به گزارش مشرق، آنچه در پایان بازی پرسپولیس برابر الدحیل به چشم می آمد این بود که پرسپولیس در نزدیک به هفتاد دقیقه با مالکیت 64 درصدی توپ برابر حریفش بازی کرده است اما نتیجه در نهایت به سود حریف پرستاره قطری بود. این موضوع باعث شد که فوتبال مالکانه مدنظر یحیی گل محمدی سرمربی پرسپولیس که از نیم فصل دوم جانشین گابریل کالدرون شده با نقدها و تحلیل های مختلفی مواجه شود. جلال چراغپور کارشناس فوتبال ایران در نقد فوتبال مالکانه پرسپولیسِ یحیی می گوید:" تعداد زیاد پاس های پرسپولیسی ها در بازی برابر الدحیل به معنای برتری تاکتیکی این تیم نیست." در ادامه تحلیل او را بر بازی پرسپولیس برابر الدحیل می خوانید:
بیشتر بخوانید:
درخشان: پرسپولیس غافلگیر شد
فاکتورهای مهم
وقتی دو تیم باهم بازی می کنند برای اینکه برتری ها را ببینیم مجبور هستیم 4 موضوع را تعقیب کنیم.
اولین موضوع:
برتری فاکتورهای میدانی کدام تیم بهتر است. فاکتورهای میدانی مانند دویدن ، سرعت ، میزان دویدن سرعتی، پریدن،جهیدن،تیک آف، جنگ بدنی و مواردی از این دست است. مثلا کیلیان امباپه یک بازیکنی است که برتری میدانی دارد. تکنیک او خیلی غیرعادی نیست اما این استارتی که همراه تکنیکش وارد فوتبال کرده کمیاب کرده است. در برتری میدانی اگر به الدحیل از 20 عدد 14 را بدهیم می توان گفت برتری میدانی پرسپولیس 12 بوده است.
فاکتور دوم:
فاکتور بعدی تسلط برتوپ است. مثل دریافت ها یعنی در جاهای تنگ و پرفشار دریافت خوب انجام شود. پاس ها در فضای خوب داده شود، در جاهای شلوغ پاس بدهند و دریافت انجام شود. این کلاس فوتبال را نشان می دهد. اگر به بازی بارسلونا دقت کنید بازیکنان این تیم در جاهای فشرده پاس می دهند و همانجا دریافت و پاس مجدد دارند. چرا که جایی که خلوت است غنای فوتبالش ضعیف است. در جاهای مثل پشت هجده قدم اگر پاس بدهید و بگیرید غنای فوتبال می رود.در فوتبال امروز اما کناره ها خلوت است و اجازه می دهند تیم ها آن جا پاس بدهند چرا که با وجود مدافعان بلند قد و دروازه بان هایی که خروج خوب دارند حریف نمی تواند کار خاصی انجام بدهد به خصوص در فوتبالی که در آن پاس ها کند داده می شوند. در این خصوص هم پرسپولیس در دریافت ها و ارسال ها پاس های ارزشمند و خوش زاویه با زمان و تایمینگ خوب از الدحیل دو امتیاز عقب بود.
فاکتور سوم:
سومین ماجرا حرکات تمرین شده ای است که به کرات ببینیم یا استمرار در اجراها. قطری ها اجراهایشان استمرار داشت، چند بار می دیدیم از راست میگیرند از چپ ضدحمله می زنند و برعکس و یکی دو موقعیت را اگر نادری دیرتر حرکت می کرد یا سرعتش کمتر بود بازهم می توانستند تبدیل به گل کنند. آن ها استمرار در اجرا و همچنین Transition یا قدرت انتقال داشتند که فوتبال ما نداشت. کلا فوتبال ما برای انتقال برنامه ای ندارد و مربیان ما آن را جزو فوتبال حساب نمی کنند. در واقع فوتبال ما در دو مرحله انجام می شود؛ توپ را می گیرند و با حوصله حمله می کنند و توپ را از دست می دهند و با حوصله دفاع می کنند. اما در فوتبال امروز جهان 4 لحظه بنیادین وجود دارد؛ ابتدا توپ را می گیرند و حمله سریع انجام می دهند و سپس حملات تدریجی انجام می دهند. در دفاع هم همینطور است.
فاکتور چهارم:
مرحله بعدی تعداد پاس ها است که فوتبال ما برداشت غلطی نسبت به آن پیدا کرده است. اگر تعداد زیادی پاس بی ارزش را در زمین خودمان به همدیگر بدهیم این بازی مفیدی نبوده است. می توان در طول نود دقیقه دائم توپ را به ربیع خواه داد و او توپ را به بغل یا عقب پاس بدهد. ربیع خواه در طول بازی یک پاس مفید بین حریفان نمی دهد. البته باید بگویم این فقط خاصیت یک بازیکن نیست بلکه تیم های یحیی همیشه این مشکل را دارند. او در شهرخودرو، ذوب آهن و تراکتور هم بازی تیمهایش این مشکل را داشت. شاید او به فوتبال گواردیولا علاقمند باشد اما واقعیت این است که روح فوتبال گواردیولا این نیست که از ده پاس 5 تای آن رو به عقب باشد. پرسپولیس در این بازی 600 پاس داده است اما این پاس ها در جهت بازی نبوده است. تعداد پاس های زیادی که بیرانوند در این بازی گرفته نشانه بازی نیست. گاهی مجریان و گزارشگرانی که دانش فوتباشان به چشمشان است می گویند خوب بودیم و توپ و میدان را در اختیار داشتیم در حالی که خوب بودن یعنی وقتی توپ و نقاط حیاتی را در اختیار داریم.
نتیجه گیری
وقتی مجموعه این مسایل را کنار هم می گذاریم این سوال پیش می آید چرا تیمی که تعداد پاس های زیادی دارد بازی را باخته است. دلیلش مشخص است چون حریفش دو گل در هفده دقیقه زده و نباید انرژی بیشتری بگذارد. بازیکنان بزرگ و گرانقیمت به اندازه بازی می کنند. یک تیم وقتی در همان ابتدا دو گل زده چرا باید بازهم به آب و آتش بزند.
نکته بعدی درباره پرسپولیس اینکه ، آن ها در زمان برانکو به خصوص در سمت راست اجراهای سه نفره ای داشتند. در واقع آن ها small sided gamesیعنی بازی در قسمت های کوچک را داشتند و از این راه به موفقیت هم می رسیدند. اما کالدرون تیم برانکو را خراب کرد و رفت به سمت پرس خشن از جلو که ناقص بود و سعی داشت روی ضدحمله به گل برسد.