به گزارش مشرق، انتخابات به عنوان مهم ترین نقطه قوت نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح است. چرا که این مسئله تجلی اراده مردمی بوده و مشروعیت نظام همواره از طریق صندوق های رای سنجیده شده است. شاید بتوان هدف غایی تمام اقدامات ضد ایرانی از تحریم تا تهدید به حمله نظامی را تضعیف مشارکت مردمی در اتخابات دانست. برگزاری نشست های متعدد با هدف ایران هراسی، تشدید تحریم ها و تهدید به حمله نظامی از جمله اقداماتی است که در این راستا صورت می گیرد. این پروژه کلان تنها در خارج از مرزهای ایران اجرا نمی شود و بخش مهم آن از سوی بازیگران این پروژه در داخل در حالی پیگیری است. در این مطلب به بررسی چرایی زیر سوال بردن انتخابات در ایران و همدستی برخی از فعالان داخلی با این مسئله خواهیم پرداخت.
بیشتر بخوانید:
ابعاد بیرونی کلان پروژه ضد انتخاباتی
در زمان دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا طرح های مختلفی علیه ایران به اجرا گذاشته شده که همگی با شکست مواجه شده اند. از زمان خروج ترامپ از توافق هسته ای، سیاست و راهبرد فشار حداکثری و سیاست به صفر رساندن فروش نفت علیه ایران کلید خورد. طراح این سیاست آمریکا بود و کشورهایی مانند امارات و عربستان بازیگران این طرح به شمار رفتند.
در واقع قرار بود با به صفر رساندن فروش نفت، زمینه ایجاد اغتشاش در ایران فراهم شود. در این راستا طرح و پروژه تابستان داغ کلید خورد.
مثلث دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در تابستان 97 طرحی را با عنوان «تابستان داغ» علیه ایران طرحریزی کردند. درواقع این طرح از طرف آمریکا طراحی و اسرائیل و عربستان بهعنوان مجریان آن انتخاب شدند.
در این طرح، آمریکا و همپیمانانش تلاش کردند که با وضع تحریمهای اقتصادی و القای ناامیدی در بین مردم ایران از طریق ابزارهای در دسترس، بهتدریج نارضایتیهای معیشتی به وجود بیاورند بهطوریکه همانند دیماه سال 96 بتوانند ناآرامیهایی به وجود بیاورند. اما با تمام شدن تابستان 97 شکست این پروژه نیز مشخص شد و عملاً این پروژه نتوانست علیه ایران فشاری وارد کند.
درنهایت در آخرین روز از تابستان 97 و پس از مشخص شدن شکست این پروژه، تروریستهای مورد حمایت عربستان در جریان رژه نظامی در اهواز، 25 تن را به شهادت رساندند و عملاً با این حمله تروریستی اعلام کردند که پروژه تابستان داغ با شکست مواجه شده است.
البته این به معنای پایان یافتن توطئهها علیه ایران نبود و این مثلث اهداف شکستخورده پروژه تابستان داغ را در قالبهای دیگری دنبال کردند.
به دنبال شکست پروژه تابستان داغ، آمریکا تلاش کرد با برگزاری یک نشست، ائتلافی ضد ایرانی تشکیل دهد تا به نوعی ایران را در انزوای شدید قراردهد.
این نشست در ورشو پایتخت لهستان 24 و 25 اسفندماه 97 برگزار شد. نشست ورشو قرار بود ایران را منزوی سازد اما بیشتر موجب شرمساری برای آمریکا شد. تیم مسئول سازماندهی سیاست رئیس جمهور دونالد ترامپ درباره ایران با دشواری توانست کنفرانسی را سازماندهی کند.
نمایندگان برخی کشورهای نه چندان مهم در ورشو گرد هم آمدند. نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در مطلبی با اشاره به برگزاری نشست ضدایرانی در ورشو نوشت:« تلاش آمریکا برای منزوی نمودن ایران نتیجه ای معکوس داشت.» شبکه بیبیسی فارسی نیز، صراحتاً اعلام کرد، کنفرانس ضدایرانی ورشو شکست خورده است.
در واقع پروژه تابستان داغ و نشست ورشو دو اقدام مهم آمریکا برای کنترل ایران و تشکیل ائتلافی ضد ایرانی بود که در نهایت هر دو با شکست مواجه شد. درنهایت نیز سهمیه بندی بنزین بهانه لازم برای اجرای بخش مهم دیگری از پروژه اغتشاش در ایران فراهم کرد. اما با وجود خسارت های زیادی که این اغتشاش به وجود آورد، این طرح نیز شکست خورد و طراحی های دشمن در این عرصه کاملا ناکام ماند.
پس از این شکست های متوالی، دشمن در کنار روش های سخت خود بخش دیگری از سیاست های خود را در قالب تحریک بازیگران و هنرمندان و حتی ورزشکاران به خروج از کشور و ایجاد یک اپوزیسیون دنبال می کند تا از این طریق بتواند به اهداف خود برسد.
ابعاد داخلی کلان پروژه ضد انتخاباتی
پس از شکست های متعدد آمریکا در برابر ایران، بخش دیگری از پروژه ضد ایرانی در حال پیگیری است. هدف اصلی این بخش این است که از طریق نیروهای داخلی در ایران اقدام به دلسرد کردن مردم و عدم مشارکت در انتخابات کنند. این بخش نیز از دو طریق در حال پیگیری است. در مرحله اول تلاش بر این است که هنرمندان و ورزشکاران با روش های مختلف تشویق به خروج از کشور شده و تابعیت کشورهای دیگر را بپذیرند.
بدین منظور بازیگران، خواننده ها و ورزشکاران حرفه ای که پتانسیل سرمایه گذاری را دارند با وعده ها و ترفندهای مختلف تشویق به مهاجرت از ایران شده و در نهایت نیز با سوق دادن این افراد به سمت اقداماتی ساختارشکنانه زمینه را برای بازگشت آن ها به کشور از بین می برند.
هدف نهایی این روند نیز تشکیل یک اپوزیسیونی مرکب از این افراد در خارج از کشور بوده تا سیاست های ضد ایرانی دنبال شود. علت این امر نیز به شکست سایر اپوزیسیون ها وبراندازها و سلطنت طلبان در غرب علیه ایران باز می گرد که کمترین موفقیتی را در بین مردم ایران کسب نکرده اند. در نهایت نیز این اپوزیسیون با توجه به اینکه در داخل ایران طرفداران زیادی دارند میتوانند مردم را از مشارکت در انتخابات منع کرده و نتیجه انتخابات را از پیش تعیین شده معرفی کنند.
بخش دوم این پروژه نیز همراهی فعالان سیاسی و برخی مقامات در ایران با این پروژه است. در واقع آمریکا پروژه مقابله با ایران را با این هدف طراحی کرده که با دلسرد کردن مردم و معرفی تغییر رفتار ایران به عنوان تنها راه حل نجات مردم، انتخابات در ایران را تضعیف کرده تا مشارکت مردمی را کاهش دهد. بخش داخلی این پروژه بسیار خطرناکتر از طرحهایی است که در خارج از مرزهای ایران اجرا شده است.
در این راستا عناصری که ماموریت زیر سوال بردن انتخابات و دلسرد کردن مردم از انتخابات را دارند با توجه به اینکه در داخل مرزهای ایران زندگی می کنند می توانند تاثیرگذار تر از دیگر بخش های این پروژه باشند.
بر این اساس این طیف وظیفه دارند که با روش های مختلف به زیر سوال بردن انتخابات در ایران اقدام کنند. حمله به شورای نگهبان و زیر سوال بردن نتیجه بررسی صلاحیت نامزدها اولین مرحله این پروژه در داخل است. در این راستا این گروه به دنبال این هستند تا این مسئله را برای مردم مطرح کنند که اساسا بررسی صلاحیت نامزدهای مجلس توط شورای نگبهان یک برنامه ریزی بوده و گزینشی صورت می گیرد.
این مسئله با هدف ایجاد شک وتردید نسبت به شورای نگهبان است. در گام بعدی سعی دارند تا اساسا شرکت در انتخابات را امری غیر موثر و بیهوده معرفی کنند. حملات اخیر برخی از فعالان سیاسی به شورای نگهبان و تشویق مردم به عدم شرکت در انتخابات در راستای این پروژه صورت می گیرد.
نتیجه
ایران موفق شده تا مدلی از حکمرانی و کشورداری در جهان اسلام ارائه دهد که مبتنی بر رای مردم بوده و به مردم سالاری دینی معروف شده است.
در واقع این مدل حکمرانی به عنوان مهمترین و موثر ترین مدل در جهان اسلام معرفی شده و الگویی که در برابر آن قادر به رقابت باشد وجود ندارد. به همین دلیل برای مقابله با ایران باید در ابتدا این مدل حکمرانی هدف قرار گرفته و با دلسرد کردن مردم به حضور در انتخابات بتوانند به اهداف خود برسند.
در این راستا برنامه های کلانی در خارج و داخل مرزهای ایران صورت گرفته است. تهدید ایران به جنگ، تشدید تحریم ها، برگزاری نشست های ضد ایرانی در خارج مرزها و زیر سوال بردن انتخابات در داخل کشور به عنوان مهمترین اقدامات با هدف تضعیف انتخابات است. اما این پروژه جدید نبوده و در 4 دهه گذشته به روش های مختلف و با قالب های متنوعی پیگیری شده و به شکست منجر شده است. اما زیر سوال بردن انتخابات از سوی برخی عناصر داخلی در شرایط کنونی، مرکز ثقل این پروژه بوده و همین مسئله نشان دهنده این است که این پروژه با شکست منجر شده و اکنون آخرین راهکار یعنی استفاده از عناصر داخل ایران با هدف تضعیف انتخابات در دستور کار قرار گرفته است.