به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
در حالی که برخی محافل سیاسی همچنان به رویکرد عقیم تعلیق و تعطیلی و انتظار دامن میزنند، روزنامه تعادل وابسته به روزنامه اعتماد الیاسحضرتی نوشت: سال سختی بر اقتصاد ایران گذشت باید پذیرفت که بسیاری از مشکلات پیش آمده عواملی برونزا و خارج از کنترل داشتند. اما واقعیت این است که دولت نیز برنامه مشخصی برای مقابله با این مشکلات نداشت.
بیشتر بخوانید:
نامه ۱۸۲ منتخب مجلس یازدهم به رهبرانقلاب
نامه ۵۰ اقتصاددان به رئیس جمهور درباره کرونا
جزییات تصمیمات دولت برای مقابله با کرونا و حمایت از مشاغل آسیب دیده
جنایت علیه بشریت به شیوه آمریکایی
حال که بیش از شش سال از عمر دولت میگذرد، یک نقد کلی میتوان به دولت تدبیر و امید داشت. دولت روحانی زمانی که فرصتی برایش فراهم میشد تا حدی عملکرد قابل قبولی داشت. برای مثال جامعه جهانی آماده به ثمر رسیدن مذکرات بود و تیم مذاکرهکننده ایرانی توانست از این فرصت استفاده کند.
اما زمانی که فرصتی در اختیار دولت قرار نمیگیرد، توانایی فرصتسازی چندانی هم مشاهده نمیشود. از زمان خروج آمریکا از برجام، شاهد تنگتر شدن حلقه محاصره اقتصادی هستیم ولی عملا اکثر اقدامات صرفا دفعالوقت و خنثی کردن مشکلات پیش آمده بود. اوج این انفعال را میتوان در سخنرانی معروف روحانی در در مجمع سالانه بانک مرکزی دید که به صراحت اعلام کرد نمیشود تمام ارتباط با خارج خراب باشد و کشور را صرفا از داخل مرزها اداره کرد. این در حالی است که نمیتوان منتظر بود که قضا و قدر فرصتی مناسب برای دولت ایجاد کند.
صبر کردن برای مشخص شدن انتخابات آینده آمریکا و امید به تغییر نتایج چندان روش مطمئنی نیست. ادامه روش سال ۹۸ در سال ۹۹ عملا باعث میشود که در خوشبینانهترین حالت، یک دولت دست و پا بسته و بدون هیچگونه امکاناتی در اختیار رئیسجمهور بعدی در سال ۱۴۰۰ قرار گیرد. از هماکنون نگرانیهای زیادی درباره وضعیت اقتصادی در ۱۴۰۰ و شرایطی که دولت سیزدهم قرار است با آن روبرو شود احساس میگردد. بخشی از این مشکل به ساختار اداری مربوط است. این ساختار راهکارهای مشخصی برای بعضی مشکلات دارد ولی اگر مشکل جدیدی بروز کند عملا ابزاری برای حل آن وجود ندارد. این موضوع را میتوان به خوبی در تاریخ اقتصاد و راهکارهایی که توسط دولتها برای گذر از بحرانها ایجاد میشد دید. اما امروز نیاز به یک نگاه جدید داریم. صورت مسئله باید به شکلی جدید تعریف شود.
سوال اصلی این است که وقتی فرصتی در بیرون از مرزها وجود ندارد، چگونه میتوان با پتانسیلهای داخلی فرصت ایجاد کرد. مطمئنا دانشگاهها توان کافی برای پاسخگویی به این سوال را دارند و میتوان سال ۹۹ را متفاوت از سال ۹۸ برنامهریزی کرد. هرچند اینرسی سکونی بیش از حد دولت، اولین و مهمترین چالش پیشروی هر جوابی به این سوال است.
ایستادن بر سر همان راهکارهای قدیمی نتیجهای جز ویرانی سال ۹۸ به همراه ندارد و از اکنون باید طرحی نو برای سال ۹۹ درانداخت وگرنه انتظار برای تغییر دولت در ۱۴۰۰، فرصت یکساله ۹۹ را هم از اقتصاد ایران خواهد گرفت.