به گزارش مشرق، اختلاف میان نیروهای انقلابی در آستانه انتخابات مجلس، عوارض متعددی از جمله سوءاستفاده جریان رقیب از شکاف بهوجود آمده را به همراه دارد. موضوعی که در برخی گزارشها خود را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
چرا اصلاحطلبان دیگر نمیخواهند فوتبال بازی کنند؟
مشاور خاتمی: «انتخابات را تحریم کنیم»
چرا روحانی و اصلاح طلبان از رفراندوم سخن میگویند؟
روز گذشته روزنامه اصلاحطلب «آرمان ملی» گفتوگویی را با محمدجواد حقشناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی(شاخه الیاس حضرتی) ترتیب داد که تلاش داشت شکاف میان جریان انقلابی را عمیق تصویر کند. در این گفتوگو، حقشناس ضمن تقسیم دلبخواهانه جریان انقلابی به طیف احمدینژادیها، باهنریها، قالیبافیها و رادیکالها، مدعی ناممکن و غیرعملیبودن همنشینی و پیوند این طیفها با یکدیگر شد. طُرفه آنکه حقشناس در این گفتوگو، با درآمدن در کسوت خیرخواه مصلح، علیه جریان به زعم خودش رادیکال، طرف قالیباف را گرفت و از شهردار پیشین تهران چهرهای مظلوم و تنها ساخت.
حقشناس با بیان اینکه «ورود جریانی رادیکال به مجلس که حتی جریان نزدیک به آقای قالیباف و جریان روحانیت مبارز را به تحمل نخواهند کرد، عاقبت خوشی ندارد» مدعی تکرار عاقبت مهدی بازرگان در مجلس اول اینبار برای قالیباف در مجلس آینده شد و تصریح کرد: روزگاری شاهد بودیم در مجلس اول، مهندس بازرگان را لیبرال میدانستند، به نظر من در مجلس آینده همان رفتاری که با بازرگان شد با آقای قالیباف تکرار میشود.
این فعال اصلاحطلب اضافه کرد: ما به سمتی میرویم که حتی چهرههایی مثل آقایان قالیباف و باهنر هم توسط این تفکرات پذیرفته نخواهند شد. حقشناس در بخش دیگری از اظهارات خود درباره عاقبت سیاسی رقم خورده برای ناطقنوری توسط احمدینژاد و جریان منتسب به رییسجمهوری پیشین کشورمان، گفت: ما در دورهای که گذشت شاهد بودیم جریانی که توسط احمدینژاد لیدری میشد چه رفتاری با ناطقنوری کرد، در ادامه هم روزبهروز شاهد این رویکردهای رادیکال و بدون پشتوانه فکری خواهیم بود که تاثیرات خود را خواهد گذاشت.
پیش از حقشناس، رسانهها و چهرههای مختلف اصلاحطلبی از ماهها پیش، در گزارههای مختلف در پی جاانداختن این خط تحلیلی بودند که اساساً میان قالیباف با دیگر طیفهای انقلابی اختلاف نظر و سلیقه وجود دارد و همین مساله شانس قالیباف را برای رسیدن به ریاست مجلس کاهش میدهد. اگر بخواهیم اظهارات این دو چهره اصلاحطلب یا اصلاحطلبانی نظیر این دو نفر را مشتی نمونه خروار از خط راهبردی جدید اصلاحطلبان در ایجاد انفکاک و انشقاق میان نیروهای سیاسی منتسب به جبهه انقلاب در نظر بگیریم، باید به چند نکته تحلیلی عنایت کنیم. نکته اول آن است که عاقبت مهندس بازرگان در مجلس اول بنابر آنچه حقشناس میپندارد، عمدتاً محصول مخالفتهای سرسختانه و معاندانه جریان چپ اسلامی که بعدها خود را در قالب مفهوم اصلاحطلبی بازسازی کرد، با شخص بازرگان و جریان لیبرال حامی او بود. درباره تندرویهای اصلاحطلبان در عنفوان انقلاب، اخیراً موسی غنینژاد از متفکران اصلاحطلب یادداشتی را منتشر کرد.
غنینژاد در نوشته خود با اشاره به تندرویهای اصلاحطلبان نوشت: آنها که با شعارهای مدرن و آزادیخواهانه به صحنه آمده بودند در مباحث خود کمتر به کارنامه اعمال گذشته خود میپرداختند و طوری وانمود میکردند که گویی همه افراطیگریها، تنگنظریها و انحصارطلبیهای سالهای نخستین انقلاب کار رقبای راستگرای سنتی بوده است. او درباره سیاستهای افراطی چپها تصریح کرد: بلافاصله پس از پیروزی انقلاب که مصادره واحدهای تولیدی بخش خصوصی و اموال و داراییهای ثروتمندان آغاز شد، مذهبیون سنتی طبیعتاً موافق این روشهای افراطی نبودند اما با توجه به غلبه فضای انقلابی چندان توان مخالفت علنی با این روشها را هم نداشتند. 10 سال نخست انقلاب دوران سیطره عملی و نظری ایدئولوژی انقلابی چپ اسلامی بود که نتیجه آن را میتوان در ایجاد نوعی اقتصاد دولتی ناکارآمد و فضای سیاسی-فرهنگی بسته و تحت نظارت و ممیزی سختگیرانه مشاهده کرد.
نکته دوم که از اظهارات حق شناس بر میآید معطوف به این بخش از اظهاراتش است که تاکید کرد: «ما در دورهای که گذشت شاهد بودیم جریانی که توسط احمدینژاد لیدری میشد چه رفتاری با ناطقنوری کرد.» این در حالیست که اصلاحطلبان پیش از شکلگیری جریان منسوب به احمدینژاد، جزو صف اولیهای تخطئه ناطقنوری بودند که اوجش در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال76 رقم خورد. علاوه بر سوءاستفاده جریان رقیب از برخی اختلافات در جریان انقلابی، پیامد دیگری که این اختلافات در پی دارد، سردی و ناامیدی مردم از این جریان خواهد بود. مردم یقیناً با خود میاندیشند جریانی که نمیتواند در درون خود به وحدت رویه دست یابد، چطور میخواهد به مدیریت یکپارچه در قالب نهاد مجلس دست یابد و وعدههای خود مبنی بر ایجاد زمینههای لازم جهت بهبود معیشت مردم را تحقق بخشد.
نکته بعدی این است که حقشناس و بقیه اصلاحطلبان در حالی مشغول سوءاستفاده از برخی اختلافات در جریان انقلابی و هواداری از قالیباف در برابر طیف به اصطلاح رادیکال هستند، که طی ماهها و سالهای گذشته سنگینترین هجمهها و تخریبها را علیه او و اطرافیانش در دوران تصدی مسوولیت در شهرداری تهران روا داشتند؛ اتهاماتی که البته هیچگاه به اثبات نرسید و در حد اتهام باقی ماند. بهگونهای که روز گذشته سخنگوی قوهقضاییه در نشست خبری درباره اتهامات قائم مقام قالیباف در شهرداری تهران، گفت: جلساتی از رسیدگی در دادگاه برگزار شده و ادامه دارد. در این پرونده فردی که از او اسم برده شد بهعنوان یکی از کاندیداهای نمایندگی مجلس(اشاره به قالیباف) جزو متهمان نیست و کیفرخواستی برای وی صادر نشده و اتهامی به وی نسبت داده نشده است.
منبع: صبح نو