سرویس جنگ نرم مشرق - اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی به قلم دکتر راز زیمت از اعضای پژوهشی موسسه مطالعات امنیت ملی و از کارشناسان کهنهکار امور ایران در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی نوشت: بلندپروازیهای منطقهای ایران و همچنین برنامه هستهای این کشور، با انقلاب اسلامی سال ۵۷ آغاز نشد. علاوه بر این، آشوبهای سیاسی در جهان عرب از سال ۲۰۱۱، تنها باعث ایجاد فرصتهای جدید برای توسعه نفوذ ایران در منطقه با سوءاستفاده از ضعیف شدن کشورهای عربی شد. فروپاشی دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به عنوان یک نهاد ارضی و دستاوردهای بشار اسد رئیس جمهور سوریه (به کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و روسیه)، فرصتهای بیشتری برای گسترش قدرت و کنترل تهران در سوریه و عراق مهیا ساخت.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
امیدهای واهی برای کاهش نفوذ ایران در منطقه
این اندیشکده آمریکایی میافزاید: و هنوز هر چند ماه یک بار به ما گفته میشود که ایران در حال از دست دادن نفوذ خود در منطقه است. اول گفتند به خاطر تحریمهای اعمالشده توسط دولت ترامپ است که "ضربه سختی به ایران وارد کرد" و "ماجراجویی نظامی آنها در منطقه" را به شکل چشمگیری محدود ساخت. بعد گفتند به خاطر موفقیت نیروی دفاعی اسرائیل در جلوگیری از استقرار نظامی ایران در سوریه بوده است. سپس تظاهرات اخیر در لبنان و عراق رخ داد و ادعا کردند که این اعتراضات نمایانگر این است که "ایران در حال از دست دادن خاورمیانه" است. سپس تظاهرات نوامبر ۲۰۱۹ (آبان ۹۸) در ایران رخ داد که امید برای تغییر رژیم را افزایش داد. این مسئله جای خود را به ترور [سردار] قاسم سلیمانی در ماه ژانویه داد که به عنوان ضربهای بزرگ به برنامههای ایران برای سلطه بر منطقه مطرح شد. و حالا جدیدترین تهدید برای نفوذ و قدرت ایران ویروس کروناست که به نظر میرسد سرعت فعالیتهای ایران در سراسر خاورمیانه را کند کرده است، مطرح میشود.
این کارشناس صهیونیستی در ادامه گزارش خود مدعی شد: مطمئناً ایران در تلاش برای تقویت نفوذ خود در منطقه، با موانع اساسی متعددی روبرو شده است. فعالیتهای اسرائیل توانسته سرعت استقرار نظامی ایران و همچنین حزب الله لبنان را در سوریه کاهش دهد. حضور روسیه، ایالات متحده و ترکیه نیز توانایی ایران را در تغییر اوضاع سوریه و عراق به عنوان بخشی از حوزه نفوذ خود محدود کرده است. علاوه بر این، مشکلات معیشتی شهروندان ایرانی نیز منجر به افزایش انتقادات داخلی در این کشور شده است.
ایران تهدیدها را به فرصت تبدیل میکند
بحران کرونا ایران را در یکی از دشوارترین برهههای زمانی قرار داده است. کنار کشیدن آمریکا از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و اعمال مجدد تحریمهای یک جانبه که مشکلات موجود در ایران را تشدید کرد، اقتصاد ایران را به سمت یک بحران بی سابقه رانده است. افت شدید اخیر قیمت نفت به خاطر جنگ قیمتی میان روسیه و عربستان سعودی نیز به مشکلات اقتصادی ایران افزوده است. ترور سردار سلمانی نیز ضربهای جدی به توانمندی ایران در پیشبرد اهداف استراتژیک خود در خاورمیانه (حداقل در کوتاه مدت) وارد ساخته است.
با این وجود، ایران بارها و بارها ثابت کرده است که با وجود محدودیتها و نقاط ضعف خود، میتواند به راهش ادامه دهد و تهدیدها را به فرصتهایی تبدیل کند که نه تنها موجب بقای نظام میشود، بلکه نفوذ منطقهای آن را هم حفظ میکند. مطمئناً ایران در مقایسه با سایر کشورهای پیرامون، به خوبی میداند که چطور باید در منطقه بازی کند. تهران صبر کافی برای انتظار کشیدن تا برآورده شدن اهداف بلندپروازانه خود را دارد و به شدت مصمم و عملگراست و میداند چطور باید استراتژی خود را در مواجهه با چالشهای جدید تغییر دهد.
سردار قاآنی در حال پر کردن جای خالی سردار سلیمانی است
در واقع فعالیتهای اخیر ایران در عراق (در بحبوحه تنشهای روزافزون میان نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان شیعه حامی ایران و تحولات سیاسی بغداد) ممکن است نشانگر این باشد که تهران پس از ترور [سردار] سلیمانی، در حال ارزیابی مجدد مأموریتها و اصلاح عملیات خود در شرایط متغیر کنونی است به گونهای که بتواند منافع خود (از جمله وادار کردن آمریکا به خروج نیروهای خود از عراق) را با موفقیت بیشتری محقق سازد.
عدنان الزرفی نامزد نخستوزیری عراق، در تاریخ ۹ آوریل در پی مخالفت جدی احزاب سیاسی حامی ایرآنکه وی را به "عامل آمریکا" بودن متهم میکردند، کنارهگیری خود از تشکیل دولت جدید را اعلام کرد. در نتیجه، برهم صالح رئیس جمهور عراق، مصطفی الکاظمی، رئیس سازمان اطلاعات عراق را به عنوان نخستوزیر منصوب کرد. در هفتههای اخیر، ایران در پرتو نگرانیهای خود در خصوص چشمانداز موفقیت الزرفی در ایجاد دولت جدید، به تلاش برای نفوذ بر فرآیند شکلگیری دولت جدید در عراق ادامه داده است.
مطمئناً الکاظمی فرد دلخواه ایرانیان برای نخستوزیری عراق نیست. با این حال زمانی که تهران باید میان او و الزرفی یکی را انتخاب میکرد، توانست نیروهای سیاسی اصلی در عراق را علیه سیاستمداری که مهمترین تهدید برای منافعش محسوب میشد، متحد کند. این بار، تلاشهای ایران برای اثربخشی موفق بر فرآیند سیاسی در عراق، توسط [سردار] قاسم سلیمانی انجام نشد. در عوض توسط علی شمخانی، دبیر کل شورای عالی امنیت ملی ایران که ماه گذشته به عراق رفت و با الکاظمی دیدار کرد و همچنین توسط [سردار] اسماعیل قاآنی، فرمانده جدید نیروی قدس که به عراق سفر کرد انجام گرفت. بله، همان توسط [سردار] قاآنی که برخی معتقدند کار سختی را در پر کردن جای [سردار] سلیمانی در پیش خواهد داشت.
منتظر ظهور یک خاورمیانه جدید بدون جمهوری اسلامی نباشید
آنچه در خصوص نفوذ منطقهای ایران درست است، درباره ثبات نظام و اقتصاد آن هم مصداق پیدا میکند. مطمئناً ایران هم در داخل و هم در خارج کشور با چالشهای بسیاری روبروست، اما درست همانطور که نفوذ منطقهای آن به این سرعت افت نخواهد کرد، نظام و اقتصاد آن نیز در آینده خیلی نزدیک دچار فروپاشی نخواهد شد. در واقع، سالها تحریم اقتصادی و تمرکزگرایی اقتصاد ایران که منجر به مداخله گسترده نهادهای دولتی و سپاه ایران شده است، تا حدودی توانایی ایران برای مواجهه با بحرانها را بهبود بخشیده است.
شاید این وضعیت برای بسیاری افراد خستهکننده و ناامیدکننده باشد، اما حداقل در حال حاضر واقعیت همین است. هر کس که بخواهد بر مبنای این فرضیه که ما در آستانه ظهور یک خاورمیانه جدید بدون جمهوری اسلامی (که چند دهه است میگویند "در آستانه فروپاشی" قرار دارد) و بدون آیت الله خامنهای یا بدون وجود شبه نظامیان حامی ایران در منطقه قرار داریم، جلو برود محکوم به آن است که بارها و بارها با واقعیت روبرو شود. ایران یک کشور پیچیده و خاص با قدمت تاریخی و تنوع مراکز قدرت است. دقیقاً به همین خاطر است که باید به جای امیدواری به تشدید نقاط ضعف و آسیبپذیریهای ایران، با استفاده از فرضیات قطعی و واقعی به تجزیهوتحلیل مسئولانه و هوشیارانه شرایط این کشور پرداخت.