد شد. درواقع کاهش جمعیت منجر به کاهش نیروی کار و درنهایت کاهش رفاه اجتماعی در یک کشور میشود.
برنامه آمریکاییها برای جهان
با توجه به بحرانهای ناشی از کاهش جمعیت، پس چرا کشورهای درحالتوسعه چنین اشتباهی مرتکب میشوند و برنامههای کاهش جمعیت را اجرا میکنند؟
کلید فهم این سؤال در طراحی یک برنامه کلان توسط آمریکا در دهه ۷۰ میلادی است؛ برنامهای برای کاهش جمعیت. در آن زمان دولت آمریکا بررسیهایی درباره چشماندازهای جمعیتی در جهان انجام داد و به این نتیجه رسید که هر چه جمعیت کشورهای دیگر در آینده کمتر باشد به نفع آمریکا خواهد بود؛ یک استراتژی بلندمدت برای حفظ برتری.
در اسناد به جا مانده از این بررسیها که بعدها فاش شد افزایش جمعیت کشورهای در حال توسعه عاملی بود که دسترسی آمریکا به منابع معدنی و زیرزمینی آن کشورها را در آینده کاهش میداد یا حتی ناممکن میساخت. آمریکاییها از همان موقع شروع کردند به تبلیغات جهانی برای کاهش جمعیت؛ بهانه هم این بود که در کشورهای فقیر و درحالتوسعه، زیادی جمعیت و افزایش آن در آینده یک مشکل بزرگ برای مردم آن کشورها خواهد بود و از نظر معیشت و رفاه یک بحران جدی ایجاد خواهد کرد. آمارهای ساختگی و نادرست از بحران قریبالوقوع «انفجار جمعیت» هم ارائه شد و ترسهای بزرگ ایجاد کرد. بهتدریج دولتمردان و مردم کشورهای فقیر و در حال توسعه متقاعد شدند که کاهش جمعیت یک راهحل ضروری است؛ به همین سادگی.
جایزه برای کاهش جمعیت!
وقتی مردم کشورهای درحالتوسعه متقاعد شدند و پذیرفتند که باید جمعیتشان کم شود با هدایت آمریکا، سازمان ملل و نهادهای بزرگ بینالمللی کار را شروع کردند و خدمات فنی و آموزشی هم برای طرحهای کاهش جمعیت ارائه دادند. حتی کار به جایی رسید که صندوق جمعیت سازمان ملل هرسال به هر کشوری که در کاهش جمعیتش بیشترین موفقیت را داشت جایزه میداد! برنامههای کنترل جمعیت سازمان ملل همچنان ادامه دارد و بخش عمده بودجه صندوق جمعیت توسط آمریکا، آلمان، ژاپن، فرانسه و انگلستان تأمین میشود. آمریکا حدود ۲۵ درصد بودجه سازمان ملل و سازمانهای زیرمجموعهاش را میپردازد و باقی این کشورها هر یک حدود ۵ تا ۸ درصد بودجه را. دیگر اینکه این کشورها بیشترین میزان کمک فنی، پزشکی و تجهیزاتی و همچنین پشتیبانی عملیاتی طرحهای صندوق جمعیت سازمان ملل در سراسر دنیا را مهیا میکنند.
ایران با رشد جمعیت فعلی چه میشود؟
در یک دهه اخیر بررسیهایی انجام شد و نشان داد کاهش جمعیت چه بلایی بر سر کشورها خواهد آورد. برای مثال ایران با نرخ رشد جمعیت فعلی که حدود ۱.۲۴ درصد است در سال ۱۴۶۰ جمعیتی ۴۶ میلیون نفری خواهد داشت که بیش از نیمی از آن سالمند است! در سال ۱۴۸۰ هم جمعیت به ۳۱ میلیون خواهد رسید بازهم با نیمی سالمند. درواقع فقط وقتی بلندمدت و استراتژیک نگاه کنیم بحران کاهش جمعیت خودش را نشان میدهد.
کاهش در خارج، افزایش در داخل!
در سالهای اخیر بسیاری از کشورها متوجه شدهاند که برنامههای کاهش جمعیت یک «نقشه جهانی» توسط آمریکا و یک اشتباه مهلک بوده است و از اجرای برنامههای کاهش جمعیت دست کشیدهاند. در این میان علاوه بر آمریکا کشورهایی نظیر فرانسه، انگلستان و آلمان هم هستند که «همیشه» از طریق سازمان ملل به اجرای برنامههای کاهش جمعیت در سایر کشورها کمک مالی و آموزشی کردهاند ولی «همیشه» فرزندآوری در کشور خودشان را تشویق و تسهیل میکنند.
برنامه آمریکاییها برای خودشان
آمریکا از دیرباز برنامهای بسیار گسترده برای تشویق فرزندآوری دارد. این برنامه درواقع در مجموعه قوانین این کشور منعکسشده است و در حوزههای اقتصاد خانوار، بیمه، خدمات رفاهی و اجتماعی و معیشتی، کمکهزینههای دولتی، معافیتهای مالیاتی و... قابلبررسی است. حمایتهای دولتی و قانونی از فرزندآوری در آمریکا از پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت؛ جمعیت هم. این کشور در سال ۱۹۵۰ جمعیتی ۱۵۰ میلیونی داشت ولی با اجرای برنامههای حمایتی جمعیتش تا سال ۲۰۰۰ به ۲۸۰ میلیون نفر رسید و حالا حدود ۳۳۰ میلیون نفر است.
رشد جمعیت آمریکا دلیل واضحی دارد؛ در این کشور فرزندآوری به یک مزیت اجتماعی و اقتصادی تبدیلشده است. بااینکه بیمه درمان در آمریکا گران است اما هر مادری از دوران بارداری بیمه درمان رایگان دریافت میکند. علاوه بر آن تحت پوشش برنامه فود استمپ (food stamp) قرار میگیرد و ماهانه حدود ۲۰۰ دلار صرفاً برای خرید مواد غذایی دریافت میکند. برنامه سراسری دیگری تأمین غذای کافی و سالم برای مادران و فرزندان کوچکتر از ۵ سال، اعطای شیرخشک، ارائه آموزشهای مادری و... را پشتیبانی میکند. از همه مهمتر اینکه طبق سیستم اقتصادی آمریکا خانوادههای کمدرآمد پرفرزند نهتنها مالیات کمتری میدهند بلکه حتی مالیات دیگران را دریافت میکنند! این نوع حمایت مالی بر اساس نظام بازگشت مالیات (tax return) انجام میشود و البته طبق سیستم اعتبار مالیات کودک (child tax credit) میزان این مالیات برگشتی به ازای هر فرزند افزایش مییابد.
فرزندآوری در آمریکا علاوهبر صرفه اقتصادی، از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز مزیتهای پرشمار دارد و اینطوری است که برخی خانوادههای آمریکایی بسیار پرجمعیت هستند. یک نمونهاش خانواده «داگر» با ۱۹ فرزند که به دلیل پرجمعیت بودن، یک برنامه تلویزیونی با بینندههای میلیونی هم دارند!
اروپاییها و مشوقهای ممتاز فرزندآوری
آلمان، انگلستان و فرانسه نظام قانونی مدونی باسابقه چند دههای برای حمایت مالی و بیمهای و اجتماعی از مادران کمدرآمد دارند که از کمکهزینه معیشتی تا مشاوره پزشکی، پرداخت هزینههای درمان، اختصاص پرستار رایگان و ارائه ملزومات نوزاد را شامل میشود. برخی مزیتها نظیر مرخصیهای طولانی برای مادر و پدر نوزاد نیز جزو حمایتهای عمومی از فرزندآوری در این کشورها محسوب میشود.
حمایتها از فرزندآوری در هر یک از این کشورها بسیار متنوع است و فقط برای نمونه در فرانسه که برنامهای به قدمت یک قرن برای تشویق فرزندآوری دارد تولد فرزند سوم انفجاری از خدمات دولتی برای خانواده ایجاد میکند! دولت از تمامی مادران کمدرآمد با هر تعداد فرزند حمایت میکند اما در صورت تولد فرزند سوم، والدین ۱۰۰۰ یورو جایزه میگیرند! و دولت تضمین میکند مخارج تحصیل فرزندان خانواده را تأمین کند. والدین تا زمانی که کوچکترین فرزندشان به ۱۸ سالگی برسد از مالیات معاف هستند. هرماه کمکهزینه قابلتوجهی میگیرند و میتوانند وام رهن آپارتمان ۳ خوابه دریافت کنند. نظام قانونی حمایت از فرزندآوری در فرانسه جزو قدیمیترینها در دنیاست و بیش از یک قرن تداوم داشته است.
تازهواردها
ازجمله کشورهایی که بهتازگی به سیاست افزایش جمعیت رو آوردهاند میتوان به روسیه و ژاپن اشاره کرد. در روسیه از سال ۲۰۰۷ روز ۱۲ سپتامبر روز فرزندآوری نامگذاری شد و بستههای تشویقی از راه رسید. در این کشور خانواده دارای یک فرزند از معافیت مالیاتی برخوردار میشود، خانواده دارای ۲ فرزند کمکهزینه ماهانه میگیرد و سومین فرزند خانواده که به دنیا بیاید والدین یک خانه هدیه میگیرند! در ژاپن نیز بنا به قانون «کودومو تیت» که از سال ۲۰۱۰ اجرایی شد خانوادههایی که فرزند زیر ۱۵ سال دارند ماهانه تا ۱۳ هزار ین کمکهزینه دریافت میکنند.