به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از ۳۰ خرداد سال 97 با اعلام گزارش دو قتل به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، در خیابان دماوند آغاز شد و مأموران پس از مراجعه به محل جنایت مشاهده کردند که زن و شوهری ۴۸ و ۵۶ ساله در طبقه سوم یک ساختمان مسکونی با اصابت گلوله به ناحیه سر به قتل رسیدهاند.
مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ تحقیقات از فرزندان مقتولان را شروع کردند. اما تناقض گوییها در اظهارات علیرضا ۳۲ ساله و غلامرضا ۲۹ ساله موجب شد تا هر دو برادر با دستور قضایی بازداشت و به اداره پلیس منتقل شوند.
بیشتر بخوانید:
علیرضا پسر بزرگتر پس از حضور در آگاهی مدعی شد 3 مرد نقاب پوش وارد خانه شدند و به سمت پدر و مادرم شلیک کردند و پس از آن هم برای نجات جانم عنوان کردند که باید برادرت را به قتل برسانی. بعد هم اسلحهای به من دادند و زمانی که غلامرضا وارد خانه شد به ناچار به سمتش شلیک کردم که گلوله به دست برادرم اصابت کرد اما او توانست از صحنه بگریزد و در خانه را قفل کند. با این اتفاق 3 مرد نقاب پوش با قمه به سمت من حمله ور شدند و هر دو دستم را بشدت مجروح کردند و پس از آن هم از خانه ما گریختند.
مأموران پس از بررسی اظهارات دو برادر و بر اساس شواهد و قرائن محل جنایت متوجه شدند که داستان مردان نقاب پوش ساختگی است بنابراین تحقیقات ادامه یافت و سرانجام علیرضا به ارتکاب قتل پدر و مادرش و همچنین تلاش برای ارتکاب قتل برادرش اعتراف کرد و گفت: آن روز در پارکینگ مشغول مصرف مواد مخدر بودم که ناگهان پدرم از راه رسید و با ضربه پا وسایل استعمال موادمخدرم را به هم ریخت. با او درگیر شدم و با اسلحه کمری که از قبل تهیه کرده بودم به سر پدرم شلیک کردم که او جان باخت. در همین زمان مادرم شروع به جیغ و داد کرد که برای ساکت کردنش گلوله دوم را به سر مادرم شلیک کردم و او هم فوت کرد. همان موقع قصد داشتم از خانه خارج شوم که برادرم از در پارکینگ وارد خانه شد و برای آنکه متوجه قضیه نشود بسرعت به داخل راهرو رفتم و گلولهای به سمتش شلیک کردم که او توانست تا خودش را به طبقه سوم برساند و در خانه را از داخل قفل کند.
با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب دو جنایت و تلاش برای ارتکاب جنایت سوم، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
این متهم صبح روز گذشته در شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. در ابتدای جلسه مادربزرگ و برادر علیرضا برای او درخواست قصاص کردند.
در ادامه متهم در دفاع از خودش عنوان کرد: من قصد نداشتم پدر و مادرم را به قتل برسانم. آن روز با برادرم که در پارکینگ بود درگیر شدم پدرم برای میانجی گری آمد که گلولهای شلیک شد و جان باخت بعد هم کنترلم را از دست دادم و بیهدف شلیک میکردم که مادرم نیز کشته و برادرم مجروح شد.
پساز بررسی پرونده توسط قضات علیرضا به دوبار قصاص محکوم شد. اما با توجه به اینکه مادربزرگ متهم تصمیم بر بخشش گرفته است احتمال میرود با اعلام رضایت اولیای دم متهم از مجازات مرگ رهایی یابد و فقط از جنبه عمومی جرم و داشتن سلاح گرم غیرمجاز در دادگاه دیگری از خود دفاع کند.