به گزارش مشرق به نقل ازمیزنفت، ژاپن جایی بود که وی با خرید زمینهای ارزان و فروش آن به قیمتهای سرسام آور به ثروتی بزرگ دست یافت و با نزدیک کردن ارتباطات خود به سفارت ایران در ژاپن، یار شفیق سفیر وقت ایران در ژاپن شد. با معرفی وی به شاه در جریان سفر محمدرضا پهلوی به توکیو توسط سفیر ایران، مورد علاقه شاه قرار گرفت و چند ماه بعد به ایران فراخوانده شد.
درباره هوشنگ انصاری ابهامات بسیاری وجود دارد که در این گزارش سعی شده است از منابع معتبر برای انتشار حقایقی درباره وی استفاده شود که مهم ترین آن ها در ادامه میآید:
*نام خانوادگی اصلی وی مستمند شیرازی بود که در اهواز متولد شده بود. خانواده مستمند شیرازی رابطه ویژهای با خاندان نمازی داشت. جالب اینکه فرزندان این دو خاندان هنوز هم به شغل دلالی در صنعت نفت ایران مشغولند. همایون شیرازی مرد پشت پرده دکلهای حفاری و سیامک نمازی یکی از افراد موثر در کرسنت.
*بعد از سفری که شاه به ژاپن داشت انصاری به ایران آمد و چون شاه قبلا سفارش او را کرده بود، سریعا وارد مشاغل مهمی شد؛ از جمله عضویت شورای هواپیمایی کشوری، معاونت ضمانت صنعتی، عضویت شورای سرمایهگذاری، نیابت ریاست اتاق بازرگانی و صنایع تهران به او واگذار شد. او در کنار تمام اینها در کارخانه خصوصی «فخر ایران» فعالیت میکرد و توانست به یکی از شرکای با نفوذ آن کارخانه تبدیل شود و بعد از آن معاون فنی وزیر اقتصاد شد و از آنجا به وزارت خارجه منقل شد.
*هوشنگ انصاری پس از درگذشت منوچهر اقبال در آذر ۱۳۵۶، به مدیریت شرکت ملی نفت منصوب شد که بلافاصله در صدد تخریب باشگاه الهیه برآمد. این باشگاه محل زندگی اقبال بود که انصاری به دلیل مخالفت سازمان حفظ آثار تاریخی موفق به انجام این کار نشد. او میخواست بنایی جدید در الهیه برپا کند.
*هوشنگ انصاری اولین مدیرعامل نفت بود که تیمی عمل کرد و اعوان و انصار خود را بر خلاف مدیران سابق به نفت آورد.
*وی سمت قائممقامی را در نفت بوجود آورد و موجب گوشهگیری مدیران بنام شرکت ملی نفت از جمله نابغ و پرویز مینا شد.
*در زمان مدیریت وی در شرکت ملی نفت، مخالفتها با وی بسیار شدید بود اما شاه از وی حمایت میکرد.
*او گرداننده ثروت شخصی شاه بود و نیمی از وقت خود را برای خرید و فروش سهام برای خود و شاه صرف میکرد. او امین شاه در بانک چیس منهتن بود.
*او هیچگاه از خط تلفن و تلکس شرکت ملی نفت استفاده نمیکرد و همه امور شخصی خود را در اتاقی بسیار امنیتی با خط و تلکس اختصاصی خود انجام میداد زیرا معتقد بود کسی نباید متوجه کار او شود. او اینطور وانمود میکرد که برای حفظ جنبههای محرمانه باید خط امن باشد اما بعدها مشخص شد هدف وی دسترسی راحت و محرمانه به اخبار بورس نیویورک، لندن و توکیو بود.
*انصاری مدیران ارشد شرکت ملی نفت را از طبفه پانزدهم وزارت نفت به طبقه چهاردهم منتقل کرد تا طبقه پانزدهم حالت شخصی و اختصاصی داشته باشد.
*در زمان مدیریت کوتاه انصاری، شرکتهای گاز و پتروشیمی از شرکت ملی نفت جدا شده بودند که همین موضوع باعث از دست رفتن قدرت شرکت ملی نفت شده بود.
*او از سال ۱۳۵۵ به دنبال نخست وزیری بود و به این دلیل بین او و جمشید آموزگار اختلاف پیش آمد و از هم انتقادات زیادی میکردند. انصاری در کابینه آموزگار همان سمت سابق «وزیر اقتصاد» را به عهده گرفت و بعد از مرگ اقبال، مدیر عامل شرکت ملی نفت شد.
*از آنجا که وی شیفته نخست وزیری بود در وزارت نفت تشریفات تجمل گرایانهای به تاسی از نخست وزیری برای خود دست و پا کرد.
*در جریان سفر تاچر به ایران و بازدید وی از وزارت نفت، چنان مورد تحقیر وی قرار گرفت و دستمایه تخریب وی در نفت شد که دیگر حاضر نبود در نفت بماند. در سفر تاچر به ایران و حضور او در شرکت نفت، هوشنگ انصاری به تشریح موفقیتهای ایران در طول ۱۰ سال اخیر و نقش خود در این باره میپردازد که ماحصل گفت و گوی دونفره آنها تنها به رد این گزارش از سوی تاچر منجر و انصاری بشدت سرخورده میشود.
*انصاری به دلیل دسترسی به معاملات در آمریکا تا دیر وقت بیدار بود و برعکس اقبال که راس ساعت ۶ در دفتر کار خود حاضر می شد حوالی ظهر به شرکت نفت مراجعه میکرد.
*او همیشه ساعت ۷ عصر به میهمانیها میرفت و در میهمانیهایی که خود میزبان بود کارگران شرکت نفت را مامور میکرد تا غذای میهمانان را از هتل هیلتون به محل اقامت وی بیاورند.
*جلسات وی با مدیران نفت همه روزه از ساعت ۵ و نیم عصر تا ۶ بعد از ظهر به مدت نیم ساعت برگزار میشد و سپس شرکت نفت را ترک میکرد!
*شعار انصاری در جلسات این بود:« با خوشحالی گوش کنید.»
*در جریان مذاکره شرکت ملی نفت با کنسرسیوم، هوشنگ انصاری پیش از جلسه در منزل خود با مدیران کنسرسیوم،در جلسات درونی آنها نیز شرکت میکرد. روزهای سه شنبه و پنج شنبه جلسات شرکت نفت با کنسرسیوم در منزل وی واقع در نیاوران به مدت ۲ ساعت برگزار میشد.
*انصاری در ابتدای جریان اعتراضات کارکنان صنعت نفت به خوزستان سفر کرد اما در میان صحبت با کارکنان و مشاهده خشم آنها خود را بیمار جلوه داده و بلافصله به تهران منتقل شذ. به بهانه درمان به آمریکا رفت و دیگر هیچگاه بازنگشت.
*با وجود مجهز بودن بیمارستان نفت او هیچ گاه از بیمارستان نفت استفاده نکرد.
*نشریه فوربس در سال ۱۹۸۶ وی را یک بیزینس من بین المللی توصیف کرد. وی روابط ویژهای با هنری کسینجر وزیر امور خارجه وقت آمریکا، الکساندر توبریج و ادوارد پالمرز بانکدار برجسته آمریکایی داشت.
*هوشنگ انصاری در هنگام تصدی پست وزارت موفق شد با هنری کسینجر وزیر امور خارجه آمریکا قرداد ۱۵ میلیارد دلاری امضا کند و همچنین با قردادهای بازرگانی و نظامی با آمریکا، هوشنگ انصاری در تهران ملاقاتهایی که با هنری کیسنجر داشت، اعلام کرد که ایران به ارزش ۱۰ میلیارد دلار از آمریکا اسلحه خواهد خرید.
*بیش از سه هزار نفر کارگر و کارمند مکزیکی و آمریکای لاتین تبار در هتلها و کازینوها و عشرتکدههای متعلق به هوشنگ انصاری در جزایر قناری، هاوائی و نقاط مختلف آمریکا ، آسیای جنوب شرقی ، دریای مدیترانه و سواحل قبرس به کار مشغول هستند.
انصاری مالکیت چندین جزیره اختصاصی و چند مجموعه هتل و کازینو و عشرتکده در اروپا، به ویژه آلمان و کشورهای اسکاندیناوی و جنوب فرانسه را داراست. این هتلها زیر مجموعه کمپانی «استراحتگاه آفتاب» است و کلیه مسافران آنها از ثروتمندان درجه یک و مولتی میلیاردرهای جهان تشکیل شده است.
*هوشنگ انصاری در طرح خود، از تحریمهای اقتصادی حکومت تهران (توسط غرب) و فشار بیشتر بر آنان حمایت میکند و این روش را راه به زانو در آمدن و مطیع شدن آن عنوان میکند. او در طرح خود از همه ایرانیان میخواهد که با او موافقت کنند. انصاری اعلام کرده است که در به ثمر رساندن این طرح، مصرّانه خواهد کوشید و در انجام آن از یاری دولتمردان امریکا به ویژه سناتور «داماتو» برخوردار خواهد بود».