به گزارش مشرق، صنعت سینما چند سالی میشود که بدجوری سراغ داستانهای مصور و ابرقهرمانانه رفته است. این روزها شمار فیلمهایی که یک ابرقهرمان شکستناپذیر را در نقش اصلی خود دارد، به شدت رو به افزایش است. در بین شرکتهایی که داستانهای مصور ابرقهرمانانه تولید میکنند، مارول و دیسی کامیکز فعالتر از بقیه هستند. ایندو شرکت که یک دوجین ابرقهرمان بزن بهادر را در سبد فروش خود دارند، خالق تعدادی از معروفترین ابرقهرمانانه دنیای کمیک استریپی هستند.
شاید به دلیل موفقیت کلان مالی سینمایی داستانهای این دو شرکت بوده که شرکت والیانت کامیکز هم وارد ماجرا شده و فیلمی ابرقهرمانانه راهی بازار سینما کرده است. «بلادشات» یکی از داستانهای مصور پرخواننده این شرکت است که به عنوان اولین محصول سینمایی والیانت کامیکز به دیدار تماشاگران سینما آمد. مدیران این شرکت برای اطمینان از موفقیت ابرقهرمان خود روی پرده سینما، نقش محوری داستان فیلمشان را به وین دیزل دادند. اما جذابیت داستان و بازی این قهرمان اکشن این روزهای سینما در نقش شخصیت بلادشات، نتوانست کمک زیادی به موفقیت نسخه سینمایی کند.
به نوشته نشریه هالیوود ریپورتر، شخصیت بلادشات شباهتها و تفاوتهایی با بقیه ابرقهرمانانه فیلمهای گونه کمیک استریپی دارد. او هم مثل این ابرقهرمانان روحیهای شکست ناپذیر دارد و از تواناییهای منحصر بهفردی برخوردار است، که میتواند به او در مبارزه با نیروهای شیطانی کمک کند. دیوید اس اف ویلسون کارگردان فیلم، با انتخاب دیزل برای ایفای نقش بلادشات در فکر تبدیل آن به یک مجموعه دنبالهدار سینمایی بود. فکری که بعید به نظر میرسد در عالم واقعیت رنگ واقعی به خود بگیرد.
وین دیزل در داستان فیلم، ری گریسون یک رزمنده فعال و کارکشته است. او و همسرش جینا برای تعطیلات راهی ایتالیا میشوند. گروهی ناشناس این دو را ربوده و جینا را در جلوی چشمان گریسون میکشند. کمی بعد از آن، خود گریسون هم به دست مارتین رئیس این گروه کشته میشود. داستان فیلم این اتفاقات را زمانی در معرض دید تماشاچی میگذارد، که گریسون در یک لابراتوار خصوصی و محرمانه دولتی دوباره زنده میشود. امیل هارلینگ، مدیر این لابراتوار به گریسون میگوید هدف از احداث آن زنده کردن سربازان از جان گذشته و فرستادن آنها به ماموریتهای غیرممکن است.
اولین ماموریت گریسون پیدا کردن قاتل خود و همسرش است. اما زمانی که او با موفقیت قاتل خودش را به قتل میرساند، متوجه واقعیتی پنهان میشود. هارلینگ در ماموریتهایی که برای گریسون در نظر میگیرد، هر بار هویت فرد تازهای را به عنوان قاتل او و همسرش معرفی میکند. گریسون سر به طغیان برداشته و ماموریتها را اجرا نمیکند. در عوض، او بهزودی با خود هارلینگ درگیر میشود که تفکراتی شیطانی در پس پرده دارد.
طرح تولید بلادشات از سال 2012 روی میز شرکت فیلمسازی کلمبیا پیکچرز بود. در همین سال بود که این شرکت، امتیاز ساخت فیلمی سینمایی براساس شخصیت بلادشات را خریداری کرد. در سال 2015 کلمبیا با شرکت والیانت قراردادی امضا کرد که پنج فیلم سینمایی در رابطه با این شخصیت تولید کند. قرار شد شرکت والیانت هم به عنوان تهیهکننده مشترک، با این فیلمها همکاری کند.
بیشتر بخوانید:
فیلم ۱۹۱۷؛ یک مسابقه دو و میدانی بیفایده است
در این قرارداد ذکر شد در صورت موفقیت مالی و انتقادی نسخه سینمایی بلادشات، بقیه داستانهای ابرقهرمانانه والیانت هم در نوبت تولید قرار بگیرند. در طول کار، دیوید لیچ و چاد استالسکی برای کارگردانی فیلم وارد مذاکره با تهیهکنندگان شدند. اماهر دو به دلیل تفاوت دیدگاه در رابطه با چگونگی به تصویر کشیدن بلادشات در جلوی دوربین، از همکاری با پروژه کناره گرفتند. سال 2017 با انتخاب دیوید ویلسون به عنوان کارگردان، پیشتولید آن آغاز شد. این اولین ساخته سینمایی او به عنوان کارگردان به حساب میآید.
گروه سازنده برای کار فیلمبرداری، به نقاطی چون آفریقایجنوبی و دو شهر پراگ و بوداپست در اروپای شرقی رفتند. برای تولید فیلم، هزینهای متوسط در حد 45 میلیون دلار در نظر گرفته شد. معافیتهای مالیاتی در اروپای شرقی و آفریقای جنوبی، به ارزانتر شدن بلادشات کمک زیادی کردند. اما این اکشن علمی ـ تخیلی آیندهنگرانه با وجود هزینه متوسط تولید و معافیتهای مالیاتی، نتوانست موفقیت مالی خوبی در جدول گیشه نمایش سینماها کسب کند.
بلادشات که در ابتدا قرار بود برای فوریه 2020 اکران عمومی شود، 13 مارس روی پرده سینماها رفت. چند روز بعد از نمایش عمومی فیلم، پای ویروس کرونا به آمریکا و اروپا هم رسید و سالنهای نمایش را تعطیل کرد! با اضافهکردن فروش 20 میلیون دلاری بلادشات در سطح بینالمللی به فروش ده میلیون دلاری آن در آمریکای شمالی، رقم فروش نه چندان متقاعدکننده جهانی 30 میلیون دلاری به دست میآید. فروش جهانی بلادشات در آمریکا و بقیه کشورهای دنیا، حتی نتوانست رقم هزینههای تولید آن را تامین کند و لقب فیلمی شکست خورده را گرفت.
ویندیزل از قهرمانیهایش در سینما میگوید
سرباز بودن را دوست دارم
وین دیزل با گونه اکشن بیگانه نیست. حضور او روی پرده سینما، با ماجراجویی و اکشن کاری گره خورده است. دیزل دو مجموعه اکشن «سریع و آتشی» و «سه ایکس» را در کارنامهاش دارد که تماشاگران زیادی را در سراسر جهان به سمت خود کشیدهاند. این قهرمان اکشن با دنیای کمیکاستریپها هم چندان بیگانه نیست. در مجموعه اکشن ابرقهرمانانه «نگهبانان کهکشان»، او صدایش را به شخصیت موجودی غیرانسانی به نام گروت قرض داده است.
اما بلادشات اولین فیلم سینمایی بازیگر به حساب میآید، که در آن لباس یک ابرقهرمان فناناپذیر را به تن کرده و در جلوی دوربین دست به کارهای غیرقابل باور میزند. او در این فیلم، مردی با دو هویت متفاوت به نام ری گریسون/ بلادشات است. داستان مصور بلادشات طرفداران بسیار زیادی دارد و برای آنها، اهمیت بسیار زیادی داشت که نسخه سینمایی قصد دارد این داستان محبوب را چگونه به تصویر بکشد. قبل از این چندین شخصیت اکشن را به تصویر کشیدهاید. به شخصیت بلادشات چگونه نزدیک شدید؟ این شخصیت معروف، چه تفاوتی با شخصیتهای قبلی داشت؟
شخصیتهایی که قبلا در اکشنهای پیشین خود بازی کردهام، راه را برای نزدیک شدن به شخصیت بلادشات هموار کردند. شاید مهمترین دلیلی که باعث شد بازی در فیلم را قبول کنم، همین نکته بود. تماشاگران آن شخصیتها را قبول کرده و به آنها اطمینان داشتند. این موضوع مهمی است. با این حال، بازی در فیلم بلادشات برایم حکم یک چالش را داشت. در عین حال، از بازی در این نقش بسیار هیجانزده بودم.
او در تاریکی به سر میبرد و تلاش دارد به درک درستی از خودش و موقعیتی که دارد برسد. کار بازیگری را با بازی در نقش یک سرباز برای استیون اسپیلبرگ شروع کردم. همیشه دوست داشتم جلوی دوربین در نقش یک سرباز ظاهر شوم. دومین بار برای آنگ لی نقش سرباز را ایفا کردم و اینجا، سومین بازی بود که این کار را میکردم. اما این سرباز تفاوتهایی عمده با دو تای قبلی داشت. برای خود من اهمیت زیادی دارد که بدانم یک سرباز زمانی که به خانه برمیگردد، مورد شناسایی و استقبال قرار میگیرد یا آدمی فراموش شده است. به نظرم فیلمنامه درخشانی برای فیلم آماده شده بود و معمایی ذهنی را برای تماشاچی مطرح میکرد.
امیدوار هستید که قسمت بعدی فیلم هم ساخته شود؟
بله. داستان مصور بلادشات، داستانی دنباله دار است و کسانی که آنها را خواندهاند میدانند که هر قسمت آن، داستان و ماجرایی متفاوت و مستقل دارد. هر بار این شخصیت با ماجرایی تازه روبهرو میشود و حتی برخی اوقات، تبدیل به آدم منفی داستان میشود. برای همین، شیفته آن هستم که قسمتهای بعدی فیلم هم ساخته شود. در هر صورت، من بازیگر فیلمهای دنبالهدار هستم و در کارنامهام، این چیز عجیب و غریبی به حساب نمیآید!
بلادشات از کدام فیلمها وام گرفته است
یادآوری نولان یا ترمیناتور آرنولد؟
آیا اگر جارد لتو نقش شخصیت اصلی داستان فیلم بلادشات را بازی میکرد، تفاوتی در کلیت امر ایجاد میشد؟ او در سال 2017 مذاکرات مفصلی با تهیهکنندگان این اکشن علمی تخیلی کرد تا در قالب ری گریسون ماجرا ظاهر شود. مذاکرات به نتیجهای نرسید و او جای خودش را به وین دیزل داد. البته قابل قبول است که دیزل میتواند گزینه مناسبتری برای اکشنی چون بلادشات باشد. حداقل اینکه تماشاگران گونه اکشن با چهره او آشنایی بیشتری دارند، هر چند که نقشهایش را یکنواخت بازی میکند! با این حال، انتخاب این قهرمان اکشن که اصرار دارد جای آرنولد شوارتزنگر را بگیرد، هم کمکی به وضعیت فیلم نمیکند. احتمالا مهم ترین دلیل عدم موفقیت فیلم، داستان باورنکردنی آن است. شاید در یک داستان مصور منتشرشده در روزنامهها، چنین داستانی قابل باور باشد. اما برای فیلمی سینمایی، چنین سوژههایی کمی غیرقابل انتظار است.
تماشاگران سینما هنوز اکشن دهه90 میلادی «سرباز جهانی» را با بازی ژان کلود ون دم به یاد دارند. در این فیلم هم، چند سرباز جنگاور بعد از مرگ دوباره زنده شده و به ماموریتهایی غیرممکن فرستاده میشوند. با آنکه تکنولوژی روز سینما در آن زمان چندان پیشرفته نبود و سرباز جهانی داستانش را سادهتر تعریف کرد، اما تماشاگران استقبال موردنظر تهیهکنندگان را از آن نکردند. وین دیزل در بلادشات سعی دارد یک ترمیناتور جدید ارائه دهد. اما جلوههای ویژه فیلم، اغراقآمیز هستند و جلوتر از خواستههای فیلم عمل میکنند.
در بین 80 میلیون کپیهای فروخته شده از داستانهای شرکت والیانت، بلادشات معروفترین و محبوبترین آنهاست. این در حالی است که نسخه سینمایی بلادشات نتوانسته این موفقیت کلان را تکرار کند. ذوقزدگی مدیران والیانت آن قدر زیاد بود که قبل از شروع کار تولید نسخه سینمایی، قرارداد ساخت چهار دنباله را بر آن دادند. خیلی بعید به نظر میرسد حتی یکی از این دنبالهها وارد مرحله تولید شود! نسخه سینمایی بلادشات، شروع خوبی برای داستانهای مصور شرکت والیانت نبود. همین مساله این پرسش را مطرح میکند که آیا در آینده دور و نزدیک، کسی تمایلی برای تبدیل کردن بقیه شخصیتهای داستانهای مصور والیانت به فیلمهای سینمایی را خواهد داشت یا نه. داستان مصور بلادشات با داشتن نزدیک
ده میلیون خواننده در سراسر جهان، چنین سرنوشت تلخی داشت و با این حساب، تکلیف بقیه شخصیتهای داستانهای شرکت والیانت از پیش معلوم است!
برخی منتقدان با توجه به حضور گای پیرس در بلادشات، به شباهت ناخواسته آن با «یادآوری» (2000) کریستوفر نولان اشاره میکنند. هر دو فیلم، با شخصیت مرد روانپریشی سروکار دارند که گذشتهشان را بهیاد نمیآورند و در تلاش هستند تا واقعیتهای مربوط به قتل همسرانشان را کشف کنند. در یادآوری پیرس نقش اصلی را به عهده داشت و در بلادشات، شخصیت منفی داستان است.