سرویس فرهنگ و هنر مشرق - شیوع کرونا گرچه گریبان برنامه عصر جدید را هم گرفت اما نتوانست سطح کیفیت استعدادهای ایرانی را کاهش دهد. امسال با همه مصائب کرونایی که باعث شد بخشهایی از برنامه بدون حضور گرم تماشاگران پرشور برگزار شود اما این برنامه همچنان یکی از بهترین برنامههای نوروزی سیما بود. عصر جدید تولید سخت و دشواری را بدون تماشاگر پشت سر گذاشت اما حضور استعدادها در مسیر قابل اعتنایی، خلأ حضور تماشاگران را تحت الشعاع قرار داد.
قبل از تحلیل برنامه عصر جدید باید نیم نگاهی به برنامه مشابه شبکه سعودی ام بیسی پرشیا با عنوان پرشین گات تلنت داشته باشیم. برنامهای که همزمان با فصل دوم عصر جدید ساخته شد تا آن را به حاشیه ببرد اما علیرغم استفاده از عنوان پرشین گات تلنت و قرارگرفتن تحت لیسانس برنامه اصلی، قرار بود معرف استعدادهای ایرانی باشد اما عملا هیچ ارتباطی با فرهنگ عامه داخل کشور نتوانست برقرار کند.
در این برنامه آوازخوانی در محور برنامه قرار گرفت و افراد مسن و با تجربه و حتی جوانان روی سن ظاهر میشدند و در اغلب موارد موسیقی پاپ خارج از کشور یا ترانههای انگلیسی را با ساختاری بشدت ضعیف اجرا کردند.
متاسفانه در روزگار کنسرت آنلاین و برجسته شدن افرادی چون نوازنده ترومپت گروه مرحوم ناصر عبداللهی، امید حاجیلی، که خود را به عنوان خواننده پاپ باور کرده و با حمایت شهرداری کنسرت آنلاین برگزار میکند، در شرایطی که با توجه به حجم انبوه کنسرتهای بدون کیفیت پاپ در کشورمان موسیقی ردیف دستگاهی و سنتی ایرانی نادیده گرفته میشود و برنامههایی با تم آکادمی و استعدادیابی موسیقایی در حوزه پاپ توسط شبکههای فارسی زبان برجسته میشود، وضعیت موسیقی سنتی در داخل کشور به سمت و سویی میرود که نادیده گرفته شود.
عصر جدید با برجسته کردن موسیقی سنتی و ردیف دستگاهی ایرانی یک قدم قابل اعتنا برداشته است و از قضا داوران برجسته این برنامه حتی امین حیایی که خودش خواننده پاپ به شمار میرود و رویا نونهالی توجه ویژه و نگاه خاصی به موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی دارند. رویکرد آریاعظیمینژاد و بشیر حسینی هم نسبت به احیای این موسیقی نیز در فصل دوم بسیار قابل اعتنا بود. از قضا حضور استعدادهای ویژه که موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی را روی سن این برنامه اجرا میکنند بشدت در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد.
اما چرا با توجه به تاثیر برجسته برنامه عصر جدید در راستای احیای فرهنگ اسلامی - ایرانی بازهم توسط جریان رسانهای و هماهنگی، مورد هجمه قرار میگیرد. این جریان هماهنگ برای باجگیری از مدیریت شبکه به صورت هماهنگ شدهای هجمههای مختلفی را علیه برنامههای پربیننده تلویزیون منتشر میکنند که در یک مورد خاص متاسفانه به هدف خود رسیدند و با زمینه تعطیلی یک برنامه پربیننده را فراهم آوردند.
در مورد آن برنامه خاص مدیران ارشد رسانه ملی با تدبیری مدیریتی میتوانستند همچون عصر جدید ساختار و قالب برنامه را بومیتر کند تا از تمامی انتقادات صحیح بزرگان و رسانههای غیرکارشناس مصون بمانند. چون اغلب انتقاداتی که این روزها نسبت به رسانه ملی در فضای مجازی و رسانههای درج میشود، فاقد ابعاد فنی و غیرمماس با فرهنگ عامه است.
درباره عصر جدید با شروع فصل اول هر روز یک تله رسانهای طراحی میشود. در روزهای آغازین این برنامه این انتقاد را حتی در سطوح مدیریتی مطرح میکردند که مدیران قصد دارند مشابه برنامههای آمریکایی را بازسازی کنند. این انتقاد بسیار فریبنده و جذاب، مخاطب را جلب و همراه میکند.
اما با گذشت کمی از فصل اول برنامه «عصر جدید»مشخص شد که این برنامه کپی از نسخه آمریکایی نیست، بلکه به احیا فرهنگ بومی و ملی ایرانی توجه فراوانی دارد و حضور پارسا خائف در فصل نخست به عنوان فینالیست و خواننده سنتی و ردیف دستگاهی بر این تحلیل و نظریه صحه گذاشت.
این موضوع نشان میدهد عصر جدید افرادی را در پشت صحنه خودش دارد که با برنامهریزی مدون و مشخص، به دنبال کشف استعدادهای بومی هستند. این برنامهریزی ملی زمانی بروز کرد که مهران رحمانی هنرمند تاکستانی با چسب و دوده آتش، تصویری از چهره سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را ثبت کرده و رای مثبت قاطع هیئت داوران را به خود اختصاص داد. او با این طراحی هنرمندانه و زیبا توجه همگان را به خود جلب کرد و مورد تحسین همگان قرار گرفت.
روز گذشته این هنرمند جوان با انتشار تصویری از انگشتر اهدایی خانواده شهید سلیمانی در اینستاگرام خود نوشت:
«خیلی برام با ارزش و جذاب بود این هدیه از طرف خانواده محترم حاج قاسم، من کاری نکردم که لایق محبت شما باشم. ممنونم و ارادتمندم».
کسب این افتخار نشان میدهد که عملیات «صدف و مروارید» به درستی درباره این برنامه اجرا شده است. وقتی که جسم خارجی وارد صدف میشود، صدف به منظور دفع آن، موادی از خود ترشح میکند که از جمع شدن این مواد مروارید تشکیل می شود. در واقع پوسته صدف همان برنامه عصر جدید است که به زعم منتقدان رسانهای از امریکن گات تلنت ساخته شده است، اما تشکیل مروارید و شاهکار مهران رحمانی با همکاری بهرام عظیمی نشان میدهد درون پوسته از ترشحات بومی، ملی و میهنی، مرواریدی ساخته میشود که در شاهکار مهران رحمانی روی صحنه این برنامه تجلی پیدا میکند.
بسیاری از تحلیلگران رسانهای افسوس خورند که این بخش از افتخار عصر جدید بدون تماشاگر و تشویق حاضران رقم خورد و گرنه سالن عصر جدید با تشویق تماشاگران شور و نشاط مضاعفی را به مخاطب منتقل میکرد.
نکته جالب اینجاست که سایر استعدادهای عصرجدید در مسیر پروژه صدف و مروارید گام برمیدارند و نمایشی از المانهای دینی ملی و میهنی در بروز اغلب استعدادهای شرکت کنندگان متجلی است که نمونه قابل اعتنای دیگر، تصویرگری بهروز رحیمیان درباره پیادهروی اربیعن بشدت مورد توجه قرار گرفت.
اما شایعه تغییر داوران موضوعی بود که قبل از آغاز فصل دوم توسط برخی کانالهای تلگرامی مطرح میشد. شایعهای که به لحاظ فنی اعتبار برنامه را به چالش میکشید و این روزهای در برخی رسانهها انتقاداتی با این موضوع دائما مطرح میشود.
در «امریکن گات تلنت» سایمون کاول به عنوان داور ثابت در چندین فصل به صورت مکرر حضور دارد و همزمان در بریتیش گات تلنت نسخه انگلیسی حضور همزمان خود را تثبیت میکند. ترکیب فعلی داوران به تدریج به تشخص و نقطه اتکاء این برنامه تبدیل میشود؛ اما برخی رسانهها با غیرفنیترین عبارات اصرار به تغییر ترکیب هیئت داوران دارند و احتمالا برای هر صندلی نیز چند گزینه را مد نظر دارند تا در فرصت مناسب در هیئت داوران جای دهند.
به هر حال انتقادات در فضای کرونازده رسانهای کنونی، همچنان در رسانهها گسترش پیدا میکند اما از اعتبار فصل دوم عصر جدید نخواهد کاست و رویکرد ملی، بومی و میهنی در روند ساخت این برنامه تحت الشعاع قرار نخواهد گرفت.