به گزارش مشرق،روز گذشته پس از قریب به یک هفته تنش در فضای سیاسی ترکیه و نیز شکننده شدن وضعیت سیاسی منطقه، اردوغان به دیدار پوتین رفته و توافق نامهای ۲ مادهای که البته قرار است هیئتهای کارشناسی در هفتههای آینده بر روی آن به توافق بیشتری برسند از سوی دو طرف خوانده شد.
طبیعی است که همچون گذشته رسانههای ترکیه در پی قهرمان سازی اردوغان خواهند بود و آنچه روز گذشته بر روی آن توافق شد را به معنای تحقق خواستههای آنکارا تعبیر خواهند کرد، اما توجه به گفتهها و تهدیدات اردوغان که از ماه پیش میلادی آغاز شده بود و با کشته شدن ۳۴ سرباز و افسر ترک در ادلب به اوج خود رسید فاصله قابل توجهی دارد.
بیشتر بخوانید:
پوتین گزارش مذاکرات را به بشار اسد میدهد
ترکیه: ۲۱ نفر از نیروهای ارتش سوریه را کشتیم
روسیه: با ترکیه بر سر آتشبس در ادلب توافق کردیم+مفاد توافق
در این بار توجه به چند نکته میتواند مفید باشد:
1- کشته شدن سربازان ترکیه در سوریه شوک سنگین و غیرمترقبهای برای اردوغان بود. سردرگمی نه ساعات، که روزهای اولیه دولت در قبال مساله بهترین نشانه برای این شوک است. در حالی که در کوچکترین مساله دستگاه ریاست جمهوری وارد عمل شده و در عالیترین سطوح اقدام به اعلام موضع میکند، اما تا ۴۸ ساعت هیچ واکنش رسمی از سوی دولت بیان نشد و نخستین واکنش اردوغان که در یک سخنرانی درون حزبی بود این مساله را در کنار مسائلی همچون تورم و موفقیتهای حزب در راه سازی و ... مطرح کرد. حزب عدالت و توسعه از برگزاری نشست اضطراری در مجلس خودداری کرده و جلسه غیرعلنی را موکول به یک هفته بعد (سه شنبه هفته جاری) کردند.
نکته جالب ماجرا فضای رسانهای بود که اردوغان برای ایجاد درگیری سیاسی در کشور ایجاد کرد و کمال کلیچدار اوغلو را به عنوان هدف حملات خود و جبهه رسانهای تحت امرش قرار داد. کسانی که با تاکتیکهای سیاسی اردوغان آشنا هستند، میدانند که شیوه موضوع تراشی برای رسانهها و تحریف افکار عمومی به سوی مسالهای که خصوصاً دعوای سنتی لائیک – اسلامگرا را به همراه دارد بهترین شیوه او برای مغفول گذاشتن مسائل حیاتی است. این سیاست نهایتاً چهارشنبه این هفته با درگیری فیزیکی سخت و کمتر دیده شدهای میان نمایندگان مجلس منجر شد تا فضاسازی لازم برای از یاد بردن حادثه اصلی به اوج خود برسد.
2- اردوغان برای نخستین بار پس از این حادثه به صورت ضمنی به استیصال آنکارا در قبال مساله ادلب و سوریه اشاره کرد. مسائلی همچون شیوه تمایز میان تروریستها و کسانی که آنکارا آنها را مخالفین مسلح میداند، موج پناهجویان به سوی ترکیه و بحران امنیتی ناشی از فرار مسلحین به سوی ترکیه از جمله مسائلی است که در سخنرانیهای اردوغان و مقامات دولتی به صورت ضمنی و یا آشکار به آن اشاره شد.
3- اصل سفر اردوغان به مسکو در حالی که بسیاری از رسانههای ترک و نیز افکار عمومی این کشور نیروهای روسی را مسئول کشته شدن این سربازان میدانند خود یک گام حیثیتی سنگین برای اردوغان بود. بسیاری از کارشناسان رسانهای معقتدند روسیه حتی اگر مباشرت در حمله نداشته باشد با درز اطلاعات گشت زنیهای نیروهای ترک به دمشق و نیز چشم پوشی از حملات آنها، مسئول مستقیم وضعیت موجود است. در نخستین واکنشهای وزرای خارجه و دفاع ترکیه نیز اظهاراتی با این مضمون بیان شد اما به یکباره در حالی که اردوغان در پی رایزنی با مقامات آمریکایی و اروپایی بود از تصمیم خود برای سفر به روسیه خبر داد.
4- اردوغان با استفاده از بحران به وجود آمده در پی باز کردن پای ناتو و آمریکا به مساله ادلب و آغاز مرحلهای جدید در مساله سوریه بود که در این موضوع نیز شکست قابل توجهی را تجربه کرد. مساله قابل توجه در این موضوع عقب نشینی او از اظهارات پر تکرار و مشهور خود مبنی بر این که "آمریکاییها از هزاران کیلومتر آنورتر برای چه باید به منطقه ما بیایند؟" است. او این بار از همان آمریکاییها درخواست مداخله کرد که البته با پاسخ منفی واشنگتن مواجه شد. جنبه حیثیتی این مساله که اردوغان از ناتو و آمریکا در خواست مشارکت کرد فارغ از پاسخ آنها مسالهای است که تا ماهها گریبانگیر اردوغان خواهد بود.
5- استفاده ابزاری از پناهندگان که همواره آنکارا از آن به عنوان نشانهای از بزرگواری و سخاوت خود یاد میکرد دیگر کارکرد نخواهد داشت. اگرچه در این مساله یونان و اتحادیه اروپا نیز لکه ننگ فراموش ناشدنیای را در کارنامه خود قرار دادند اما ترکیه نیز نشان داد که از انسانیترین مسائل برای فشار سیاسی بر طرفهای مقابل خود استفاده میکند و آنچنان که تا پیش از این بیان میکرد قائل به استانداردهای مهاجرین و انصار عصر رسول الله نیست!
6- اردوغان چند هفته پیش از این (۱۵ فوریه) تاکید کرده بود که اگر نیروهای سوری به پشت مناطق دیده بانی ارتش ترکیه بازنگردند تمام اقدامات ممکن را انجام خواهد داد. اما در توافق روز گذشته هیچ نشانهای از این خط قرمز ترکیه وجود ندارد و خواسته ۳۰ کیلومتری آنکارا عملاً نادیده گرفته شده است. یعنی در این مساله نیز ترکیه از آنچه گفته بود عقب نشینی کرد.
7- بی شک توافق نامه روز گذشته همچون توافقات پیشین در رابطه با ادلب توافقی موقت است و هیچ امیدی به تداوم آن وجود ندارد. همچنان که در همان ۶ ساعتی که طرفین در حال مذاکره بودند بی آنکه کاهشی در درگیریها وجود داشته باشد جنگ تمام عیار در منطقه ادامه داشت. در واقع همه متوجه این حقیقت هستند که در این مرحله این صحنه میدانی است که تعیین کننده است و مذاکرات سیاسی صرفاً فضایی برای تنفس نیروها ایجاد میکند. توافقنامه دیروز نیز صرفاً اقدامی اولیه برای حل موقت یک خونریزی بود و از آن نمیتوان به عنوان یک درمان همیشگی یاد کرد. در همان سخنرانی کوتاه چند دقیقهای دو رئیس جمهور در حالی که پوتین نیروهای تروریست را عامل بر هم زدن وضعیت منطقه دانسته و آنها را مسبب نقض آتش بس معرفی کرد، اما اردوغان دولت دمشق را به عنوان متهم اصلی ماجرا مورد اشاره قرار داد. همین سخنرانیهای چند دقیقهای نشانهای از عمق اختلافات بنیادین در نوع خوانش صحنه بود. تجربه نشان داده است زمانی که خوانش طرفین در یک موضوع دارای اختلافات بنیادین است چارهای جز پاک کردن صحنه و برپایی نظمی نوین که امکان خوانشی چندگانه نداشته باشد وجود ندارد.
8- ترکیه با در نظر داشتن احتمال شکست آتش بس موجود که البته حتمی به نظر میرسد رایزنیهای خود را با آمریکا و اروپا افزایش خواهد داد و طبیعی است که در این رایزنیها دست به امتیازدهیهای بزند. شب گذشته فقط ساعتی پس از اعلام توافق، جورج سوروس خواستار حمایت از ترکیه شد. این اظهارات را میتوان به عنوان پالسی مهم از جبهه غرب دانست.
9- مساله ادلب فضای رسانهای و آزادی بیان ترکیه را نیز تحت تاثیر خود قرار داده و فضای کشور را محدودتر کرد. در حالی که تعدادی فعال توییتری صرفاً به دلیل ترجمه اخبار رسانههای ناهمسو با سیاستهای آنکارا در همان روز نخست کشته شدن سربازان ترک دستگیر و زندانی شدند، روز گذشته نیز یکی از شناخته شده ترین پایگاههای خبری کشور به دلیل انتقاد از سیاستهای دولت در قبال این مساله فیلتر شد. این واکنشهای تند دولت نشان دهنده حرکت به سوی سیاستهای انقباضی در فضای عمومی کشور است.
10-فارغ از مساله ادلب اردوغان به جهت سیاسی در وضعیت شکنندهای قرار دارد. بحران اقتصادی، بحران بیکاری، بحران پناهجویان، کشته شدن هر روزه سربازان در مناطق مختلف و بحرانهای دیپلماتیک همگی او را در وضعیت سختی قرار داده است. او در چنین مواقعی در سیاست داخلی تندخوتر و در سیاست خارجی اهل نرمش میشود. اکنون نیز همین پارادایم تکراری رخ خواهد داد. در حالی که او نسبت به مخافان داخلی سخت گیرتر شده و خواهد شد حاضر به کرنش در برابر همه حتی بشار اسد خواهد شد. او دقیقاً لحظاتی پس از پایان قرائت متن توافقنامه از سوی وزیر خارجهاش در حضور لاوروف در حالی که بی خبر از باز بودن میکروفونها بود از چاووش اوغلو پرسید: "آیا این موارد به اطلاع اسد هم رسید؟" این نشان میدهد او حاضر به هر کاری است تا فقط به عنوان فرد شکست خورده ماجرا به چشم نیاید!