به گزارش مشرق، شیوع ویروس کرونا، ترس از مرگ را به جان همه افراد جامعه انداخت بهطوری که همه نگران سلامتیمان شدیم، در این میان کسانی که مبتلا شدند هرگز فکر نمیکردند که از مبتلایان یا قربانیان این ویروس منحوس باشند.
بیشتر بخوانید:
این ویروس ناخوانده در همه شهرها و روستاهای استان ما هم نفوذ کرد و بیرحمانه به جان بسیاری از افراد افتاد، کسانی که از ابتلای خود به کرونا مطلع میشدند به دلیل مرگبار بودنش، دچار شوک روحی شدند.
تصور اینکه این ویروس بخواهد جان بگیرد، اگر چه سخت ولی واقعی بود! پس از فوت بیماران کرونایی، اداره بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی در روزهای ابتدایی مرگ و میر ناشی از کرونا، اجازه غسل و خاکسپاری آنچنانی را به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی نمیدادند.
ولی رفته رفته با افزایش آگاهی از روشهای مقابله با این ویروس و فراهم شدن امکانات، دستور غسل و کفن اموات کرونایی صادر شد، این موضوع برای خوب کردن حال بازماندگان کرونایی بجا بود.
برای تغسیل و تدفین اموات کرونایی، رعایت احکام اسلامی در اولویت قرار داشت، از این رو برای اموات مرد برادران، و برای اموات زن خواهران باید دست بهکار میشدند، البته قبل از آن هم تیمم به همین صورت انجام میشد.
*مرگ؛ بدترین عارضه کرونا
کبری طبری مدیر مدرسه علمیه خواهران شهید مطهری تنکابن، یکی از پیشگامان تغسیل در شهر تنکابن به تشریح جزئیات این کار و بیان خاطرات میپردازد و میگوید؛ با شیوع کرونا، تمام شهر را وحشت پر کرده بود، و ما نظارهگر درگیری مردم با این ویروس و حتی فوت برخی از افراد بودیم.
پس از فوت، به دلیل قدرت بالای سرایت این ویروس به ناچار اموات کرونایی باید طی مدت زمان کوتاه تیمم داده شده و کفن شوند سپس به داخل قبرهایی عمیق هدایت شوند، تفاوت کفن و دفن این اموات و عدم برگزاری مراسم همه ما را آزرده خاطر کرده بود.
*قبول پیشنهاد تغسیل اموات در حالیکه خوف داشتم
تا اینکه در یک روز طی تماس امام جمعه شهر تنکابن متوجه شدم، که نیروی پای کار برای تیمم و تغسیل اموات کم است از این رو پیشنهاد این کار به من داده شد، من در طول مدت عمر ۵۶ ساله خودم به شدت از دیدن چهره اموات خوف داشتم، ولی در این شرایط احساس تکلیف کردم و گفتم نباید بگذارم واجب خدا بر زمین بماند.
خانم طبری اضافه میکند؛ در این راستا باید اقدامی صورت میگرفت، اولین جلسه آموزشی را با بهکارگیری اساتید برای خواهران در حوزه علمیه برگزار کردیم، حدود ۶ نفر آموزش دیدند، که برای ورودی چهار نفر انتخاب شدند خودم هم که باید مدیریت را بر عهده میگرفتم.
*از تیمم و تغسیل اموات کرونایی تا خاکسپاری
در اولین روزهای سال جاری برای تیمم وارد بیمارستانها شدیم، باید کار تیمم پوشاندن کفن و کاور به میت را انجام میدادیم، برای دفن هم برادران بالای سر هر میت نماز میخواندند و سپس خاکسپاری انجام میشد.
تا اینکه با پیگیریهای امام جمعه شهر، شرایط برای تغسیل اموات محیا شد، و ما به عنوان اولین گروه خواهران پای کار آمدیم، در شهر تنکابن و حتی رامسر در حال فعالیت هستیم.
وی بیان میکند: تخت مکانیکی و لباس عایقدار و کاملا ایزوله برای شستوشوی اموات در غسالخانه مرکزی تنکابن آماده شد و اولین میت را با آرامش کامل با رعایت همه اصول دینی غسل داده و کفن کردیم.
*کار سخت تغسیل برخی اموات و در نهایت تطهیر کامل
در بین این اموات چهره یکی را فراموش نخواهم کرد، وزن بسیار بالایی داشت، ذرات کرونایی به خوبی بر روی جسمش قابل لمس بود، این سختترین مورد تغسیلی بود ولی خوشبختانه بهطور کامل غسل داده شد و پاک و مطهر برای تدفین آماده شد.
در هنگام تغسیل هر لحظه ذکر به لب داریم و با سلام و صلوات کارمان را انجام میدهیم، خوشبختانه هنوز کسی از ما به این ویروس نحس مبتلا نشده است، در روزهای اول برخی از حضورمان در این بخش میترسیدند و فکر میکردند به استقبال مرگ میرویم ولی الان پشت در غسالخانه برای کمک کردن صف کشیدند.
خانم طبری میگوید؛ در راه تغسیل این اموات ما همه احکام و حتی مستحبات کفنی را اجرا میکنیم، به اعضای گروهم برای تقویت سیستم ایمنی، خوردن سیاه دانه با عسل و داروی طب اسلامی "امام کاظم " را توصیه کردم.
*لبخند بعد از غسل بر لبان میتی که از زیارت کربلا آمده بود
تا یادم نرفته بگویم، در هنگام تغسیل یکی از اموات پس از اولین غسل احساس کردم لبخند بر لبش آمد و چهرهاش کامل تغییر کرده است، برای میت دیگری را هم در قسمت پایانی کار سلام زیارت عاشورا خواندم، برایم عجیب بود که چرا بیادم آمد که این را بخوانم پیگیر که شدم فهمیدم وی در روزهای پایانی عمرش در سفر کربلا بود.
این مدیر حوزه علمیه بیان میکند؛ باورم نمیشد من که نمیتوانستم چهره اموات را ببینم امروز پیکر بیجانشان را غسل داده و حتی چند بار جابه جا میکنم، گویی در خواب هستند، ناگفته نماند که فوت پسر ۱۹ سالهام در تصادف در تشدید ترسم از دیدن اموات بسیار مؤثر بود، صدای ناله حالم را بد میکرد ولی امروز خبری از ترس و وحشت نیست.
*گفتم نیازی به گرفتن استخاره نیست، تکلیف داریم
خانوادهام برای انجام این کار از من خواستند که اول استخاره بگیرم ولی گفتم تکلیف من بر انجام این کار است و جای استخاره نیست، همکارانم در این کار هم بعد از تغسیل اول و دوم روحیه خودشان را به دست آورده و جهادی پای انجام این کار هستند.
وی در پایان میگوید؛ احساس میکنم حال خوشی در عبادت پیدا کردم هر چه فکر میکنم، میبینم دلیل خوشحالیام از عبادت بهخاطر حضور در کنار اموات کرونایی و خدمترسانی جهادی است، خدا را شکر به خاطر این توفیق!!
تغسیل اموات کرونایی از جمله اقدامات سخت بوده که نیاز به روحیه بالایی دارد، این گروه از خواهران با جان و دل به صورت جهادی تاکنون در این بخش فعال بوده و به کارشان ادامه خواهند داد.