به گزارش مشرق، رژیم صهیونیستی در چندسال اخیر به دنبال تغییرات راهبردی درسیاست خارجی خویش در قفقاز جنوبی و بهویژه در ارمنستان است و برای ایجاد انگیزه و همگام نمودن ارامنه در این مسئله، سعی دارد حل بحرانها و رهایی از مشکلات داخلی و بینالمللی ارمنستان را در گسترش روابط و مناسبتها با تلآویو بهخصوص در حوزه اقتصادی کلیشهسازی و تعریف نماید.
در اذهان دولتمردان ارمنستان این تصور را ایجاد نمودهاند که باید از رویکرد جدید اسرائیل نسبت به منطقه قفقازجنوبی فرصت را غنیمت برشمرد و با نزدیک شدن به آن و با افزایش مناسبات بتوان سطح سیستم نظامی و امنیتی خود را توسعه داد و سرانجام میتوان در مسئله قرهباغ موفق ظاهر شد، همچنین به جامعه جهانی بهگونهای القا میشود که گویا تنها ارمنستان است که به توسعه روابط با اسرائیل مشتاق میباشد، و ایضاً رژیم صهیونیستی حس رقابتی دیگر کشورهای این منطقه را نسبت به ارمنستان تحریک نموده است.
در این مبحث میخواهیم به ماهیت حقیقی تغییرات راهبردی سیاست خارجی رژیم صهیونیستی در قفقاز جنوبی با محور ارمنستان بپردازیم:
در سال ۲۰۱۷ مقالهای با عنوان رویکرد جدید اسرائیل در قفقاز جنوبی توسط یکی از مراکز مطالعات استراتژیک رژیم صهیونیستی منتشر شد که در این مقاله سفر تصاحی هانگبی وزیر وقت همکاریهای منطقهای رژیم صهیونیستی به ارمنستان را گام مهمی در تغییر روابط دوجانبه معرفی کرد.
هانگبی یک نخبه امنیتی محسوب میشود که در زمینههای مختلف مخصوصاً در حوزه فعالیتهای هستهای تجربیات بسیاری دارد، اما حضور او در ارمنستان و امضای ۳ توافقنامه مهم مستلزم پیش زمینههایی بود که با افتتاح اتاق بازرگانی اسرائیل- ارمنستان رقم خورده بود، یعنی متمایل شدن دولتمردان ارمنستان به سمت اسرائیل و تصور صهیونیستها بهعنوان منجی از زمان تشکیل اتاق بازرگانی کلید خورده بود و سفر هانگبی این پروژه را تکمیل نمود.
اتاق بازرگانی اسرائیل- ارمنستان یک اقدام تبلیغاتی بود که به وسیله آن چشمان برخی دولتمردان ایروان به برخی از حقایق بسته شود و لابی یهود بتواند در ساختارهای مختلف ارمنستان نفوذ نماید و شرایطی فراهم گردد که اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی در این کشور پیاده شود.
این اتاق بازرگانی عملکرد بسیار ضعیفی دارد و زمانی که مناسبتهای اقتصادی و بازرگانی را بهعهده گرفت مراودات تجاری بین ایروان و تلآویو ابتدا سیر نزولی پیدا کرد و امروزه پس از گذشت نزدیک به ۵ سال فعالیت هنوز در جدول منحنی در نقطه سال ۲۰۱۴ قرار گرفته است و اموری که توسط انجمن دوستی پارلمانی اسرائیل– ارمنستان پیگیری میشد به نسبت اتاق بازرگانی نتایج مطلوبتری داشت.
اگر خروج ارمنستان از بحرانهای اقتصادی در اولویت رژیم صهیونیستی بود بایستی آلیهو یروشلمی به اصطلاح سفیر اسرائیل در ارمنستان را در منصب خود حفظ مینمودند زیرا او تنها صهیونیستی بود که در جهت اجرای توافقات اقتصادی امضا شده دغدغهمند بود و همچنین در این جهت تلاش مینمود اما اکنون الیاو بلوتسرکوسکی در این جایگاه تنها به صحبتهای دیپلماتیک و عبارتهای زیبا میپردازد، سه سال از قول و قرارها و تفاهم نامههای رژیم صهیونیستی میگذرد و خلاصه رژیم صهیونیستی آن بخش از وعدههای اقتصادی، نظامی و انتقال تکنولوژی خود به ارمنستان را جامه عمل میپوشاند که در تحقق منافع و اهداف خود موثر باشند بهعنوان مثال: شرکتهای اسرائیلی اگر بخواهند در ارمنستان فعالیت نمایند شرکتهایی خواهند بود که با روسیه در حال تجارت هستند زیرا ارمنستان جزو توافقنامه تجارت آزاد یورآسیا محسوب میشود و این برای رژیم صهیونیستی سودمند خواهد بود و همچنین توسعه مراکز صنعتی و انتقال تکنولوژی بیشتر در منطقه قرهباغ اتفاق خواهد افتاد زیرا تلآویو نگاه امنیتی و استراتژیک به جمهوری خودخوانده قرهباغ دارد و از حیاط خلوت آن بر ضد انقلاب اسلامی ایران استفاده خواهد کرد و نیز چشم طمع به معادن و منابع طبیعی آن دارد.
حضور و فعالیت رژیم صهیونیستی در منطقه قرهباغ ناامن شدن قفقاز جنوبی را درپی خواهد داشت زیرا شیعیان و اسلامگرایان منطقه قفقاز غالباً آذری زبان میباشند و نسبت به مسئله قرهباغ متعصب هستند و از طرفی دیگر رژیم صهیونیستی را غاصب سرزمین فلسطین و دشمن درجه یک جهان اسلام میدانند و تلفیق این دو میتواند برای رژیم اشغالگر قدس گران تمام شود و هزینههای احتمالی آن دامنگیر ارمنستان خواهد شد.
از جانب دیگر جمهوری اسلامی نهتنها بهعنوان بازیگر منطقهای بلکه در قالب یک قدرت بینالمللی نمیتواند نسبت به افزایش مناسبات رژیم صهیونیستی در منطقه بیتفاوت باشد.
دولتمردان ارمنستان اعلام نمودهاند که افزایش مناسبات با اسرائیل هیچگونه مشکلی در روابط با ایران پیش نمیآورد اما در جواب باید گفت:
مخالفت صریح ایران با افزونی روابط با رژیم صهیونیستی از قبیل افتتاح سفارت در بیتالمقدس ترس از افزایش تهدیدهای احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی نمیباشد زیرا بیش از چهل سال است که جمهوری اسلامی ایران در خنثی نمودن مکرهای دشمنان خود ید بیضا دارد، اما این مخالفت آشکار ریشه در جهانبینی انقلاب اسلامی و دکترین امنیت ملی ایران دارد که رژیم صهیونیستی را شر مطلق در کره خاکی میداند که به دنبال نابودی جوامع مختلف است و درحالی که جوامع از عوارض و آسیبهای بلندمدت ارتباطگیری با رژیم صهیونیستی مطلع نیستند و طبق این ایدئولوژی و نگرش انقلاب اسلامی باید تمامی انسانها با هر نژاد و دینی از صدمه جهانخواری رژیم صهیونیستی در امان بمانند.
دولتمردان ارمنستان باید نسبت به این تصمیم خود تجدیدنظر نمایند و با توجه به تحولات جهان باید تامل و تدبر نموده و ببینند که امپریالیسم با حمایت صهیونیسم بینالملل در حال فروپاشی است و از تجربه تلخ دیگر کشورها درس عبرت بگیرند و با تکیه بر توان و ظرفیتهای داخلی مشکلات خود را حل نمایند.