به گزارش مشرق، چند ماه گذشته تولید کنندگان به شدت نسبت به کمبود نهاده و گرانی آن در بازار معترض بودند و میگویند که این موضوع شرایط تولید را برای آنها سخت و دشوار کرده و موجب ضرر و زیان آنها شده است. مرغداران به قیمت بازار اعتراض داشتهاند، اما پشت این داستان در حقیقت گرانی نهادههای تولید است که باعث شده هیچ حاشیه سودی برای آنها باقی نماند.
از آنجایی که قیمت نهادهها 70 درصد در قیمت تمام شده محصولات پروتئینی نقش دارد، بالا رفتن قیمت نهاده موجب کاهش سود یا ضرر تولید کنندگان میشود، اما ماجرا پیچیدهتر است؛ چراکه به رغم وجود نهادهها در گمرک که میزان آن بین 2 تا 3 میلیون تن اعلام شده است، تولید کنندگان دسترسی به نهاده ندارند یا مجبور هستند از بازار سیاه با قیمت دو برابر خریداری کنند.
در گفتوگو با احمد سلحشور عضو هیأت مدیره اتحادیه تولید کنندگان خوراک دام کشور مسائل و مشکلات پیرامون کمبود نهاده را بررسی کردیم.
بیشتر بخوانید:
کاهش قطره چکانی قیمت در شرایط انفجار تولید گوشت
وی به مشکلات عدم تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی اشاره کرد که باعث شده نهادههای وارداتی توسط بخش خصوصی از گمرک ترخیص نشود. هم چنین بازارگاهی هم که وزارت جهاد کشاورزی برای عرضه نهادهها در نظر گرفته نه تنها کمکی به کاهش قیمت نکرده، بلکه منجر به افزایش قیمت نیز شده است که شاید ریشه آن را علاوه بر کمبود ارز، باید در وجود بروکراسیهای پیچیده در این بازارگاه جستجو کرد.
سلحشور میگوید: شرکت پشتیبانی امور دام کشور هم 10 تا 15 درصد در توزیع نهاده دولتی نقش دارد که نمیتواند بازار را تأمین کند.
وی به وجود آدمهای خاص و ویژه در بدنه وارد کنندگان بخش خصوصی نیز اشاره کرد که حدود 70 تا 80 درصد واردات بازار را به دست گرفتهاند و البته از آنها هم حمایت ویژهای میشود. با این حال نهادههای بی کیفیت هم وارد کشور میشود و یا در انبارهای غیر استاندارد خراب میشود و همینها را تولید کنندگان با قیمت دو برابری مجبورند خریداری کنند.
مشروح این گفتگو را با هم میخوانیم:
وضعیت تأمین نهاده دامی در کشور چگونه است و چرا این مشکلات به وجود آمده است؟
سلحشور: مشکل تأمین ارز از پارسال که تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی به سختی انجام گرفت نمایان شد. البته ما شرایط تحریم را درک میکنیم و متوجه سختیهای تأمین ارز هستیم، اما از آنجایی که 75 الی 80 درصد ذرت و نیز بیش از 90 درصد دانههای روغنی و خیلی از اقلام دیگر وابسته به واردات است، در صورت عدم تخصیص ارز مشکلاتی برای تولید کنندگان و مصرف کنندگان ایجاد میشود. بانک مرکزی از مهر سال گذشته ارز را به خوبی تأمین نکرد و طی این مدت بخش خصوصی یا با اعتبار ویژه خود و یا با ارز آزاد نهادههای دامی را وارد کردند و این نهادهها در بنادر جنوبی و شمالی دپو شدند. در بخشی از موارد هم واردات ریلی بوده و برخی افزودنیها هم توسط کامیون وارد کشور شد. در حال حاضر بیش از 2 میلیون تن نهاده به دلیل عدم اختصاص ارز از سوی بانک مرکزی در گمرکات و بنادر کشور رسوب کرده و ترخیص نمیشود.
20 روز پیش توسط 4 نهاد گمرک، بانک مرکزی، وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی تصمیم گیری شد بخش خصوصی 90 درصد نهادههای واردشده را با اعتبار خودشان در بازار توزیع کنند و بانک مرکزی طی سه ماه آینده ارز آنها را بپردازد. برخی کالاها هستند که 5 تا 6 ماه رسوب داشته و ترخیص نشدهاند که البته وجود بروکراسیها هم در این عدم ترخیص کالا مؤثر بوده است.
اخیرا شنیدهام که بخشی از ذرت ترخیص شده اما مشکل عمده تولید کنندگان کمبود سویا است و کنجاله سویا و دانه روغنی به اندازه کافی نداریم. موضوع دیگر سامانه بازارگاه است که راه اندازی شده تا فروشنده و خریدار نهادهها را آنجا داد و ستد کنند، اما اخیرا شرکت پشتیبانی امور دام کشور هم به آن نظارت میکند. به تازگی در استانها گفتهاند که معاونت بهبود تولیدات دامی هم باید نظر بدهد و همه اینها یک بروکراسی ایجاد کرده و باعث شده قیمت نهادهها به جای آنکه کاهش پیدا کند، افزایش یابد. در حقیقت نهادهها دقیقا مثل خودرو شده است، هرجا دولت دست میگذارد باعث بحران میشود که البته راهکار این است که نظارت دولت باید نامحسوس بشود و شرایط مداخله نداشته باشد. به محض این که سویا در بازارگاه عرضه شد قیمت آن از 2700 به 5500 تومان در هر کیلو رسید.
مشکل دیگر این است که از اسفند ماه یعنی طی سه ماه گذشته هیچ نهادهای در کارخانجات به جز سبوس یارانهای ندادند. بنابراین کارخانهها نمیتوانند خوراک تهیه کنند و این نهادهها را به طور مستقیم به مرغداران و دامداران دادند و در هیچ جای دنیا چنین روشی وجود ندارد که خوراک را فرآوری نشده مستقیم به مرغدار یا دامدار بدهند. این نهادهها باید قبلا در کارخانهها تبدیل به خوراک بشوند که در این حالت خوراک با کیفیتی تهیه میشود که ارزش غذایی بالایی دارد و محصولات دامی که تولید میشود نیز با کیفیت خواهد بود.
کارخانههایی که سرمایه گذاری کردهاند میتوانند بهرهوری بالایی را ایجاد کنند و ضریب تبدیل را افزایش دهند و تا حدود زیادی مانع خروج ارز از کشور شوند، اما متأسفانه دولت برای این که صدای 50 هزار دامدار و مرغدار بلند نشود، ترجیح میدهد به خواستههای آنها برسد، در حالی که اگر به 500 کارخانهدار رسیدگی کند تا آنها خوراک تهیه کنند اتفاقا صدای 50 هزار دامدار و مرغدار بلند نخواهد شد.
آیا نهادههایی که وارد میشود کیفیت لازم را دارند؟ چون خبرهایی بود که این نهادهها بی کیفیت و خراب هستند.
سلحشور: خوراکها مشکل دار هستند. نهادههایی که شرکت پشتیبانی امور دام وارد میکند اصلاً کیفیت ندارد چون انبارهای استاندارد ندارد و برخی از این انبارها هوادهی لازم و مناسب هم ندارد و ماندگاری 6 ماهه نهاده در این انبارها د باعث میشود اگر نهادهای هم بی کیفیت نباشد در این انبارها بی کیفیت شوند. پشتیبانی امور دام کشور هم تنها 10 تا 15 درصد نهاده بازار را توزیع میکند و حدود 85 درصد مرغداران مجبور هستند از بازار سیاه تأمین کنند.
گفتید شکل گیری بازارگاه قیمت نهادهها افزایش یافته و در برخی موارد حتی دو برابر شده است، دلیل آن چیست؟
سلحشور: قیمت سویا دو برابر شده و ذرت هم 20 درصد افزایش یافت است، دلیل آن شاید این است که با راه اندازی بازارگاه برای توزیع نهادهها، احساسی در تولید کنندگان ایجاد شده که این نهادهها به حد کافی نیست، البته دلایل دیگری هم برای افزایش قیمت در بازارگاه وجود داشت؛ این که عرضه و تقاضا هماهنگ نبودند، یعنی میزان عرضه بسیار کم شده بود. از سوی دیگر بانک مرکزی هم که ارز برای ترخیص این کالاها اختصاص نمیداد، باعث میشد قیمت در داخل افزایش یابد.
فارس: در مورد نظارتها بر این بازارگاه و یا به عبارتی به بروکراسی پیچیده آن اشاره کردید که هم شرکت پشتیبانی امور دام و هم معاونت بهبود تولیدات دامی در خرید و فروش این نهادهها نظارت میکنند، آیا این هم بر افزایش قیمتها تأثیر گذاشته است؟
سلحشور: قطعا. همین طور است، اما اگر کالا در بازار عرضه شود این مشکلات وجود نخواهد داشت. در حال حاضر ارز برای ترخیص وجود ندارد و به همین دلیل کسی هم جرات نکرده سویا وارد کند. از سوی دیگر واردکنندگان به دلیل نبودن انبارهای مناسب نیز از واردات این محصول اکراه داشتند. در حال حاضر نیز بیشتر واردات توسط بخش خصوصی انجام میشود.
سهم واردات دولت و بخش خصوصی چقدر است؟
سلحشور: بخش خصوصی در حال حاضر راحتتر از دولت وارد میکند و نقش آنها در واردات پررنگتر است. دولت تنها 15 درصد نهاده را توزیع میکند و بقیه بر عهده بخش خصوصی است و باید برای تقویت امنیت غذایی کشور از بخش خصوصی حمایت شود.
آیا در بخش خصوصی آدمهای خاصی هم وجود دارد که بخش زیادی از واردات را انجام دهند.
سلحشور: بله وجود دارند و این یک اشتباه استراتژیک است. ما به جای آنکه از 100 نفر حمایت کنیم از یک نفر حمایت کردیم، که اگر این طور نبود آنها میتوانستند در شرایط تحریم به کمک دولت بیایند، اما اکنون شرایط ویژه است و باید حتی از این گونه افراد هم تشکر کرد. از پتانسیل ایشان هم باید استفاده کرد.
چند درصد واردات بخش خصوصی را آقای خاص انجام میدهد؟
سلحشور: 70 تا 80 درصد.
حمایتهای ویژهای که گفتید از این آدم خاص انجام میشود چگونه است؟
سلحشور: در تخصیص ارز، تیک زدنها و امثال آنها این فرد رعایت و حمایت میشود و البته امضاهای طلایی هم وجود دارد. این فرد حتی با پول خودش هم وارد نمیکند، از سه ماه پیش پول نهاده ذرت را از تولید کنندگان میگیرد و با پول آنها وارد میکند.
آیا دولت حتی اگر پول هم نداشته باشد نمیتواند مثل همین آقای خاص پول از تولید کننده بگیرد و مثل ایشان وارد کند؟
سلحشور: احتمالا نمیتواند یا نمیخواهد انجام دهد.
اختصاص ارز دولتی چه میزان در تأمین نهاده و قیمت آن در بازار مؤثر بوده است.
سلحشور: امروز ارز دولتی یک مفسده است و باید برداشته شود. گرچه میدانیم مثل بنزین اگر یارانه آن برداشته شود گران خواهد شد، اما دولت باید فکری کند. بارها گفتهایم که میتوان آن را به صورت کارت اعتباری در اختیار مصرف کننده نهایی برای خرید کالاهای اساسی بدهند. در این حالت بسیاری از فسادها برداشته خواهد شد. البته انصافا این را هم بگویم بسیاری از وارد کنندگان خوراک دام واقعا با مشکلات زیادی این محصولات را در شرایط تحریم میآورند؛ مثلاً 17 تا 20 درصد فقط هزینه انتقال پول میدهند. بعضی موقع محصول آنها 6 ماه روی دریا است و هزینه دموراژ میپردازند. اما واقعیت این است که آن طور که فکر میشود یارانه ارز 4200 تومان سر سفره مردم نمیآید.
دلالی و واسطه گری تا چه اندازه در بالا رفتن قیمت نهادههای دامی نقش داشته است؟
سلحشور: واقعیت این است که دلالی و واسطهگری لازم است و در همه دنیا به آن هویت داده و پذیرفتهاند، حتی پروانه هم صادر میکنند، اما متأسفانه در کشور ما کاملا بی نظم است و به این دلالها هویت دادهاند و بی نظمی در حوزه واسطه گری و دلالی در ایران قیمتها را بالا میبرد. از آنجایی که بانکها هم به تولید کنندگان وام نمیدهند و آنها هم پول برای تامین نهاده ندارند در بیشتر مواقع تولید کنندگان به دام دلالها میافتند و چارهای ندارند جز آنکه از آنها کمک بگیرند.
این دلالها چقدر در بالا بردن قیمت نهادهها نقش دارند؟
سلحشور: نقش آنها 15 تا 20 درصد است، اما شده که حتی برخی از مرغداران نیز نهاده سهمیهای یا دولتی خود را نیز در بازار بفروشند.
مگر آنها تولید کننده نیستند و نیاز به این نهادهها ندارند؟
سلحشور: چرا، شاید آنها کمتر از یک درصد باشند و از کارخانهها دریافت میکنند.
پس آنها در حقیقت افراد ویژه رانت خواری هستند که نهاده دولتی را به قیمت آزاد میفروشند و برای خودشان نیز تأمین میکنند.
سلحشور: بله همین طور است.
ماجرای ذرتهای آلوده به کجا رسید؟ بالاخره این ذرتها وارد کشور شد؟
سلحشور: سازمان استاندارد و سازمان دامپزشکی کشور گفتهاند باید از کشور خارج شود، اما واقعیت این است که بسیاری از کالاها را ما خودمان در داخل خراب میکنیم. انبارهای مناسب نداریم و استاندارد نیستند و باید زیرساختهای مناسب برای انبارداری و ذخیره فراهم شود. برخی از این کالاهای فاسد قابل استفاده نیستند و باید معدوم شوند اما برخی را میتوان با افزودنیها و استرلیزه کردن دوباره به چرخه مصرف آورد.
قیمت مصوب نهادهها و قیمتهای عرضه شده در بازار سیاه چگونه است؟
سلحشور: مثلاً قیمت مصوب ذرت کیلویی 1500 تومان است اما در بازار سیاه 2500 تومان به فروش میرسد. سویا 2400 تومان است اما 5500 تومان میفروشند. جو نیز 1350 تومان را کیلویی 2500 تومان معامله میکنند. در این میان برخی رانندگان هم سوءاستفاده میکنند و کرایههای بالاتری را درخواست میکنند، مثلاً قیمت کرایه کامیون از بندر امام(ره) تا خراسان رضوی 230 هزار تومان بود که اکنون 380 هزار تومان میخواهند.
این مشکلات تا چه اندازه در تولید مرغ، تخم مرغ و محصولات دامی تأثیر گذاشته است؟
سلحشور: واقعیت این است هر اندازه که تولید کننده امروز ضرر میکند در تولید آینده آن تأثیر منفی خواهد گذاشت و در حقیقت امنیت غذایی کشور را به خطر میاندازد. امروز مرغدار در هر کیلو 2500 تومان ضرر میکند. کارخانجات شیر پول دامدار را با چند ماه تأخیر و با حداقل نرخ میدهند و اثرات این در چند ماه آینده خود را نشان خواهد داد. باید امروز جلوی این بی برنامگیها را بگیریم. مثلاً در حالی که نیاز کشور به جوجه ریزی 100 تا 110 میلیون بود معاونت بهبود تولیدات دامی اجبار کرد که 150 میلیون در اسفند ماه جوجه ریزی شد که 30 درصد بیشتر از نیاز بود و باعث کشتن جوجهها شد. ما به هیچ عنوان با جوجه کشی و از بین بردن موجود زنده موافق نیستیم، اما باید طوری برنامه ریزی شود که چنین اتفاقات ناگواری نیفتد.