به گزارش مشرق، رهبر انقلاب در روز چهارشنبه 17 اردیبهشت در ارتباط تصویری با هفت مجموعه تولیدی در هفت نقطه کشور سخنان مبسوطی درباره جایگاه کار و کارگر، الزامات جهش تولید و بهبود اقتصاد کشور ایراد کردند. مجله اینترنتی نگار KHAMENEI.IR در گفتگو با دکتر عادل پیغامی، اقتصاددان به تبیین و تحلیل بیانات حضرت آیتالله خامنهای در این برنامه پرداخته است:
بیشتر بخوانید:
بهعنوان اولین سؤال؛ بهنظر شما سخنرانی رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی و جلساتی اینچنینی چه تأثیری بر زندگی اقتصادی و مدیریت اقتصادی کشور خواهد داشت؟
در یک بررسی تاریخی و روندی که کشور ما از قبل از انقلاب و بعد از انقلاب طی کرده، بهنظر میرسد که ایرانِ اسلامی نیازمند یک دکترین برای پیشرفت، و یک نظریه برای جهش اقتصادی و اقتدار است، تا در مقابل فشارهای استکبار و دشمنان بتواند با شرف و عزّت مسیر اسلامی خودش را طی کند و به تمدن اسلامی برسد. حضرت آقا در طول دو دههی گذشته، بهویژه با انتخاب شعارهای سال و تعیین سیاستهای ابلاغی، با انواع سخنرانیهای مکرر و متعدد سعی کردند دکترین اقتصادی و پیشرفت این کشور را در لایههای مختلف نظام نهادینه کنند. ولی بهنظر میرسد که ما هنوز کار داریم. البته این اتفاق طبیعی است. در کشورهای دنیا هم مثل آلمان قرن نوزدهمی، دکترین اقتصادی این کشور بیش از شصت، هفتاد سال طول کشید تا در کُنه و ذات و وجودش، و در لایهی سیاستگذاری، لایهی تصمیمگیری، لایهی کارشناسی و لایهی قانونگذاریاش نهادینه بشود. ما الان شاهد این هستیم که حضرت آقا دوباره تکیه و تأکید دارند بر منظومهای از اندیشههای برآیند نخبگان در حوزه اقتصاد که از نگاههای عمیق اسلامی برگرفتهاند. و ایشان به نکاتی اشاره میکنند که هنوز نظام تصمیمسازی، تصمیمگیری و سیاستگذاری ما به آنها نیازمند است. و مسائل روزمره مردم از حقوق و دستمزد کارگر تا تورم و مشکلات حوزه تولید همه به این نوع نگاه برمیگردد و این دکترین هنوز در وجود کشور نهادینه نشده است.
دکترین رهبر انقلاب تمرکز ویژهای به کار و جایگاه عامل انسانی در پیشرفت ملی دارد. خیلی کوتاه در این زمینه برای ما توضیح بدهید.
بله؛ اساساً انسان است و خلق، انسان است و آفرینش و انسان است و مولدیت. حالا در عرصهی اقتصاد ما اسم این را تولید میگذاریم. طبیعتاً در این مسیر ارزشآفرینی مهم است. منابع، زمین، سرمایههای فیزیکی، سرمایههای مالی و... مهماند، ولی همهی نظریات علمی اقتصاد میگویند که عامل اصلی، عامل انسانی است. حالا چه به شکل فردی آن در قالب سرمایههای انسانی و چه به شکل جمعی آن در قالب سرمایههای اجتماعی. اما اگر از نگاه اسلامی هم به قضیه نگاه کنیم، کرامت انسانی اقتضای چنین تأکیدی دارد. احکام ما تأکید بسیار جدی بر عنصر انسان دارند و درجهی آزادی خوبی را به انتخابهای انسانی و حفظ کرامت انسانی میدهند.
رهبر معظّم انقلاب نیز در یک دکترینی که تلفیق بسیار ایدهآل و مطلوبی است از اندیشههای اسلامی و اندیشههای علمی و تجربی بشر در مرز دانش به این مسئله اشاره دارند که حتماً باید نیروی کار و عناصر حوزه کار، کارآفرین، کارفرما، سرمایهگذار، صاحب ایده و صاحب فکر مورد تأکید جدی واقع بشود و از آنها غفلت نشود.
کارگرانی که با رهبر انقلاب صحبت میکردند گلایهها و اعتراضهایی نسبت به پرداخت حقوقشان داشتند که باید منظّم باشد و در برخی موارد نیست. و امنیت شغلی، حق مسکن، مسئلهی بیمه، بحثهای درمانی و گلایههایی از این قبیل داشتند. رهبر انقلاب نیز ضمن تأیید این اعتراضها به نکاتی اشاره کردند و فرمودند که باید یک نگاه عادلانه این مشکلات را حلوفصل بکند و آن را به سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی در بهمنماه سال 99 ارجاع دادند. بهنظر شما چگونه میتوان این موضوع را برای مردم توضیح داد؟
ببینید واقعیت این است که ما شاهد این تأکیدات اصیل در قانون اساسی که بهعنوان میثاق ملی در ابتدای انقلاب تهیه و به مرور تکمیل شد و بعداً سیاستهای ابلاغی و فرمایشهای امامین انقلاب به آن اضافه شد، هستیم. حتی برخی از اینها با پیگیری رهبر معظّم انقلاب به قانون تبدیل شده است. مثلاً به اندازه تورم، قدرت خرید کارگر هر ساله حفظ بشود که این جزو قوانین است. ولی آنچه که ما مشکل داریم، نظام اجرایی و سیستم تصمیمسازی است که اینها به اجراء نزدیک نمیشوند. وارد شدن ملاحظات کارگر در تصمیمسازی کشور و اینکه صدای گویای کارگران و ملاحظات واقعی کف میدان در تصمیمسازی و در سیاستگذاری کلان ما رعایت بشود، یک واقعیت است. و این تأکیدات و پیگیریهای مکرر ایشان در سخنرانیها و فرمایشهایشان در سالهای قبل در روز جهانی کارگر تکرار شده است. ولی وضعیت فعلی ما به لحاظ قانون کار و مقررات حاکم بر حوزه کارگری و کارفرمایی به آن نقطهی مطلوب نرسیده است. بهعنوان مثال فرض کنید که قانون کار به حوزه کارگران شاغل ما یک حمایتهایی برساند، اما همین قانون کار به کارگرانی که شاغل نباشند یا بیکار باشند، به کارفرمایان حمایت لازم را نمیرساند.
انتظار ما این است که قانون کار ما که مصوب دههی شصت است، با سیاستهای اخیر اقتصاد مقاومتی و با شرایط و تحولات جدید دنیا، تحولی در مسیر جدید اقتصادی کشور پیدا کند. و ما این موضوع را در مطالبات حضرت آقا میبینیم. وقتی ایشان بر مقولهی بیمه، آموزش و مهارتها تأکید میکنند، معلوم میشود که قانون کار هنوز نتوانسته اینها را تأمین کند. ببینید همهی کارگران از کمبود یا پایین بودن دستمزدشان اعتراض دارند و به حق است. چون دستمزد عادلانه همان است که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی در بند پنجم به سهمبری عادلانهی عوامل تولید اشاره کرده است. اما دستمزد کم ناشی از این است که مهارتها و آموزشها و بهرهوری کارگر از سوی نظام تولید و نظام کارآفرینی ما به اندازه کافی مورد توجه واقع نشده است. بنابر این کارگری که مولدیتش پایین باشد، طبیعی است که دستمزدش هم پایین باشد.
رهبر انقلاب در سخنرانی با مجموعههای تولیدی تعریف مبسوطی از مفهوم «جهش تولید» ارائه کردند. بهنظر شما مهمترین مؤلفههای این تعریف چیست؟
ایشان در این صحبتشان سعی کردند اضلاع مختلفی از «جهش تولید» را باز کنند. مهمترین زاویهای که ایشان به قضیه پرداختند مسئلهی گفتمان جهشی است. یعنی ما در عقلانیت جمعی ملیمان باید به "حرکتهای جهشی" و "ما میتوانیم" فکر بکنیم. ایشان نمونهای از تولید ماسک و مواد ضدعفونی و مواد بهداشتی و درمانی را مثال زدند که چگونه ما در یک فاصلهی بسیار کمی توانستیم منابع را به تولید ماسک و... انتقال بدهیم. یا در حوزه موشکی اشاره کردند که چگونه ما تصمیم گرفتیم و توانستیم ماهوارهبری را به مدار 450 کیلومتری جو برسانیم که فقط چند کشور معدود میتوانند این کار را بکنند. و چگونه در گام بعدی به مدار 36 هزار کیلومتر از زمین فکر میکنیم.
ببینید عبور از مدار 450 کیلومتر به مدار 36 هزار کیلومتر، یعنی یک تفکر و یک حرکت جهشی که ممکن است سریان این ایده و خواسته به سایر عرصههای کشور وارد بشود. و رهبر انقلاب نیز در حال نهادیه کردن این گفتمان هستند. اما در این جریان مجدداً بر روی چند نکتهی مهم تأکید کردند که قبلاً هم در فرمایشهای دیگر ایشان بود. اولین نکته مردمسالاری دینی است. ببینید نظام جمهوری اسلامی توانسته است مردمسالاری دینی را در عرصهی سیاسی، عرصهی نظامی و عرصهی امنیتی محقق کند. اما مردمسالاری دینی در عرصهی اقتصادی بارها مورد تأکید ایشان واقع شده است. سیاستهای اصل 44 و همینطور اقتصاد مقاومتی و مقولهی جهش کیفی در کنار جهش کمی بارها و بارها مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است. عدهای صرفاً به جهشهای کمی فکر میکنند، ولی رهبر انقلاب به جهشهای کیفی اشاره خاصی کردند. و ما باید عرصههای نو و تحوّل را در این جهش دخیل بدانیم. اینها نشاندهنده یک منظومهای از خواستههای رهبر معظّم انقلاب است که در یک آسیبشناسی و در یک راهگذار از این مشکلات و مسائل بهنظر میرسد که بهترین تأکید و انتخاب نقطهی بسیار اساسی و اهرمی است. همینطور که ایشان سیستم ایمنی و بدن را مثال زدند، تولید و «جهش تولید» هم میتواند کشور را به اقتدار برساند.
تولید در خنثی کردن تهدیدها، از جمله تحریمهای غیرمنصفانه و کاملاً ظالمانهی آمریکا و اروپاییها علیه ایران چگونه میتواند کارساز باشد؟
اساساً تولید از منظر اقتصادی هم بهطور مستقیم و هم بهطور غیرمستقیم در سایر لایههای اجتماعی حوزه سیاسی، حوزه فرهنگی، حوزه اجتماعی و حوزه روانشناسی اجتماعی و جمعی برای رشد و پیشرفت و عزّت نفس و اعتماد به نفس ملی ما بسیار ضروری است. این اندیشه پایههای قرآنی دارد و حضرت آقا هم به آن اشاره کردند که قرآن میفرماید اموال شما یعنی ابعاد اقتصادیتان مایهی قیام و استواری و سرپا ماندن شما هستند. دقیقاً حضرت آقا هم به این نکته تأکید دارند که تولید عنصر بسیار اساسی و اصلی اقتدارآفرینی کشور است، و تنها راه مقابله با شوکها، مشکلات، تکانهها و آسیبهایی که از سوی دشمن بر ما وارد میشود، به تعبیر عمومی ویروسهایی که چه از نظر مسائل داخلی و چه از نظر مسائل بیرونی بر بدنهی کشور وارد میشود، مسئلهی تولید است. چرا که تولید نقطهی شروعی است که منجر به رفاه، معیشت و صادرات میشود. و اثرات متعدد فرهنگی در داخل دارد. چون اگر تولید و درآمدزایی اتفاق بیفتد و بازار رونق داشته باشد، بسیاری از مسائل فرهنگی و معنوی تحتالشعاع قرار میگیرند. و به لحاظ تأثیرگذاری بر منطقه و خارج از مرزهایمان مقولهی تولید نقطهی اهرمی تلقی میشود.
رهبر انقلاب برای تحقق «جهش تولید» به پیشرانهایی اشاره کردند. تحلیل شما درباره این پیشرانها چیست؟
رهبر انقلاب فهرستی از این پیشرانها را ارائه دادند که من آنها را در سه دسته تقسیم میکنم:
1. تأکید بر زیرساختها؛ طبیعتاً در همهی تجربههای موفق دنیا تأکید بر زیرساختها مقدمهی جهش است.
2. تأکید بر ابعاد راهبردی؛ مشخصاً مقولهی غذا، مقولهی کشاورزی، آبزیان، گیاهان داروئی، دانههای روغنی و... که مسائل بسیار اساسی و راهبردی و استراتژیک هر کشوری محسوب میشوند. و خودکفایی در این مقولهها باید اتفاق بیفتد.
3. تأکید بر مقولهی زنجیره خلق ارزش؛ این زنجیره باید کامل باشد. زنجیره گتره و بریده و ناقص طبیعتاً منجر به ارزشآفرینی اصیل نمیشود. تأکید ایشان بر قطعهسازی در حوزه خودرو و بر مقولهی پوشاک، کفش و... بهدلیل تقاضای هشتاد و چند میلیونی داخلی، تکمیل کردن زنجیرههایی است که باعث اقتدارآفرینی کشور میشود.
رهبر انقلاب در بیاناتشان به این نکته اشاره کردند که کار بهمعنای مفتخواری نیست و لازم است که ما قوانین ضدسفته بازی را در کشور تصویب بکنیم. الان در زندگی واقعی مردم فضای بازارهای مالی مثل بورس در چه شرایطی ممکن است مصداقی از این مفتخواری و فرصتطلبی باشد؟
دقیقاً خواستهی ایشان برگرفته از عقل و شرع است. اینکه حتماً باید مولدیت و کاری باشد که تبدیل به ارزشی شده باشد. خب به تعبیری ضدّ آن مفتخواری و مفتجویی میشود. حالا مشکل کجاست؟ مشکل این است که دقیقاً این خواستهی اصیل در قوانین و مقررات ما ریزش پیدا نمیکند. یعنی در برنامههای دولت و مجلس ما نمیبینیم که این مسیر طی بشود. مثال آن حوزه بورس است. از دیماه سال گذشته اکثر کارشناسان ما تأکید بر این داشتند که فضای حبابی دارد در این زمینه شکل میگیرد. و نمونههایش واضح بود، ولی هیچ نوع اقدامی در شرایطی که کشور در سال 98 دچار مشکلات تولید و رکود بوده نمیشود. مثلاً فرض کنید که شاخص سهام چند برابر رشد بکند و یا برخی از شرکتها هزار درصد سود بکنند. خب طبیعتاً این حباب است.
در تمام بورسهای دنیا برای حفاظت و صیانت از داراییهای خرد مردم، مردمی که چه بسا با این نگاه امیدوارانه وارد بورس میشوند و سرمایههای اندکشان را میآورند که بسیار مهماند، یعنی بُعدی از مردمسالاری دینی در حوزه اقتصاد تلقی میشود. اما وقتی که صیانت نباشد، این نگرانی هست که داراییهایشان را از دست بدهند و ما عملاً شاهد یک بازی میشویم که دارد توزیع ثروت را از گروههای خرد و متوسط و کم درآمد بهسمت افراد پر درآمد و اشرافیت منتقل میکند و این بسیار خطرناک است. تأکیدات رهبر معظم انقلاب اقتضایش این است که واقعاً مسئولین حوزه بورس و مسئولین اقتصادی کشور و مجلس نسبت به شکلگیری سفتهبازیها و سوداگریها و مفتخوریهای سیستماتیک و نهادی و سازمانی در حوزه اقتصاد عکسالعمل مناسب را نشان بدهند.