امیر قادری

این کانال‌ها با اینکه هدف احتمالا درستی را (در مورد پول‌های کثیف) در نظر گرفته بودند اما خودشان داشتند از اردوگاه تهیه‌کننده‌ دیگری می‌آمدند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - «عیار نقد در فضای مجازی» موضوع گفت و گوی این هفته برنامه «شهرفرنگ» بود و حمیدرضا مدقق میزبان امیر قادری و مازیار فکری ارشاد دو تن از منتقدان سینما بود و با این دو به گفت‌وگو نشست. مبحثی که مشرق در هفته‌های اخیر به صورت مکرر درباره آن گزارش‌هایی را منتشر کرده بود. (لینک برنامه شهرفرنگ در سایت تلویبیون - اینجا - )

 مدقق در ابتدای این برنامه گفت: گسترش فضای مجازی و تحول ارتباطات در یکی دو دهه اخیر، سبب شده که همه جوامع و از جمله ایران تحولات عمیق و فراوانی شودو اشکال تولید و مصرف فرهنگ و هنر دستخوش تغییرات فراوانی شده است.

مثلا گسترش فضای مجازی و همه‌گیری شبکه‌های اجتماعی سبب شده که «نقد فیلم» و در سطح کلان‌تر آن پرداختن به سینمای ایران و جهان دیگر فقط فقط منحصر به رسانه‌های تخصصی نباشد و حالا هرکسی با هر دانش و سوادی درباره سینمای ایران و جهان می‌نویسد و منتشر می‌کند. اما اعتبار و صحت این مطالب تا چه اندازه است و در سپهر ادبیات سینمایی این مطالب در چه جایگاه و چه رتبه‌ای قرار می‌گیرد.

بیشتر بخوانید:

امیر قادری: سینمای ایران در مسیر حفظ انحصار است! / چرا مردم را از دیدنِ فیلم خوب خارجی است محروم می‌کنید/چه کسی گفته سینمای ایران پاسدار ارزش­‌ها بوده؟

امیر قادری در برنامه گفت : فضای مجازی و اینترنت یکی از دستاورهای بشر است، بدون دنیای مجازی می‌شود به زندگی فکر کرد؟! بدون این فضا امکانات ما بسیار کم می‌شود. امتیازات فضای مجازی، دراشکال مختلف، قطعا بیشتر از ایرادات آن بوده  و می‌خواهم درباره این اشکالات و چالش‌های می‌خواهم اشاره کنم و بعد بگویم چگونه از امتیازات آن باید استفاده کنیم.

قطعا فضای رسانه را نمی‌توان از فضای سینما و تلویزیون جدا کرد، تحولاتی که در فضای سینمای ایران اتفاق می‌افتد، قطعا در رسانه‌ هم اتفاق می‌افتد. آبان ۱۳۹۱ بود که در برنامه  هفت بحثی را درباره «سینمای نفتی» مطرح کردم که سینمای ایران، سینمایی نفتی است و هزینه‌اش را از اقتصاد مرکزی تامین می‌کند و این چرخه سبب می‌شود که، تهیه‌کننده کارگردان و بازیگرش و ...، به رانت وابسته باشند و پول خودشان را در سیکل تولید بدست آورند و بازار آزاد رقابت وجود نداشته باشد.

در حال حاضر پس از هفت الی هشت سال اگر در این‌باره صحبت کنیم، دوران سینمای نفتی ایران تمام شده است. اما رسانه‌های سینمای نفتی شبیه خودش بود. رسانه‌ها از اقتصاد مرکزی سرچشمه می‌گرفتند و کارشان این بود که هنرمندان برآمده از آن فضای را ساپورت (حمایت) کنند به جای اینکه فضای انتقادی حاکم باشد.

موارد انتقادی هم دست بالا را نداشتند. کار به جایی می‌رسد وقتی ما درباره آنان مطلبی را منتشر می‌کردیم خود آن رسانه‌ها به جای آنکه آن انتقاد و افشاگری را شفافیت را دنبال کنند، دست به پنهانکاری درباره وابستگان سینمای نفتی می‌زدند.

وارد فضای پر از آشفته بازار پر از زد و بند شدیم

الان تغییری که ایجاد شده این است که ما وارد یک فضای نفتی ضعیف شده هستیم و دیگر نمی‌توانیم از عبارت «سینمای نفتی» استفاده کنیم. ما الان وارد فضای پر از آشفته بازار پر از زد و بند شدیم. وقتی که وارد فضای نقد فیلم شدم، نهایت تشکیک در حوزه نقد، این بود که فلان منتقد، پولی گرفته و نقدی نوشته و از این دست موارد بسیار کم بود و اگر هم صحبتی هم اگر می‌شد در این حد بود.

خارج از فضای اقتصاد مرکز  چه نهادهای آن فضا و چه نهادهایی خارج از این فضا که به نحوی متصل به  پول‌های مشکوک هستند یا نیستند، همه آن‌ها سعی می‌کنند که روی این صفحات و پیچ‌ها مجازی، روی رسانه‌های بی‌پشتوانه تاثیر بگذارند و از این هم فراتر بروند.

الان این روند شکل‌های متفاوتی به خودش گرفته است. خارج از فضای اقتصاد مرکز  چه نهادهای آن فضا و چه نهادهایی خارج از این فضا که به نحوی متصل به  پول‌های مشکوک هستند یا نیستند، همه آن‌ها سعی می‌کنند که روی این صفحات و پیچ‌ها مجازی، روی رسانه‌های بی‌پشتوانه تاثیر بگذارند و از این هم فراتر بروند و یعنی من در این هفته‌های اخیر چیزی دیدم که فکر نمی‌کردم با آن برخورد داشته باشم. گروه‌های فرهنگ و هنر رسانه‌های رسمی مملکت که وابسته‌ به ارگان‌های جدی هستند، آن‌ها هم تحت این فضا قرار گرفتند و نفوذ این ‌پول‌های مشکوک و زود و بندها و فضای آشفته و مبهم را در بخش‌های فرهنگ و هنر و رسانه‌های رسمی هم می‌بینیم.

مدقق در ادامه این برنامه متنی را با این مضمون از به نقل از یکی از اهال مطبوعات نقل کرد. مجری برنامه در این نقل قول گفت: یک سری رسانه ایجاد شده‌اند که مشخص نیست چه هستند. گرداننده فلان کانال در صفحه مجازی تلفن و تهدید می‌کند اگر به ما پول ندهید به شما حمله می‌کنیم.

در ادامه این برنامه امیر قادری گفت: خبرنگاری که سعی می‌کند دوزار پول از آن پیج دربیاورد و در تلگرام و اینستاگرام سر آن خراب نشویم و برویم سراغ سینمایی که در آن چنین زد و بندهایی با این شدت روز به روز هم گسترش پیدا می‌کند. این بشدت در رسانه‌های رسمی و گسترده و دارای سردبیر هم جریان دارد.

من در هیچکدام از این موارد اسم نمی‌برم اما بشدت در حال گسترش است. مثلا یک دوستی می‌خواهد جشنواره برگزار کند با من تماس می‌گیرد و می‌گوید کافه سینما جشنواره ما را ساپورت کند و انتشار مطلب انتقادی هم بلااشکال است اما در کلیت ما را حمایت کنید. ایشان دوست شناخته‌ شده‌ای و آدم پرکاری هم هست. مثلا در یک مورد دیگری یکی از دوستان سردبیر روزنامه با من تماس می‌گیرد و می‌گوید فلان روابط عمومی فلان نهاد گسترده شماره تلفن شما را می‌خواهد یک نهاد خیلی بزرگ شناخته شده.

یکی از بزرگترین آفات این فضا این شده است که فاصله میان خبر و آگهی از میان رفته است. ما قبلا  مخاطب رسانه‌های کاغذی بودیم، اگر رسانه‌ای برای کسی دو صفحه گزارش منتشر می‌کرد عنوان رپرتاژ-آگهی رادر گوشه صفحه درج می‌کرد و ما متوجه می‌شدیم که نظر تحلیل‌گر آن رسانه و نویسنده آن رسانه نیست.

برخی اهالی سینما پشت این صفحات مجازی و کانال‌های مورد اشاره شما حضور دارند و آنان هستند که دارند خط می‌دهند

مدقق در تکمیل این اظهار نظر گفت: یعنی رسانه برای انتشار این بخش پول گرفته و متن منتشر شده زاویه دید آگهی‌دهنده است.

مرز بین، نقد، تحلیل و خبر آگهی کاملا مخدوش است

قادری در ادامه گفت: اما اتفاقی که الان می‌افتد این است که مرز بین، نقد، تحلیل و خبر آگهی کاملا مخدوش است. من اگر بخواهم خبری را نقل کنم، باید بنشیم به ده پله این طرف و آنطرف فکر کنم آیا این نظر آن رسانه است؟ آیا روابط عمومی که با من تماس گرفته با آن رسانه‌ هم تماس گرفته است؟ آیا این خبر است یا به خاطر سازنده‌های آن فیلم خبر را فرستادند. این مسئله در روزنامه‌های ما هم هست و ... بازهم تاکید می‌کنم در رسانه‌های رسمی و در بخش فرهنگ و هنر رسانه‌های خیلی جدی و خبرگزاری گسترده مملکت در چند هفته گذشته دیدم.

حمیدرضا مدقق مجری برنامه شهرفرنگ: برخی اهالی سینما پشت این صفحات مجازی و کانال‌های مورد اشاره شما حضور دارند و آنان هستند که دارند خط می‌دهند و این چیزی که ما شاهد آن هستیم امیرقادری از آن به عنوان آشفتگی نام برد یک جور جنگ رسانه‌ای میان چند طیف متفاوت فکری از خود اهالی سینماست. مدقق در ادامه اشاره کرد: برخی اهالی سینما پشت این صفحات مجازی و کانال‌های مورد اشاره شما حضور دارند و آنان هستند که دارند خط می‌دهند و این چیزی که ما شاهد آن هستیم امیرقادری از آن به عنوان آشفتگی نام برد یک جور جنگ رسانه‌ای میان چند طیف متفاوت فکری از خود اهالی سینماست.

امیر قادری در این رابطه گفت:  بخشی از اهالی رسانه‌ (در حوزه فرهنگ و هنر) پس از آن دوران نفتی، وارد یک فضای زد و بندی شده است که اصلا خیلی از افرادی که در سینما نیستند و به یک شکلی با سینما ارتباط دارند، وارد این فضا شدند.

الان وقتی یک مطلبی را می‌خوانم خیلی دریافت پشتوانه مطلب سخت است. یک مثال بزنم، چندی قبل چند تن از دوستان یکدفعه علاقه‌مند شدند به ماجرای پول‌های کثیف و البته شفافیت و تاکیدشان روی بخشی از پول‌های کثیف بود. من تعجب کردم که چرا تا حالا این بحث‌ها نبود و چرا تاکنون مطرح نمی‌شد. یکی از خوبی‌های قرنطینه این بود که دوستان سینماگر و رسانه‌ای تماس می‌گرفتند و دو سه ساعتی صحبت می‌کردند و این حرف‌هایی که می‌زنم نه تنها حاصل رصد این روزها، بلکه حاصل رصد سخنان این دوستان در طول این مدت است. بعد متوجه شدم این دوستان با این اینکه حرف حساب می‌زدند و با اینکه داشتند هدف احتمالا درستی را (در مورد پول‌های کثیف) در نظر گرفته بودند اما خودشان داشتند از اردوگاه تهیه‌کننده‌ای دیگری می‌آمدند که به ایشان نزدیک بودند.

مثال دیگری بزنم، متاسفانه خیلی از نهادهای ما آلوده این داستان شدند. یعنی از فلان ارگان نزدیک به نهادهای مختلف که وارد سینما شدند انتظار ندارد که روابط عمومی‌اش وارد گفت‌وگو با رسانه‌های مختلف شود و از آن‌ها بخواهد از فلان فیلم حمایت کند.

اشاره افشاگرایانه امیر قادری از کانال‌های تلگرامی مدعی با پول کثیف که خودشان وابسته به اردوگاه سایر تهیه‌کنندگان هستند

مدقق در ادامه از این منتقد سینما پرسید : روابط عمومی یکی از وظایفش همین است؟

قادری در پاسخ گفت: صددرصد اما آن هشتگ آگهی(#آگهی) فراموش نکنیم.

مدقق در میانه این بحث پرسید: این #آگهی قبول دارید که خود رسانه باید رعایت کند روابط عمومی وظیفه‌اش همین است.

قادری با طرح این پرسش پاسخ داد: شرط روابط عمومی این است که #آگهی را نگذار. وقتی دارد به منتقدی سفارش نگارش نقد می‌دهد به او نمی‌گوید که در کنار نقد منفی یا نقد مثبت بزن #آگهی. او اگر این گزاره را ثبت کند پولی رد و بدل نمی‌شود.

طرف حق و حساب رسانه‌ای را که روابط عمومی سفارش آنرا داده، نمی‌دهد. من فکر نمی‌کنم تا حالا خیلی جدی و تلخ وارد چنین مباحثی نشدم. یعنی من تا حالا وضعیت سینمای ایران را و وضعیت رسانه‌های سینمای ایران که حتی بر نقد خارجی هم تاثیر می‌گذارد، وضعیت را اینگونه ندیده بودم و قابل مقایسه با هیچ دورانی نیست.

من فکر می‌کنم خواستگاه رسانه باید مشخص باشد. یکی از راه های برون رفت از این بحران این است که خواستگاه افراد مشخص باشد. تا وقتی این شفافیت نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟ وقتی منتقد نقدی را مطرح می‌کند مخاطب نمی‌داند که آیا این یک نقد سینمایی خالص است؟ آیا این نقد با معیارهای مذهبی است؟ آیا این یک نقد با معیارهای مذهبی است؟ وقتی مخاطب خواستگاه‌ها را بداند بر اساس این نقدها تصمیم‌گیری می‌کند. اگر من قبلا سابقه خانواده من نزدیک به یک جریان سیاسی بودند، اگر من سایت من از یک جریان خاص اقتصادی- سیاسی سرچشمه گرفته بودم، باید شفاف شود. مخاطب وقتی بداند من بر اساس نظریه بازار آزاد مسائل را تحلیل می‌کنم، مخاطب درک درست‌تری از مسائل خواهد داشت.

من اعتقاد دارم خواستگاه خیلی مهم است و شفاف شدن هرکسی حرف می‌زند، نقد منتقد از کجا آمده و با چه کسانی ارتباط دارد؟ مخاطب با دنبال کردن یک کانال تلگرامی متوجه می‌شود که گرداننده نزدیک به خانه سینماست یا خیر؟

مخاطب درباره منتقد یاسینماگر باید از گذشته آن افراد در حوزه سیاست و در حوزه ارتباطش با نهادهای مختلف آگاه باشد چون که صحبت هر فردی تحت تاثیر آن خواستگاه و ریشه‌هایش است. همه باید به اندازه همدیگر حق حرف زدن داشته باشیم. البته مبحثی نیز وجود دارد که در این سال‌های سلبریتی‌ها خیلی به دنبال آن هستند آنهم بحث تغییر است. وقتی شما بحث تغییر را مطرح می‌کنید می‌توانید هر چیزی را (در افکار عمومی) جا بیندازید.

من اگر امروز حرفی بزنم فردایش می‌توانم بگویم تغییر کردم و نسبت به دیروز فلان حرف را مطرح کردم. آدم‌ها تغییر می‌کنند اما این تغییر باید با آگاهی کامل از گذشته افراد باشد که بتوانند نظر بدهند، مثل بحث قضاوت نکنیم. اتفاقا باید بر اساس داده‌های که داریم قضاوت کنیم. مخاطب باید درباره همه ما قضاوت کند، درباره همه رسانه‌ها، درباره همه اهالی سینما و سلبریتی‌ها و نقش خیلی مهمی هم دارد. در این فضای مخشوش مخاطب نباید بدون مطالعه به چنین چیزی برسد.

 اغلب این سایت و روزنامه رسانه‌های تلگرامی و پیج‌های اینستاگرامی در دو گروه قرار می‌گیرند، یکی گروه روابط عمومی هستند و یکی گروه تاثیرگذار در خود فضای سینما، به دنبال کل‌کل، پشت  حریف را به خاک مالیدن است یا تحت تاثیر قرار دادن فلان نهاد است که سر کیشه را شل کند. اما بخش مثبت فضای مجازی این است که چنان میزان آگاهی فراوانی را به جامعه تزریق کرده است. یک نفر می‌رفت فرانسه یک فیلم را می‌دید و از آن فیلم تعریف می‌کرد و می‌گفت فلان فیلم خوب است و همه به نظر ایشان احترام می‌گذاشتند، الان هر مخاطبی در هر لحظه‌ای به کل تاریخ سینمای و سریال دسترسی دارد و بحث‌ها گسترده شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس