سرویس جنگ نرم مشرق - یک اندیشکده انگلیسی بر این باور است که ایران حملات تلافیجویانه خود علیه آمریکا را به زودی عملیاتی خواهد کرد و آزمون واقعی مقاومت آمریکا در خاورمیانه در حال آغاز است. در صورت عدم عقبنشینی کامل آمریکا از عراق، باید انتظار داشت در حالی که ایران به شکل سیاسی فشارها را افزایش میدهد، حملات بر نیروهای آمریکا نیز ادامه یابد. در همین حین، خطر یک حمله چشمگیر یا نمادین علیه آمریکا، همچنان در سرتاسر منطقه برای سفارتهای آمریکا وجود دارد. عملیات انتقام قاسم سلیمانی تازه آغاز شده است.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
اندیشکده سلطنتی «روسی» انگلیس در مقالهای به قلم دکتر جک واتلینگ از پژوهشگران این اندیشکده مینویسد: در روزهای بعد از ترور{سردار} قاسم سلیمانی، اصلیترین پرسش پیش روی تحلیلگران این بود که ایران چه زمانی، کجا و چگونه تلافی خواهد کرد. اتفاقنظر بر این بود که ایران در انتظار زمان مناسب خواهد ماند و سپس به شیوهای سعی در کشتن آمریکاییها خواهد داشت که مانع از بالا گرفتن تنشها شود. سوریه، عراق و افغانستان، کاندیداهای اصلی برای محل آغاز درگیری بودند. اتفاقنظر زیادی در خصوص زمانبندی وجود نداشت، به جز اینکه بعد از انتخابات مجلس ایران خواهد بود. یکی از همکاران اسرائیلی معتقد بود: باید مراقب سالگردها بود.
در تاریخ ۱۱ مارس، روز تولد ۶۳ سالگی قاسم سلیمانی، موشکهای کاتیوشا به کمپ تاجی در شمال بغداد برخورد کرد. ۱۸ راکتی که به هدف خوردند موجب کشته شدن دو آمریکایی و یک پزشک انگلیسی و زخمی شدن ۱۴ نفر دیگر شدند. چهار حمله راکتی متعاقب صورت گرفته است، از جمله حمله در طول روز به کمپ تاجی، و حمله به کمپ بسمایه. کاتیوشاها از وسایل نقلیه اصلاحشده غیرنظامی و راکت پادهای از قبل جایگذاری شده، پرتاب شدند که نشان میداد حمله با برنامهریزی و هماهنگی صورت گرفته است. یک گروه جدید که خود را عصبه الثائرین (گروه انقلابیون) میخواند، از طریق یک کانال رسانهای وابسته به حزبالله مسئولیت حمله را بر عهده گرفته است و این در حالی است که به نظر میرسد پرسنل مسئول، از کتائب حزبالله هستند.
پاسخ فوری آمریکا برنامهریزی ضعیفی داشت و نتیجه مطلوب را نداشت. پس از حمله راکتی اولیه علیه کمپ تاجی، هواپیماهای جنگی آمریکا در ۱۳ مارس، هدفهای مرتبط با کتائب حزبالله را نشانه گرفتند، اما نتوانستند به شبهنظامیان خسارت وارد کنند و در عوض سه سرباز عراقی، دو پلیس و یک غیرنظامی را کشتند. عراقیها حالا از هر دو طرف تلفات میدهند. نیروهای آمریکا متعاقباً از القائم و سایر پایگاهها عقبنشینی کردند، تعداد اهداف را کاهش دادند و سامانههای دفاع نقطهای برای محافظت پرسنل خود را راهاندازی کردند.
جلوگیری از این حملات دشوار خواهد بود. قبل از اکتبر ۲۰۱۹، ایران نمایندگان خود را به شدت تحت کنترل داشت، چون نگران بود که حملات ناهماهنگ در زمانی که تهران حملات خود به تأسیسات نفتی و حملونقل را انجام میداد، منجر به افزایش مدیریت نشده تنشها بشود. بنابراین در آن زمان میشد حملات از جانب گروههای عراقی را ناشی از تغییر در سیاست ایران دانست، و آمریکا شفافسازی کرد که ایران مسئول اینگونه اقدامات خواهد بود. با این حال، در پی کشته شدن قاسم سلیمانی، تهران اعلام کرد که به نمایندگان خود آموزش نخواهد داد، اما سعی در جلوگیری از اقدامات مستقل آنها نیز نخواهد کرد. برای بسیاری از متحدان سابق سلیمانی، انتقام مرگ وی یک مسئله شخصی است و علاوه بر آن، کتائب حزبالله مشتاق است که بابت کشته شدن رهبرشان ابو مهدی المهندس نیز با آمریکا تسویه حساب کند. بنابراین هیچ مکانیسم مشخصی برای واگذاری مسئولیت حملات اخیر به عراق و تهران وجود ندارد.
حمله تلافیجویانه به گروههای عراقی نیز ریسک خودش را خواهد داشت. حشد الشعبی، که کتائب حزبالله، عصائب اهل حق، و سایر عناصر عصبه الثائرین (گروه انقلابیون) درون آن جای گرفتهاند، به ارتش و پلیس عراق نزدیک است و دفاتری در مناطق غیرنظامی با تراکم جمعیت بالا دارد. کشتن آنها باعث گرفتار شدن عراقیها در یک آتشبار متقاطع خواهد شد و به نوبه خود فشارها برای خروج نیروهای بینالمللی را افزایش خواهد داد. این دقیقاً همان چیزی است که عصبه الثائرین (گروه انقلابیون) سعی دارد به آن دست یابد.
و با این حال بسیاری از عراقیها عمیقاً نسبت به چشمانداز عقبنشینی نیروهای بینالمللی، نگران هستند. در وهله اول، از دست دادن اطلاعات و حمایت هدفمند، ظرفیت عراق در حمله به باقیماندههای داعش را به شکل قابل توجهی کاهش میدهد. داعش به شکل قبلی خود "باز نخواهد گشت"، اما مبارزه علیه آن احتمالاً از مخفیگاه در کوهستانها به حملات در خیابانهای عراق تغییر شکل خواهد داد.
علاوه بر این، اگر عراق به ایران واگذار شود آنگاه دلیلی نخواهد داشت که واشنگتن معافیت وارداتی عراق از ایران را قطع نکند و تحریمها را اعمال ننماید. این مسئله برای بغداد یک فاجعه اقتصادی خواهد بود، به ویژه در زمانی که قیمت نفت به سمت ۲۰ دلار در هر بشکه در حرکت است و یک شکاف بزرگ در بودجه عراق ایجاد خواهد کرد. شاید عراقیهای زیادی علناً به این موضوع اذعان نکنند، اما بسیاری از مقامات در محافل خصوصی تسلیم نیاز به ماندن نیروهای ائتلافی هستند.
بنابراین ما در یک نقطه بحرانی هستیم. ارتش عراق هیچ حمله، بازداشت، یا تلاشی برای مجازات عصبه الثائرین (گروه انقلابیون) انجام نداده است و این نشانگر این است که شبهنظامیان تا چه اندازه بر اهرمهای قدرت تسلط یافتهاند. اگر آمریکا میخواهد جایگاه خود را حفظ کند، باید برای سیاستمداران عراقی همراستا با عصبه الثائرین (گروه انقلابیون) شفافسازی کند که مسئولیت حملات به نیروهای ائتلافی بر عهده آنها خواهد بود. آمریکا باید یک تلاش دیپلماتیک منسجم انجام دهد. حال که ویروس کرونا حواس آمریکا را پرت کرده است، و در غیاب یک استراتژی منطقهای، به نظر نمیرسد که واشنگتن آمادگی تخصیص منابع برای بهبود جایگاه خود را داشته باشد.
با این حال، تا زمانی که رقابتها ادامه دارد، نیروهای ائتلافی کشته خواهند شد. یا کشته میشوند یا در تعداد اندکی از پایگاهها ساکن خواهند بود و توانایی اجرای هیچگونه عملیات معناداری را نخواهند داشت. اگر آمریکا میخواهد جایگاه خود را تقویت کند، باید دیدگاه شفافی درباره آنچه قصد دارد به دست آورد داشته باشد و اینکه آیا ارزش هزینه لازم را خواهد داشت یا خیر.
افزایش خشونتها همچنین سؤالات اساسی برای انگلیس به همراه دارد. انگلیس، منافع و روابطی در عراق دارد که مستقل از آمریکاست. اگرچه نیروهای انگلیسی به واسطه مجاورت به نیروهای آمریکایی در خطر هستند، اما به شکل مشخص مورد هدف قرار نگرفتهاند. سفارت انگلیس، برخلاف آمریکا، هنوز مورد حملات راکتی قرار نگرفته است. از آنجا که آمریکا یا حضور خود را تقویت و یا کمرنگ میکند، انگلیس باید تصمیم بگیرد که بهترین شیوه برای موضعگیری نیروهایش چیست و تا چه میزان میتواند خود را از واشنگتن دور کند. از چشمانداز نظامی انگلیس، لازم است ارزیابیهای دقیقی در خصوص امنیت تداوم حضور ارتش انگلیس صورت گیرد.
در صورت عدم عقبنشینی کامل آمریکا از عراق، باید انتظار داشت در حالی که ایران به شکل سیاسی فشارها را افزایش میدهد، حملات بر نیروهای آمریکا نیز ادامه یابد. در همین حین، خطر یک حمله چشمگیر یا نمادین علیه آمریکا، همچنان در سرتاسر منطقه برای سفارتهای آمریکا وجود دارد. عملیات انتقامجویانه قاسم سلیمانی تازه آغاز شده است.