به گزارش مشرق، «منصور انصاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
رئیس هیئتمدیره واردکنندگان سم و کود ایران در نامهای به رئیسجمهور تهدید کردهاست که اگر ۸۰ میلیون دلار ارز با نرخ رسمی یعنی همان نرخ ۴۲۰۰ تومانی برایشان اختصاص ندهد، اتفاقات ناگوار و جبران ناپذیری برای کشور از جمله امنیت غذایی رخ خواهد داد.
گذشته از اینکه موضوع امنیت غذایی بی آنکه دقیق و مشخص تعریف و در جای خود مورد استفاده قرار گیرد بهانهای برای کسب امتیاز توسط بسیاری شدهاست، مطالبه بجا و نابجا برای ارز با نرخ رسمی ۴۲۰۰ تومان محور مساعی واردکنندگانی قرار گرفته که هیچ تضمینی برای تثبیت قیمت محصول نهایی خود نمیدهند.
این دسته از واردکنندگان با توجیه دیگری که سرنوشت ۵/۴ میلیون بهرهبردار کشاورزی کشور در خطر است و با هزار آسمان ریسمان مینویسند که اگر این نرخ ارز برای فعالیت بازرگانی آنان اختصاص نیابد، کن فیکون میشود و کشاورزی مملکت نابود و کشاورزان کشور ورشکست میشوند و چه و چه برسر مملکت خواهد آمد. آنان با بیان این مطالب تلاش میکنند به خواستههایشان عمل شود.
بهرغم تجربه سالیان متمادی کشور در تخصیص ارز ارزان قیمت طی ۴۱ سال گذشته که موجب پروار شدن بسیاری با برخورداری از این رانت شدهاست، هرگز و در هیچ دورهای از تاریخ اقتصاد و بازرگانی کشور، با کاهش نرخ تورم یا تثبیت نسبی آن در یک دوره شش ماهه یا یک ساله مواجه نبودهایم و هرگز کشاورزان به طور واقعی از تمامی مابهالتفاوت نرخ ارز ارزان قیمت حاصل از وارات با نرخ واقعی و آزاد آن برخوردار نبودهاند؛ گرچه بیتأثیر نبوده و تا حدودی هم قیمت تمام شده کالاهای آنان را کاهش دادهاست.
موارد متعدد کالاهای وارداتی اعم از نهاده، کود، سم و در مواردی بذر و دهها و صدها مورد دیگر در عرصه کشاورزی و دامپروری وجود داشته و همچنان دارد که با ارز ارزان دولتی وارد شدهاند، اما هرگز تمام و کمال کالاهای وارداتی با محاسبه همین نرخ تماماً به دست کشاورزان، مرغداران و دامداران نرسیدهاست، گرچه در عین حال دولت به همین دلیل قیمت کالای نهایی کشاورزان را سرکوب کردهاست.
آقایانی که نامه تهدیدآمیز مینویسند، خوب است از مبالغ هنگفت نرخ ارز ارزان قیمت که بخشی از آن در یک فرآیند پیچیده نصیب واردکنندگان در یک تجارت و بازرگانی آسان و ساده میشود، رقمی را برای تحقیق و مطالعه و تهیه آمار و ارقام در این زمینه اختصاص دهند که با استدلال، دلیل و برهان و جداول دقیق، تمام آنچه میگویند در فلان و بهمان تاریخ موجب درآمد بیشتر برای کشاورزان، مرغداران و دامداران و قیمت ارزان این یا آن کالا نسبت به شاخص نسبی تورم برای مصرفکنندگان شدهاست، ثابت کنند.
همچنین ثابت کنند که اگر بر فرض، فلان نهاده یا مواد اولیه با نرخ دلار ارزان وارد نشده یا نشود چه بلایی بر سر کشاورزان و کشاورزی کشور آمده یا خواهد آمد و باید ۸۰ میلیون دلار ارز ارزان ۴۲۰۰ تومانی به آنها اختصاص یابد که این بلایای خطرناک و وحشتآفرین بر سر کشاورزان و مصرفکنندگان، محیطزیست، ناشی از عدم واردات انواع سموم و آفتکش با ارز ارزان نیاید.
استدلال ساده این است که بر فرض، ارز ارزان تخصیص داده نشود و با اطلاعرسانی و فرهنگسازی، در یک بازار رقابتی و تحت نظارت دولت، این نهادهها با نرخ مثلاً چند برابر وارد شود؛ اتفاقی که میافتد افزایش قیمت محصولات نهایی کشاورزان است؛ دولت با حذف ارز ارزان و تخصیص مابهالتفاوت آن بهصورت مستقیم به تولیدکننده یا مصرفکننده، این رانت ۴۱ ساله را ریشهکن و عرصه تولید کیفی را فراهم میکند. بنابراین این نوع دلسوزیها برای کشاورزان و کشاورزی کشور، منفعتمحور و از جنس منافع اقتصادی است که البته پایانی ندارد.