به گزارش مشرق، وقتی پیاده شدیم هوا پاک بود و سَرد؛ طوری که میشد از لابلای پسوپناههای شهرِ خستهِ تهران، دَماوَند، این «دیو سپید پای در بند» را از همان ترمینالِ ۴ فرودگاه مهرآباد دید؛ کوهیِ که با شیرِ سپهر بسته پیمان و با اخترِ سعد کرده پیوند.
مقصدمان کرمان بود؛ پهناورترین استانی که در جنوب شرقی ایران اسلامی آرامیده است. آنچه کرمان را این روزها بر سَر زبانها آورده و مقصد سَفرها کرده است نه مساحت بیش از ۲۸۵ هزار کیلومتربعی و جاذبههای طبیعی و حتی حدود ۶۶ اثر تاریخی ثبت شده در آن که آرامگاه شهیدی است که با خُونِ سُرخ، بست پیمان و با هِفت اقلیم کرد پیوند.
بیشتر بخوانید:
اولین «وروی کنترل» یا همان اصطلاح ناموزون «گیت» را سهلِ ممتنع عبور کردیم. چیزی هم نداشتم که باعث اختلال در تردد شود؛ کمی وسایل شخصی و تعدادی کتاب و برگه و انبوهی خط و واژههای عاریهای از جلال آلاحمد و رضا امیرخانی. لابد حدس میزنید از «خسی در میقات» و «داستان سیستان».
بر سَردَر اُتاقکِ نَچسبی در سالنَ انتظار، نوشته شده بود «موزه عبرت ایران». از اول بسمالله تا تای تمت چیزی نبود جز چند عکس که یارای انتقال ظُلم و جور جوانی آن وحشتکده را نداشت. ساکنان باجه اطلاعات که معمولاً از مخاطرات ارضی و سماوی تا اجتهاد در مقابل نص حرف برای گفتن دارند! چندان میانه خوبی با «خوشرویی» و «پاسخ به سؤال» نداشتند. باز هم گُلی به جمال گروه انتظامات که بدون اخم، بلیطهای ۵۸۹ هزار و ۵۰۰ تومانی تهران - کرمان را وارسی میکردند.
ساعت ۱۸ و ۱۳ دقیقه، هواپیمای ۱۷۱ تُنی ایرباس A ۳۰۰-۶۰۰ راهی آسمان شد. آسمانی که باید به صافی و زلالی و یکرنگی قهرمان ملی ما درس پس بدهد. در آن ارتفاع ۳۳ هزار پایی (هر پا معادل ۳۰.۴۸ سانتیمتر) خبری از قیل و قالهای مرسوم زمینی نبود، اما تا دلت بخواهد تبلیغات بود و تبلیغات؛ این نشانه بینشان تفکر مصرفگرایی.
نمیدانم چرا از زمانِ حدود ۸۰ دقیقهای تهران – کرمان برای معرفی جاذبههای گردشگری این استان استفاده نمیشود. تا خودِ کرمان، زیباییهای شهر شنزنِ چین و بلگرادِ صربستان و دنیزلیِ ترکیه به مسافران تزریق شد. مگر زیبایی باغ شاهزاده ماهان، باغ فتح آباد، ارگ بم، ارگ راین، بازار کرمان، روستای تاریخی میمند، مجموعه وکیل و ... چه کم از آنها دارد. شاید علت در تفکر حاکم بر گردانندگان شرکت فخیمه هواپیمایی است.
ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه چرخهای یکی از ۱۴ ایرباس A ۳۰۰-۶۰۰ هواپیمایی ماهان با حدود ۲۶۰ مسافر با آسفالت فرودگاه کرمان که به نام «آیتالله هاشمی رفسنجانی» نامگذاری شده است، چاق سلام علیک کرد. پخش سرودِ «به اصالت ایران کهن - ز صلابت ایران جوان» در پایان فرود هواپیما، هیچ موضوعیت و ضرورتی نداشت و ندارد، ولی میشود!
آسمانِ شبِ کرمان، رنگ میگذاشت و رنگ بر میداشت؛ غرق شهادت و پُر از بوی بهشت. ایام شهادت شهید سپبهد حاج قاسم عزیز بود و از قضای کردگار، شبی که فردای آن سالروز شهادت شهید حسین یوسفالهی. همان حسین پسر غلامحسینی که حاج قاسم وصیت کرد پیکر پاکش در کنار مزار مطهر او آرام بگیرد که گرفت.
در همان فرودگاه مقصد، آمار گلزار شهدای کرمان را گرفتم به هوای اینکه شاید بشود در بدو ورود به ساحت یکی از مخلصترین بندگان خاص خدا، عرض ارادت کرد. گفتند امشب شلوغ است، فردا «مهمان ویژه» داریم. اصرار هم زیره به کرمان بردن بود آن هم در کرمان!
آن فردا، خیلی زود آغاز شد. هنوز آفتاب به دیار کریمان سلام نکرده بود که به همراه خبرنگاران استانی به انتظامات فرودگاه سلام کردیم. انتظار حضور «مهمان ویژه» آغاز شد و ما مُترصد شکار لحظه.
حسین و سهراب سلیمانی برادران حاج قاسم عزیز، حجتالاسلاموالمسلمین حسن علیدادیسلیمانی نماینده ولی فقیه، محمدجواد فدایی استاندار، حجتالاسلام حسین طهماسبی دادستان ویژه روحانیت، یدالله موحد رئیس کل دادگستری، حجتالاسلام حسین رضایی رئیس سازمان قضائی، نادر فرامرزپور دادستان نظامی، مهدی تقیزاده رئیس شوراهای حل اختلاف، عباس آمیان مدیرکل پزشکی قانونی، احمد آبیار رئیس سازمان بازرسی و ... از جمله مسئولان استان کرمان بودند که با حضور در پایون فرودگاه، به استقبال «مهمان ویژه» آمده بودند.
حسین برادر بزرگ و سهراب برادر کوچک حاج قاسم عزیز هستند. وقتی از سهراب سلیمانی پرسیدم چه زمانی خبر شهادت حاج قاسم را شنیدی؟ همانطور که به آستانه ِ درِ بزرگِ چوبی و قهوهای رنگ پاویون تکیه کرده بود بغض کرد و با چَشم نیمه تَر گفت: «من اولین نفر از خانواده حاج قاسم بودم که خبر شهادت را شنیدم. سردار قاآنی (فرمانده نیروی قدس) به من گفت. زینب (دختر حاج قاسم) خیلی پیگیر بود.
از حسین سلیمانی هم درباره خصلت حاج قاسم پرسیدم. گفت: حاج قاسم استاد من در همه زمینهها بود. استعداد بالقوهای داشت. خیلی راحت پدر و مادرم را در آغوش میگرفت و با آنها حرف میزد حتی بعضی مواقع چیزهایی دَر گوششان میگفت که من نمیدانم چه میگفت. به بزرگترها خیلی احترام میگذاشت. وقتی به دیگران کمک میکرد و به او میگفتند «عاقبت بخیر شی»، خیلی خوشحال میشد.
وقتی از او خواستم در یک جمله حاج قاسم را تعریف کند، گفت: «خداوند همه خوبیها را به او داده بود. حیف او را خوب نشناختیم».
در همین اثنا فرزند کوچک و همسر شهید مدافع حرم حسین بادپا وارد پاویون شدند. شهید حسین بادپا فروردین ۹۴ در درعا - جنوبیترین استان کشور سوریه - شهید شد. قرار بود احسانِ حدود ۱۳ ساله متنِ «خیر مقدم» به «مهمان ویژه» را بخواند. میگفت چندین بار آن را خوانده است و استرس ندارد. وقتی از او پرسیدیم حاضری وقتی بزرگ شدی وارد دستگاه قضا شوی؟ گفت: نه. دوست دارم مجاهد شوم. پرسیدیم مجاهد یعنی چه؟ با پختگی تام گفت: یعنی سرباز اسلام شوم.
هواپیمای حامل «مهمان ویژه» ساعت ۷:۴۰ در فرودگاه به زمین نشست و آیتالله سید ابرهیم رئیسی با استقبال نماینده، ولی فقیه و استاندار، وارد کرمان شد و احسانِ مجاهد هم به نحو احسن انجام وظیفه کرد. حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای معاون اول و رئیس شورای معاونین قوه قضائیه، غلامحسین اسماعیلی رئیس حوزه ریاست و سخنگوی قوه قضائیه، حجتالاسلاموالمسلمین حسن درویشیان رئیس سازمان بازرسی کل کشور، محمدباقر ذوالقدر معاون راهبردی قوه قضائیه، حجتالاسلاموالمسلمین عبداللهی رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه، اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندانها، آزاد ابراهیمزادگان رئیس مرکز رسانه قوه قضائیه و ... از جمله مسئولان دستگاه قضا بودند که به همراه قاضیالقضات وارد دیار کریمان شدند.
رئیسی که عضو حقوقی شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز است، در همان بدو ورود به دیار سردار مقاومت، گفت: مسئولان قضایی در جمهوری اسلامی و عزیزانی که در عراق با آنها تماس داشتیم، در حال پیگیری پرونده شهادت حاج قاسم سلیمانی هستند؛ پروندهای در دادسرای تهران تشکیل و قُضاتی مأمور شدند که کار را با همکاری معاونت بینالملل قوه قضاییه و وزارت امور خارجه در کشور دنبال کنند و این کار با همکاری مسئولان عالی قضایی در عراق دنبال خواهد شد.
رئیس دستگاه قضا در حال سخنرانی بود و خبرنگاران همچون پروانهای گِرد شمع، به گِرد تنها بلندگوی صحنه حلقه زده بودند تا با ضبط صدای قاضیالقضات، صحبتهای او را به نحو احسن منعکس کنند. گویی آنها پروانه بودند و صدا، شمع! پایان سخنرانی رئیسی در فرودگاه، آغاز ماراتن دوی خبرنگاران برای رسیدن به ۲ دستگاه وَن ویژه اصحاب رسانه بود تا آنها را پا به پای «مهمان ویژه» ببرد.
اولین برنامه رسمی رئیس دستگاه قضا در دیدار کریمان، حضور در گلزار شهدای کرمان بود. مکانی که با فاصله حدود ۲۰ کیلومتری از فرودگاه، در دل صخرههای سر به فلک کشیده قرار دارد و افلاکیانیِ برای همیشه قد برافراشته را در دل خود جای داده است. «شهید حسین یوسفاللهی» همرزم دوران دفاع مقدس و «شهید حسین پورجعفری» همرزم همیشگی سردار مقاومت در این مکان آرامیدهاند. اما حاج قاسم، این مصداق اَتَمّ شیر روز و زاهد شب، با آرامش، آرام گرفته است، با همان آرامش فجر: یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة (۲۷) إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة (۲۸) فَادخلی فِی عِبادی (۲۹) وَادخلی جَنََّتی (۳۰)ای جان آرام یافته (۲۷) به سوی پروردگارخویش بازگرد در حالی که تو از او خشنود و او از تو خشنود است (۲۸) پس در میان بندگان من درآی (۲۹) و در بهشت من داخل شو (۳۰).
سنگ مزار حاج قاسم عزیز را یک شب قبل تغییر داده بودند. سفید و نورانی. طوافکنندگان این حرم أمن الهی از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج میشدند. این قاعده برای خبرنگاران استثناء شد تا با فراغ بال به پوشش اخبار بپردازند.
آیت الله سید ابراهیم رئیسی به اتفاق هیئت همراه در گلزار شهدای کرمان حضور یافت و به مقام شامخ شهید سپهبد حاج قاسم سلمانی عزیز و دیگر همرزمان دیروزی و امروزی این سردار مقاومت ادای احترام کرد. سپس با حضور در جمع مردمی که برای زیارت مزار مطهر شهداء در گلزار شهدای کرمان حضور داشتند، از ابراز لطف آنها صمیمانه تشکر و قدردانی کرد.
برنامه بعدی رئیس دستگاه قضا، دیدار با قضات و کارکنان دادگستری کرمان و سخنرانی در جمع آنها بود. ابتدا رئیس کل دادگستری استان به ارائه آماری از عملکرد حوزه قضایی استان پرداخت و سپس به کمبودها و پیشنهادات اشاره کرد. موحد در این جمع، اعلام کرد ۳۰۰ هزار افاغنه به صورت غیرمجاز در استان کرمان اقامت دارند و خشکسالی و محرومیت جنوب استان نگرانکننده است.
مدیرکل بازرسی استان نیز به نمانیدگی از سازمانهای تابعه قضایی استان اعلام کرد در دهه ماهه نخست سال جاری، هزار و ۵۷ نفر با صلح و سازش آزاد شده اند. رئیس شعبه اول دادگاه کیفری یک استان کرمان هم در جایگاه ناطقان قرار گرفت و بخشی از وقت محدودش را صرف آن کرد تا بگوید وقت سخنرانیاش کم است. او از مجری خواست اگر وقتش تمام شد تذکر ندهد چرا که از وقت رئیس دستگاه قضا استفاده خواهد کرد. حاضران خندیدند، اما به چه را نمیدانم.
در اثنای این برنامه، شبهمستندی با عنوان «بی پرده با مردم» پخش شد که در آن مردم درباره عملکرد دستگاههایی قضایی استان اظهار نظر میکردند. یکی از بانوان کرمانی بیپرده گفت: «آقای رئیسی مهریه رو برداشته و مردها راحت شدن». این فراز نیز با خنده حضار سپری شد.
سپس سخنرانی رئیس دستگاه قضا آغاز شد. رئیسی در ابتدای جلسه یاد حاج قاسم عزیز را گرامی داشت و مجداً تاکید کرد نوکری و کار برای مردم، بزرگترین سند افتخار برای ما و شماست. هر کاری که میشود باید انجام دهیم تا گره از کار مردم باز شود و «احساس اجرای عدالت» کنند.
وی باز هم عرصه را بر قاچاقچیان مواد مخدر، مرتکبان جرائم خشن و سازمان یافته تنگ کرد و گفت نباید به هیچ عنوان اجازه عرض اندام به آنها داده شود.
رئیس دستگاه قضا در پاسخ به دغدغه مهریهای آن مادر کرمانی هم گفت سخن ما درباره کسانی است که معسر هستند و در زندان بودن آنها مشکلی را حل نمیکند، اما اگر به همین شخص مهلت داده شود میتواند با کسب و کار، مهریهای که برعهده اوست را پرداخت کند. کسانی که نه تنها بدهی مهریه، بلکه هر بدهی دیگری دارند باید آن را پرداخت کنند و همواره ذمه آنها مشمول است و به هیچ عنوان ذمه آنها تا وقتی که بدهکاری خود را پرداخت نکنند، بری نمیشود. مهریه هم دینی به عهده زوج است که حتما باید آنچه که در عقدنامه است، پرداخت شود.
آیتالله رئیسی سپس در جلسه شورای قضایی کرمان حضور یافت و پس از استماع حدود یک ساعته صحبتها، طرح مشکلات و ارائه درخواستها و پیشنهادات مسئولان قضایی استان، گفت هدف از انجام چنین سفرها، پیگیری امور مردم است و باید با برآوردهکردن مطالبات آنها، «احساس» کنند کاری صورت گرفته است.
محمدباقر ذوالقدر معاون راهبردی قوه قضائیه هم در این جلسه با ذکر آمار و اعداد از عملکرد حوزه قضایی استان کرمان گفت پیرو سفر آیتالله رئیسی به کرمان و با انجام کار کارشناسی، بنا شد ۱۴ قاضی به مجموعه ظرفیت قضات استان کرمان اضافه شود. این را هم اعلام کرد که با هماهنگیهای صورت گرقته با استاندار کرمان، مقرر شد حدود ۶۲ میلیارد تومان به این استان اختصاص یابد.
برنامههای رئیس دستگاه قضا فشرده بود و یکی از یکی دیگر مهم. عکاسها تقریباً همه برنامهها را پوشش دادند. برنامه بعدی رئیسی دیدار با خانوده حاج قاسم عزیز بود. همسر، ۲ دختر و ۲ پسر. ۲ برادر هم حضور داشتند. این دیدار در طبقه دوم جایی صورت گرفت که در ایام سکونت حاج قاسم در کرمان، منزل شخصی او بود و بعدها توسعه و به «بیت الزهرا (س)» تبدیل شده است.
رئیسی که دستچینهای شهید دکتر سید محمد بهشتی برای ورود به حوزه قضاوت است، ضمن تسلی به خانواده حاج قاسم عزیز، خطاب به آنها گفت در زمان شهادت آقای بهشتی همه ما نگران بودیم و بسیار غصه خوردیم؛ ولی بعدا فکر کردیم که هیچ خونی مثل خون شهید بهشتی نمیتوانست مسائل آن روز را حل کند. ما آن روز گرفتار جریان نفاق و بنی صدر بودیم و خون ایشان این مسائل را حل کرد، لذا خون شهید سلیمانی نیز مانند حیاتش در بسیاری از مسائل در کشور توانست موثر باشد و بعد از این هم قطعا آثار بسیاری دارد.
در بیت «الزهرا (س)»، جمعی از خانوادههای مکرم «جانباختگان مراسم تشییع تاریخی حاج قاسم در کرمان» حضور داشتند. برخی خانوادهها با در دست داشتن عکسهای عزیزانشان نشسته بودند. بنا بود بود با رئیس دستگاه قضا دیدار و خواستههایشان را با او در میان بگذارند. تقریباً همه کسانی که آنجا نشسته بودند خاطره شنیدنی با حاج قاسم داشتند. بیت «الزهرا (س)» عجیب یادآور سادگی و صمیمت حاج قاسم بود. زیلوهای آبیرنگ و ساده کف آن، عین زیلوهای ساده حسینیه امام خمینی (ره) تهران بود. همان زیلوهایی که مهمانان ناخدای با خدای انقلاب روی آن مینشینند.
رئیسی با حضور در «بیتالزهرا (س)» و دیدار با خانوادههای جانباختگان، اعلام کرد این دغدغه بازماندگان که عزیزانشان «شهید» محسوب شوند را حتماً پیگیری خواهم کرد. قبل از اینکه در اینجا حضور یابم، خواست شما را پیگیری کردم و بعد از سفر نیز حتماً پیگیری میکنم و از استاندار خواستم این موضوع را از طریق دولت دنبال کند.
برنامه بعدی و پایانی رئیس دستگاه قضا، حضور و سخنرانی در مراسم اربعین حاج قاسم عزیز بود. اصلاً این برنامه اصل و سایر برنامههای سفر به کرمان، فرع بودند. آیتالله رئیسی آمده بود هم ادای احترام کند به مقام شامخ حاج قاسم و هم بگوید آنچه را که باید گفته میشد.
مراسم اربعین در مصلی بزرگ امام علی (ع) شهر کرمان بود و برگزارکننده آن هم سپاه ثارالله کرمان. همان سپاهی که حاج قاسم عزیز حدود ۴۰ سال قبل سنگ بنای آن را قالب یک گردان نهاد و سپس به تیپ و سرانجام به لشکر ۴۱ ثارالله ارتقا یافت و هماکنون با عنوان سپاه ثارلله کرمان شناخته میشود.
سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده پیشین کل سپاه و فرمانده فعلی قرارگاه فرهنگی و اجتماعی بقیةالله، سردا ابراهیم جباری فرمانده سپاه، ولی امر، حسن کاظمیقمی سفیر پیشین ایران در عراق و ... از جمله مهمانان این مراسم بودند. حسن شمشمادی هم مجری آن. خانم زینب سلیمانی در صف اول با غم و خشم نشسته بود؛ غم از دست دادن پدری به زلالی حاج قاسم و خشمِ گرفتن انتقام از وحشیترین رژیم تروریستپرور دنیا، آمریکا. همه مردم ایران این را میخواهند. او با صبر و حوصله به شیرینزبانیهای فرشتهای حدود سه ساله پاسخ میداد. گویی «صبر» خصیصه همه «زیبنب» هاست.
سخنرانی آیتالله رئیسی ساعت حدود ۱۵ و ۱۵ دقیقه شروع شد. حاضران با شعار «رئیسی رئیسی خدا نگهدار تو» از او استقبال کردند. او هم بارها از ابراز لطف مردم خونگرم دیار کریمان قدردانی کرد.
رئیسی که نائب رئیس اول مجلس خبرگان نیز است، «اخلاص» را مهمترین شاخصه مکتب حاج قاسم دانست و تاکید کرد رمز متوجه شدن دلها به شهید سلیمانی هم همین اخلاص اوست. او «عقلانیت» و «مردم باوری» را از دیگر ویژگیهای مکتب حاج قاسم دانست و با صدای بلند اعلام کرد نباید شخصیت امام (ره) و حاج قاسم تحریف شود.
عضو حقوقی شورای عالی امنیت ملی تلویحاً به برخی تلاشها برای تحریف حاج قاسم پاسخ داد و تاکید کرد راهبرد حاج قاسم «راهبرد مقاومت» بود. دیپلماسی حاج قاسم، راهبرد مقاومت بود. کوتاه آمده در قاموس حاج قاسم جای نداشت.
حاضران در مصلی بزرگ کرمان، بارها با شعار «مرگ بر منافق»، «مرگ بر آمریکا، «مرگ بر اسرائیل» و ... از صحبتهای رئیس قوه قضائیه اعلام حمایت کردند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به این نکته هم اشاره کرد که فکر نکنید حاج قاسم «فعال ما یشاء» بود و هرچه میخواست بدون ممانعت همان میشد. خیر او تلاش میکرد و اجازه نمیداد مشکلات مانع کارش شود. او بخاطر موانع دچار سستی نمیشد و مَـــرد با اراده بود.
رئیس دستگاه قضا به مردم کرمان یادآور شد باید به خاطر داشتن حاج قاسم به خود ببالند چرا که او باعث افتخار ایران و جهان اسلام است و حتی مسیحیان و یهودیان هم به او عشق میورزند. رئیسی به رسم طلبگی، پایان سخنرانی حدود یک ساعته خود را با روضه برای حاج قاسم عزیز به پایان برد.
سفر ما به کرمان تمام شده بود و باید راهی فرودگاهی میشدیم که روزمان را از آنجا آغاز کردیم، اما دل کندن از دیار حاج قاسم مگر راحت بود. آن هم برای منی که شش سال پیش یک بار دل در این شهر کویری جا گذاشته بود. به هر روی وارد فرودگاه شدیم.
از همان شب ورود به کرمان بنا بود یکی از همرزمان حاج قاسم - که در زلالی و صمیمت به او میماند - را زیارت کنم، اما اهمیت مسئولت او و فشردگی برنامههای من اجازه نمیداد تا آنکه به رسم خصلت وفاداری دیار کریمان در پاویون فروگاه حاضر شد و در آغوش گرفتیم هم را.
این بار با هوپیمای ایرباس ۳۱۹ از کرمان راهی آسمان شدیم و ساعت ۱۸:۳۱ دقیقه در فرودگاه مهرآباد به زمین نشستیم. این بار نه خبری از آن تبلیغات بلاوجه و تشریفات غیرضرور بود و نه نمایی از دماوند، این «دیو سپید پای در بند». اما تجربهای گران و وظیفهای سنگین از سفر به کرمان و طی طریق در مکتب حاج قاسم عزیز.