به گزارش مشرق، موفقیت ایران در صادرات بنزین به ونزوئلا با واکنشهای عجیبی از سوی مخالفان جمهوری اسلامی ایران مواجه شده است؛ وقتی رویترز برای نخستین بار این خبر را منتشر کرد و رسانههای غربی از معامله بنزین با طلای ونزوئلا گفتند، برخی جریانها آن را یک خبر مهم ارزیابی کردند اما اندکی بعد، ترجیح دادند سکوت کرده و در مرحله بعد، به خبرهایی خبرگزاری که منبع اصلیشان در سایر موارد بود، حمله کردند.
بیشتر بخوانید:
وقتی رویترز درباره تعداد کشتههای آبان ماه عددسازی کرد، همین افراد آن را وحی منزل فرض کردند و وقتی این اعداد بطور کلی زیر سوال رفت، به آن وفادار ماندند. در باب موضوع نفتکشهای ایران که راهی ونزوئلا شدند، رویترز و واشنگتن پست و سایر رسانههای امریکایی را به دورغگویی متهم کردند.
رسانههای غربی نوشته بودند ایران در قبال صادرات بنزین به ونزوئلا، از این کشور طلا دریافت کرده است که این رقم بین 400 تا 800 میلیون دلار در چرخش بود. گرچه مقامات ایرانی هیچ اطلاعاتی در این باره ارائه ندادند و کاملا در سکوت به کار خود مشغول هستند، اما استانداردهای دوگانه معاندین هم در نوع خود جالب است. آنها به دنبال جا انداختن این دروغ هستند که ایران بنزین خود را به صورت رایگان در اختیار کاراکاس قرار داده است و بابت این همکاری، یک سنت هم دریافت نکرده است.
در این گزارش به چند ابهام وارد شد به معامله بنزینی ایران که در فضای مجازی دست به دست میشود، پاسخ داده شده است؟
یک نفتکش به جای 5 نفتکش
در فضای مجازی این انتقاد وارد میشود که جمهوری اسلامی ایران به دنبال نمایش است و بجای آنکه یک نفتکش بزرگ را راهی ونزوئلا کند، آن را در 5 نفتکش تقسیم کرده است تا مانور قدرت هزینهسازی به راه بیاندازد. در پاسخ باید گفت انتقال هیدروکربورها در جهان توسط سه نوع نفتکش انجام میشود،
نفتکشهای مخصوص نفت خام، فرآوردههای نفتی و گاز مایع. درباره نفتکشهایی که از خلیج فارس به سمت ونزوئلا راه افتادند باید گفت این کشتیها از نوع Chemical/Oil Products Tanker بوده و مخصوص حمل فرآوردههای نفتی هستند که معمولا در سایزهای 35 هزار تنی طراحی میشوند. اصولا نفتکشهای بزرگ در بخش فرآورده کارآیی ندارد زیرا بنادر زیادی نمیتوانند کشتیهای بزرگ فرآورده را پهلو دهند و بر همین اساس، از نفتکشهای کوچک و متوسط استفاده میکنند.
البته این به معنای آن نیست که نتوان از نفتکشهای نفت خام استفاده کرد؛ این امکان وجود دارد اما اصولا پاکسازی مخازن نفتکشها از نفت خام و آماده سازی ان برای فرآوردههای نفتی بویژه بنزین بسیار هزینهبر است و چنین راهکارهایی در جهان نفت کارآیی ندارد. بر فرض اگراین کارصورت پذیرد، نفتکش بزرگ در کدام بندر کشور میتواند پهلوگیری شود و بنزین بارگیری کند چرا که همه بنادری که مبدا صادرات فرآوردههای نفتی ایران هستند از چنین ویژگی برخوردار نیستند.
حتی اگر با راهکارهای دیگر بتوان این مشکل را برطرف کرد، چالش بعدی آن است که آیا بندر مقصد توانایی پهلودهی به نفتکشهای بزرگ را دارند یا خیر؟
حتی اگر این مشکل هم برطرف شود، باید گفت کشتیهای بزرگ توانایی عبور از کانال سوئز را ندارند؛ تنها یک راه باقی می ماند و آن دور زدن قاره آفریقاست که هزینه های سنگینی به خریدار یا فروشنده نفت تحمیل میکند. در نهایت باید گفت بهترین کشتیها برای صادرات بنزین به ونزوئلا، همین تانکرهایی است که خبرساز شدهاند.
چرا از مسیر سوئز؟
ابهام دیگری که درباره صادرات بنزین به ونزوئلا مطرح میشود، مسیر در نظرگرفته شده برای این سفر دریایی بود. به طور کلی هر نفتکشی که بخواهد به قاره آمریکا برود دو راه دارد؛ راه نخست دور زدن قاره آفریقا و دماغه امید نیک و ورود به اقیانوس اطلس است و راه دوم، ورود به دریای سرخ ، عبور از کانال سوئزt ورود به مدیترانه و عبور از تنگه جبل الطارق است که در نهایت وارد اقیانوس اطلس می شود.
اصولا مسیر نخست برای کشتیهای بزرگ است که نمیتوانند از کانال سوئز عبور کنند، این کشتیها به دلیل اینکه میتوانند ذخایر سوخت کافی داشته باشند و در مقابله با طوفانهای سخت اقیانوسها بویژه در حوالی آفریقا دوام بیاورند این مسیر را انتخاب میکنند. اما کشتیهای کوچک مانند 5 نفتکشی که به ونزوئلا رفتند، هم برای کوتاه کردن مسیر خود و کاهش هزینه، و هم ناتوانی در برابر طوفانهای اقیانوسی، مسیر سوئز را برای عبور خود انتخاب میکنند. به بیان سادهتر، انتخاب مسیر برای 5 نفتکشی که به ونزوئلا رفته است، یک انتخاب کاملا منطقی و منطبق بر قواعد دریانوردی است.
بهانه مسافت
میگویند با توجه به بعد مسافت میان دو کشور، این اقدام جمهوری اسلامی ایران غیرمنطقی و غیراقتصادی است؛ افرادی که اینگونه ادعاها را تکرار میکنند اندک آشنایی با قراردادهای رایج در حوزه تجارت نفت و فرآوردههای نفتی ندارند.
در پاسخ باید گفت قراردادهای رایج، اغلب بر اساس تحویل در مبدا ( FOB) و یا تحویل در مقصد (CIF) است که در قرارداد نوع اول، هزینه حمل و نقل و اجاره نفتکش، بیمه و ... بر عهده خریدار است. در سیف اما همه چیز بر عهده فروشنده است اما با این تفاوت که فروشنده، بهای پرداخت شده را برای اجاره نفتکش، پرداخت بیمه و سایر هزینهها از خریدار دریافت میکند؛ تمامی این موارد در قرارداد قید شده است. ایران بارها از برزیل بنزین وارد میکرد کما اینکه در ابتدای دولت نهم، ونزوئلا یکی از تامین کنندگان بنزین ایران بوده است.
گرچه مسافت یک شاخص مهم برای حداکثرسازی منافع هر کشوری در تجارت نفت و فرآوردههای نفتی است اما مهمتر از آن روابط راهبردی و استراتژیک کشورها با یکدیگر است و البته نوع نگاه کشورها به یکدیگر. به عنوان نمونه چینیها با وجود دسترسی راحت به منابع انرژی در خلیجفارس و روسیه، از کشورهای برزیل، نیجریه و آنگولا نفت وارد میکنند چرا که معتقدند برای حفظ منافع خود در بلند مدت، باید منابع تامین نفت خود را افزایش دهند ولو به قیمت افزایش هزینههای تجارت. و یا آمریکاییها برای صادرات گاز مایع خود به پاکستان و عراق برنامه ریزیهای جدی آغاز کردند.
منبع: میز نفت