سرویس جنگ نرم مشرق - اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا در یادداشتی به قلم مارتین راسر عضو ارشد این اندیشکده نوشت: علیرغم بلاتکلیفی در خصوص شیوع بیماری کووید-۱۹، یک موضوع کاملاً واضح و روشن است: شیوههای مورد نیاز جهت پیشگیری یا مهار یک بیماری فراگیر، آسیبپذیری و شکنندگی زنجیرههای تأمین آمریکا را نمایان ساختهاند. قرنطینه، ممنوعیت سفر، و تعطیلی کارخانهها، ریسک تحقق «اقتصاد مقیاس» از طریق متمرکزسازی جغرافیایی را برملا نمودند.
خوانندگان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
این اندیشکده در ادامه آورده است: نگرانیها در خصوص برخی زنجیرههای تأمین به هیچوجه تازگی ندارند. در محافل سیاستگذاری واشنگتن، حوزههایی نظر صنعت نیمهرساناها و خاکهای کمیاب که تأثیر مستقیم بر دفاع و امنیت ملی دارند مورد توجه فراوان قرار گرفتهاند. با این حال، بحران جاری موجب نمایان شدن گستره ضعف و شکنندگی در حوزههایی میشود که جزو مسائل سنتی امنیت ملی به شمار نمیروند اما همچنان تأثیر عظیمی بر روی توانایی آمریکا در حوزه رقابت، دفاع از خود، و حفظ کارکردهای خود دارد.
بارزترین مثال به حوزه داروسازی مربوط میشود. چین ۴۰ درصد ترکیبات دارویی فعال دنیا را تولید میکند ــ عناصری که جزو ترکیبات کلیدی بسیاری از داروها نظیر آنتیبیوتیکها و مسکنها محسوب میشوند. تعطیلی کارخانهها در چین موجب کاهش صادرات ترکیبات دارویی فعال به هند شد که بزرگترین تولیدکننده داروهای ژنریک در دنیا به شمار میرود. این امر متعاقباً به کاهش صادرات ترکیبات داروی فعال و دارو به اروپا و آمریکا انجامید. هفته پیش، مسئولان اداره غذا و داروی آمریکا کمبود یک داروی مشخص و فاقد نام را به خاطر شیوع ویروس کرونا به کنگره اعلام کردند.
این اندیشکده نزدیک به پنتاگون در بخش دیگری از این گزارش اذعان کرد: رهبران چین از این آسیبپذیریها بهخوبی آگاهند و گهگاه اهرم فشاری که به واسطه این امر به دست آوردهاند را به دیگر کشورها یادآوری میکنند. پکن سال گذشته این کار را انجام داد و تهدید کرد که صادرات خاکهای کمیاب را محدود خواهد کرد. خاکهای کمیاب در واقع برخی موارد معدنی با خواص منحصربهفرد هستند که در علم الکترونیک نوین لازم و ضروری انگاشته میشوند. چند روز پیش مقالهای در وبسایت خبرگزاری رسمی دولت چین موسوم به شینهوا منتشر شد که در آن خاطرنشان شده بود اگر چین صادرات دارو و تجهیزات پزشکی را متوقف سازد، آمریکا «در دریای سهمگین ویروس کرونا غرق خواهد شد.»
مارتین راسر بر این باور است که موضوع نگرانکنندهتر از مواجهه با ضعف و شکنندگی زنجیره تأمین در واقع پی بردن به این نکته است که شرکتهای آمریکایی اغلب درک و شناخت کاملی از زنجیرههای تأمین خود ندارند. به عبارت دیگر، شرکتها نمیتوانند پیشبینی کنند وضعیت تا چه حد وخیم خواهد شد، زیرا آنها نمیدانند مواد اولیه مهم از کجا میآیند.
بحران ویروس کرونا همچنین نشان داد که زنجیره تأمین فقط به واسطه جنگ یا مناقشه تجاری ناخوشایند گرفتار یک مشکل بزرگ نمیشود ــ آمریکا در جریان جنگ یا مناقشه تجاری تا حدودی قادر است چگونگی شکلگیری وضعیت را رقم بزند. طبیعت، اشتباهات مقامات چینی در روزهای اول شیوع ویروس، و عدم شفافیت بیش از حد حزب کمونیست چین همگی دست به دست هم دادند و سناریویی را رقم زدند که در آن دولت آمریکا و رهبران تجاری تنها میتوانند به انتظار بنشینند و امیدوار باشند که بهترینها رقم خواهند خورد.
این اندیشکده در ادامه راهکارهایی را برای حل این مشکل به مقامات آمریکایی پیشنهاد کرده است: آمریکا به واسطه برخورداری از شبکههای لجستیکی بسیار متمرکز به طرز نگرانکنندهای آسیبپذیر است. زنجیرههای تأمین کلیدی را باید تنوع بخشید و ایمن نمود. این کاری پیچیده، پرهزینه، و وقتگیر است. برای شروع باید سه اقدام را صورت داد.
در وهله اول، مسئولان وزارتخانههای بازرگانی، دفاع، و امور خارجه، کاخ سفید، و جامعه اطلاعاتی باید با همکاری کنگره آن دسته زنجیرههای تأمین که چنین آسیبپذیریهایی در آنها یک ریسک غیرقابل قبول متوجه امنیت ملی، فعالیتهای اقتصادی، و دیگر نیازمندیهای اساسی آمریکا میکند را شناسایی کنند. بخشی از این کار مثلاً در حوزه میکروالکترونیک و مواد معدنی حیاتی پیشاپیش انجام گرفته است. آمریکا باید در حوزههایی نظیر داروسازی و تجهیزات پزشکی نیز اقدام مشابهی صورت دهد.
در گام دوم، پس از آنکه این زنجیرههای تأمین اساسی شناسایی شدند، مقامات دولتی باید با همکاری رهبران تجاری مربوطه این شبکهها را ممیزی کنند، نقشه آنها را ترسیم کنند، و موارد کمبود دانش را مشخص سازند. در حالت مطلوب، صنایع خصوصی فعالانه در خصوص این مسائل همکاری خواهند کرد. بسیاری از شرکتها پیشاپیش منابع قابل توجهی به مدیریت ریسک زنجیرههای تأمین و تحلیل دادهها اختصاص دادهاند. با این وجود، در صورتی که این نوع همکاری صورت نگرفت، کنگره باید آماده باشد قوانینی در این خصوص تصویب کند.
مرحله سوم نیز تهیه و اجرای یک طرح راهبردی جهت مرتبسازی و متنوعسازی این زنجیرههای تأمین اساسی است. این امر باید توسط یک کارگروه میانسازمانی ویژه انجام پذیرد. با اینکه آمریکا قادر است به تنهایی در این زمینه دستاوردهای بسیاری را رقم بزند، اما متحدان و شرکای این کشور نیز از این کار منفعت فراوان میبرند. همکاری چندجانبه در خصوص مسائل بیماریهای فراگیر مرتبط با سیاستگذاری در حوزه فناوری از اثرات اقتصادی میکاهد و فشار ناشی از تحولات ناگزیر اما ضروری که در نتیجه این اقدامات رقم میخورند را کاهش میدهد.
اندیشکده امنیت نوین آمریکا در پایان گزارش خود به این واقعیت اذعان میکند که: همهگیری و فراگیری بیماری کووید- ۱۹ نشان داد که بخشهای بزرگی از اقتصاد آمریکا به شدت به شبکههایی وابستهاند که به واسطه بلایای طبیعی و بیماری همهگیر یا به واسطه اقدامات عامدانه دشمن به آسانی درهم میشکنند. برطرفسازی این مشکل مستلزم تجدید ساختار زنجیرههای تأمین با همکاری متحدان آمریکاست. این کاری دشوار و پرهزینه و در عین حال مهم و حیاتی است.