به گزارش مشرق، مجموعه تلویزیونی «کامیون» هم یکی از سریالهایی بود که از ابتدای پخشش، گرفتار یک روند بیمحتوایی و بدون مفهوم برای مخاطب بود. اگرچه این سریال قصد داشت که ماجرای زندگی سه جوان دانشجو را در کوران سختشان به تصویربکشد اما در بیشتر قسمتها شاهد بودیم که این قصه هم در پس شلوغی تصاویر و گم بودن اصل قصه و درشتنمایی شخصیت نادر سهرابی پیشکسوت فوتبال که مهدی هاشمی نقش آن را داشت کمتر دیده شد و تقریباً تماشاگران و مخاطبان این سریال خود را بیرون از قصه احساس میکردند.
از سوی دیگر هم ضعیف بودن دیالوگها و کاراکترهای این مجموعه لطمه زیادی به این سریال زد و نشان میداد که این مجموعه با عجله ساخته شده و عوامل تولید سریال، حساسیت لازم را برای بالابردن کیفیت محتوایی آن نداشتند و شاید تعهد زمانی برای ساخت این مجموعه وادارشان کرده بود تا سریال «کامیون» با همین حرکت و محتوا و عجولانه به پیش برود. با توجه به آَنچه قبلا گفته شده بود که یک قصه جذاب و فراگیر را در این سریال شاهد خواهیم بود، نه تنها شاهد این امر نبودیم بلکه هرچقدر از این سریال میگذشت از متن اصلی داستان دور میشدیم.
مجموعه «کامیون» از فاکتورهای لازم برای داشتن یک سریال به دور بود، ساختن فیلم و سریال از مشکلات و سختیهای دانشجویان جوانی که شهرستانی هستند و در موقعیت تحصیلی خود درزندگی دانشگاهی مشکلات یا دلخوشیهایی دارند یکی از مهمترین سوژههای امروز جامعه میتواند باشد اما در این مسیر حرکت کردن، یقیناً بایستی با مطالعه و تحقیق و بررسی میدانی و محیطی همراه باشد وهمچنین واقعیتها مطرح شود.
بیشتر بخوانید:
اگرچه قراراست این داستان درقالب فیلم بازگو شود اما باید باورپذیرتر برای مخاطب تلویزیون باشد. اَنچه ما در پس ماجرای این سه جوان دانشجو در سریال «کامیون» دیدیم خیلی مواقع بدور از واقعیت ساخته شده بود و این سه جوان درگیر ماجراهایی میشوند که هیچ ارتباطی با روند زندگی دانشجویی آنها ندارد! درواقع کارگردان، این سه جوان دانشجو را وارد ماجرایی میکند که نیازی به آنها نبود و در بیشتر قسمتهای این سریال داستان بگونهای پیش میرود که بیشتر مواقع مخاطب فکر میکند که هرقسمت سریال جدا از قسمت دیگرساخته شده است و فضا و حس و حال «کامیون» به طور مفرط از فقدان پیوستگی در رنج است.
از طرفی هم مطرح کردن شخصیت نادر سهرابی به عنوان یک فوتبالیست پیشکسوت در یکی از باشگاههای مطرح کشور بقدری ضعیف و بدور از موارد تخصصی آن صورت گرفت که حتی برای مردم عادی جامعه ما هم که ورزشی و فوتبالی نبودند باور این قصه قابل قبول نبود چه رسد به فوتبالیستها و ورزشکاران!
از سویی هم انتخاب لوکیشینهایی که هیچ ارتباطی با روند قصه «کامیون» نداشتند، ناخودآگاه فضای قصه را به سمتی بردند که نیازی به آن نبود، چراکه بیننده به یکباره از اصل داستان رها میشد و در فضایی که مربوط به قصه «کامیون» نبود قرار میگرفت که این موضوع شالوده قصه «کامیون» را زیر سؤال برد و «کامیون» را از محتوا خالی کرد. درمجموع سریال «کامیون» به مقصد خودش نرسید.