به گزارش مشرق، محمد عبدالهی تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
همزمانی طرح مجدد موضوع رفراندوم از سوی حزب اتحاد ملت و قبل تر توسط حسن روحانی که در سال گذشته با درخواست افزایش اختیارات رییس جمهور همراه بود، آن هم در بحبوحه گرانیهای افسارگسیخته، رکود عمیق، بیکاری روزافزون و نارضایتی مردم از عملکرد دولت، این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که چرا و با چه انگیزه ای رئیسجمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور، با این سطح گسترده از اختیارات و کارنامه ضعیف ۷ ساله از رفراندوم سخن میگوید؟
چرا آقای روحانی و مدعیان اصلاحات تلاش دارند اوضاع را مبهم و در بن بست تفسیر و تحلیل کنند؛ در حالی که در قانون اساسی هیچ بن بستی وجود ندارد تا نیاز به همه پرسی و رفراندوم باشد؟!
نگاهی به تاریخ سیاسی پس از انقلاب نشان می دهد همواره اهداف خاصی از سوی مطرح کنندگان پیشنهاد رفراندوم وجود داشته است. اینگونه جو سازی ها یادآور تجربه تلخ دوران ریاست جمهوری بنی صدر است.
در فاصله زمستان ۱۳۵۸ تا بهار ۱۳۶۰ بنی صدر به طور مکرر عملیات روانی با موضوع میزان اختیارات خود و طرح رفراندوم را در دستور کار داشت. در واقع بنی صدر در روزهایی که محبوبیتش به شدت سقوط کرده بود و نمایندگان ملت قصد عزل او را داشتند از دستاویز تبلیغاتی عدم اختیارات و پیشنهاد طرح رفراندوم استفاده می کرد.
این واقعیتی است که جماعت غربگرا همواره زمانی که خواستهاند قانون را دور بزنند و یا ناکارآمدی های خود را بپوشانند، از ضرورت رفراندوم و یا کمبود اختیارات سخن میگویند.
اما آیا مردم که در اثر سوءمدیریت دولت و گره زدن حیات و مماتشان به برجام، با تورم افسارگسیخته و بیکاری و گرانی و تنگی معیشت مواجهاند، سرشان با رفراندوم گرم خواهد شد؟
آیا فرستادن پالس وجود بحران فراگیر در کشور به آمریکا و تشویق او برای تنگ تر کردن حلقه فشارها خیانت به منافع ملی نیست؟
آیا جمعیت ۳۰ میلیونی تشییع کننده حاج قاسم ، رفراندوم ملی برای تایید مسیر انقلابی گری و نه به مذاکره تلقی نمی شود که روحانی اصرار دارد آن را نادیده بگیرد؟