اتفاقا کار آنها درست بود. هیچ رژیمی در دنیا اصل نوع حکومت و قانون اساسی خود را به رفرندام نمی گذارد چون معنی رفراندم پذیرش اینکه نکته است که خود رژیم مطلق نیست و لهذا اگر فردا صبح مردم نظرشان عوض شد با یک رفرندام دیگر می توانند رژیم را عوض کنید. اما بدیهی است که رفرندامهای دنیا همیشه در طول حاکمیت تعریف می شود و نه در عرض آن. این خطای بزرگ و اشتباه مرگبار سران انقلاب اسلامی بود که چون معنی واقعی رفراندم و رای مردم را نمی دانستند برای آنکه مثلا خود را لیبرال تر و مردمی تر از بقیه دنیا جلوه دهند حتی اصل حکومت را به رای گذاشتند. حکایت این ماجرا شبیه مرحوم نصر الدین بود که به بازار رفته بود و دید مردم دارند بر سر قیمت گاوی چانه می زنند. در همین حال دلال گفت از محسنات دیگر گاو این است که آبستن هم هست و به این ترتیب خواهان گاو زیاد شدند و قیمت آن بشدت بالا رفت. نصرالدین احمق خیال کرد پس آبستن بودن به معنای با ارزشتر بودن و بالاتر رفتن تعداد خواستاران است. شب خواستنگاری دخترش بود. به خواستگار گفت دختر من محسنات زیادی دارد از مهمتر اینکه آبستن هم هست! این است نتیجه تقلید کورکورانه و ندانستن آنکه چه نکته و کاری برای چه زمان و مکانی متناسب است. وقت نهضت آزادی با رفرندام تعیین حکومت موافقت کرد برای آن بود که به خوبی می دانست اصل برگزاری این رفراندم به معنای زیر سوال بردن خود حاکمیت در طی سالها و دهه های آینده است.

تو چقدر باهوشی یاسر جبرائیلی