به گزارش مشرق، محمد باقر قالیباف کاندیدای مجلس شورای اسلامی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
چرا میگویند تکنوکرات هستی؟
ریشه عبارت تکنوکراسی به نگاه فورد برمیگردد یعنی ایده خط تولید در صنعت و چیزی که در غرب مشهور شد به «مدیریت علمی» که به معنای حداکثر کردن بازده و سودِتولید بدون توجه به پیامدهای احتمالی این تولید پربازده بر روی کارگران و حتی بر روی وضعیت اجتماعی است. وقتی به من میگویند تکنوکرات یعنی تو فقط اتوبان میکشی و مترو و بوستان و موزه و پارک و سینما میسازی و اصلا نگاه انقلابی نداری. این یک طرف درست دارد و یک طرف غلط. طرف درست آن این است که در طول دوره مدیریت من در سالهای مختلف، عمران و آبادانی گسترده و غیرقابل انکاری پدید آمده است و چهره شهر از اساس دگرگون شده است و به عبارتی اصلا انتظارات از شهرداری تغییر کرده است. حالا که نمیشود این حجم وسیع از تغییرات و کار و ساختوساز را کتمان کرد چه کار کنیم که قالیباف را تخریب کنیم؟ یا باید بگوییم ساخته ولی به عدالت بیتوجه است یا باید بگوییم ساخته ولی نگاه انقلابی ندارد.
حالا آیا من واقعا تکنوکرات هستم؟ نه! صرفا چرخه کارآمدی به هم خورده است و این ایجاد انتظار بیشتر از سمت مردم توی ذوق میزند. آیا اصلا میشود بدون رویکرد جهادی با عدهای جوان انقلابی و با دست خالی نیروی هوایی سپاه را تاسیس کرد؟ همانی که اتوبان کشیده، مسجد و هیئت هم ساخته، همان قالیباف برای کارتنخوابها گرمخانه درست کرده است؛ همان فرد، زنانی را که از شدت آسیبپذیری اقتصادی مجبور به کارهای غیراخلاقی بوده اند، در خیریهای توانمند و مستقل کرده است. قالیبافی که باغ کتاب ساخت، روبرویش موزه دفاع مقدس هم درست کرد. با رویکرد جهادی است که این دغدغه ایجاد میشود که برای بچه هایی مثل علی (که داستان زندگی و پیشرفتش را برایتان تعریف کردهام) امکانات توانمند شدن را هم فراهم کنیم. رویکرد جهادی است که باعث میشود یک عده از جهادیها با شهردارشان روز جمعه بدون اینکه حقوقی بگیرند بیایند مسائل شهری یک منطقه را رسیدگی و حل کنند. اگر من نگاه جهادی نداشتم آیا میرفتم یک قرارگاه جهادی درست کنم که صدها نیروی جوان جهادی از سیستان و بلوچستان تا خوزستان و کرمانشاه و حتی مناطق محروم شهر مشهد بیمزد و بیمنت برای مردم خدمت کنند؟ آیا این اسمش تکنوکراسی است؟ اگر من هم صبح تا شب مینشستم و توئیت مینوشتم و حرف میزدم و تمام کارنامهام چند سخنرانی و بیانیه بود دیگر تکنوکرات نبودم؟ هر کسی چیزی ساخت تکنوکرات است؟ بیثمرها و بیکارنامهها انقلابیاند؟
انقلابی کسی است که توانمندی دین در اداره حکومت را به مردم نشان میدهد. ما در محرومترین نقاط تهران بیشترین فعالیت را کردهایم و بدون شک تمرکز اصلی شهرداری در سالهای مدیریت من، بر روی محلات محروم تهران بوده است ولی همچنان به کار و تلاش بیشتر نیازمندیم نه تخریب کسانی که کاری میکنند. پدری به من میگفت خدا پدرت را نگه دارد که این دریاچه مصنوعی چیتگر را درست کردی تا من بتوانم به بچهام چیزی شبیه دریا را نشان دهم تا با هزینه کم تفریح کنند؛ این بیتوجهی به عدالت است؟ شهرداری فقط برای منطقه یک کار کرد؟ آیا عدالتخواهی یعنی با خانههای خشت و گلی عکس بگیریم و جیغ بکشیم یا کار کنیم و منابع عمومی را در اختیار مردم قرار دهیم؟ آیا بوستان نهج البلاغه و اتوبان امام علی از نظامآباد تا بهشت زهرا و تحول حمل و نقل عمومی، برای بچه پولدارها بود یا برای محرومان؟ انصاف داشته باشید.
نه! از شما نمیخواهم درست تحلیل کنید فقط از شما میخواهم درست ببینید. به حرفها نگاه نکنید به کارنامهها نگاه کنید. کارها با شما حرف میزنند. مردم عزیز، دوستان خوب من لطفا قبل از اینکه هر فکری کنید از آدم ها بپرسید چه کاری کردی؟ چه کاری بلدی؟ دیگر زمان حرف زدن گذشته است. دست به دست هم دهیم تا عادت کار نکردن را که بین طیفهای مختلف سیاسی مشترک است از بین ببریم.