به گزارش مشرق، نام «غلامحسین کویتیپور» با صداها و اشعاری عجین شدهاست که برای هر ایرانی یادآور نه تنها خاطرات که بخش مهمی از تاریخ این سرزمین است. این پیوندِ لاجرم درهمتنیده و محکم، مجموعهای از پیشفرضهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی را در مخاطب تولید میکند که صاحب نام هم ناگزیر بهطور مداوم با آنها دست به گریبان است. صبح چهارشنبه گذشته ویدیویی از اجرای یک ترانه توسط کویتیپور منتشر شد که اولا به علت متن ترانه قابل تامل آن و ثانیا به علت همخوانی یک صدای زن، جنجالهای زیادی برانگیخت.
در ابتدای این ویدیو که به مناسبت روز دختر منتشر شده بود، کویتیپور، این روز را به دختر خودش و تمام دختران ایران و دختری به نام «پریچهر» تبریک میگفت و سپس پلیبک صدای او روی موسیقی در کنار اجرای زنده کویتیپور شنیده میشد.
همخوانی با صدای زن یا محتوای ارتجاعی
این ویدیو اما با این متن در فضای مجازی داغ شد که کویتیپور به همراه دختر خودش، یک ترانه را اجرا کرده است. او اما چهارشنبه ساعاتی پس از انتشار ویدیو، در لایوی با یکی از خبرنگاران موسیقی حاضر شد و توضیح داد که دختر 13سالهای که صدایش در این آهنگ شنیده میشود، دختر او نیست اما او و خانوادهاش را از نزدیک میشناسد. اما جنجالهای حول و حوش این ویدیو، تنها به صدای همخوان زنانه که طبیعتاً برای مخاطبان، چه آنها که با جهان پیرامون نام «کویتیپور» همراه و موافق بودند و چه آنها که مخالفان سیاسی چنین دنیایی محسوب میشدند، باز نمیگشت. متن شعر هم محتوای جنجالبرانگیزی داشت که شنیدهشدن آن از سوی کویتیپور، کل ماجرا را داغتر میکرد. در بخشی از این شعر که توسط کویتیپور اجرا میشود، آمده است:
دیگه بیخیال اوضاع شدم
وقتشه که خودمو پیدا کنم
هم پیش تو هم پیش بقیه
وقتشه که خودمو رسوا کنم
خواننده زن جوان او را با این قطعه همراهی میکند:
حیف دیگه ورق برگشت
دیگه نمیشه به عقب برگشت
این آشی که خودمون پختیم
ولی هیچ خوب نشد مزهاش
فرق میکند کویتیپور بگوید یا پریچهر؟
یکی از کاربران توییتر در واکنش به این اقدام نوشت: «حضور کویتیپور در این موسیقی صرفاً ارزش نمادین دارد و نه موسیقایی. وقتی او بهعنوان یکی از مداحان شاخص دوران جنگ بخواند: «حیف که دیگه ورق برگشت،دیگه نمیشه به عقب برگشت،این آشی بود که خودمون پختیم، ولی هیچ خوب نشد اصلاً مزهاش» معنای متفاوتی دارد تا اینکه یک نوجوان ۱۳ساله بگوید!» اما درحالی که بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی از سویه دلدادگی به انقلاب و دفاع مقدس این اقدام را نقد کردهاند برخی دیگر هم آن را نوعی بازگشت نگاه نسلی دانستهاند.
یکی از کاربران توییتر این اقدام را اینطور نقد کرده است: «قلبم بدرد اومد اما نه برای انقلاب، نه برای شهدا، نه برای مردمی که هنوز با همه سختیها پای انقلاب و رهبر جون میدن، برای عاقبت بدی که حماسه خوانمون داشت.Pensive face اما این راه با قدرت ادامه داره چون وعده خدا حقه.» در سوی دیگر داستان اما کاربر دیگری هم نوشته است: «آن روزها که #کویتیپور برای خرمشهر میخواند #پریچهر هنوز به دنیا نیامده بود. حالا او ۶۲ساله است و این دختر ۱۳ساله. با هم میخوانند «از دلخوشی اثری نیست/این آشی بود که خودمون پختیم»! نشانهای امیدبخش از همدلیِ ۲نسل برای جبران آشِ نخورده و وطنِ سوخته.»
شیطنت در ضبط و انتشار ویدیو
روشن است که پسزمینه و جهانی که مخاطب، کویتیپور را برخاسته از آن میداند و آن دو را در پیوند با هم میشناسد در تفسیر این ترانه بهطور غیرقابل انکاری تاثیرگذار بوده است. هرچند که اگر کسی، فعالیت هنری کویتیپور را در چند دهه اخیر دنبال کرده باشد میداند که او، تلاش داشته تا این جهان را با دنیای جدید موسیقی -البته در چارچوب ارزشهایی که به آنها پایبند است- آشتی دهد. او در لایو اینستاگرامی نیز بر این موضوع تصریح میکند که قرار نیست همیشه از کویتیپور انتظار آهنگهای عزاداری داشته باشیم. با این همه او در این لایو، موضوعات مهم دیگری از جمله داستان چگونگی تهیه و انتشار این ویدیوی جنجالی را هم مطرح میکند. او دو بار تاکید میکند که در استودیویی متعلق به دوست مشترکی با این خبرنگار (میزبان لایو) برای گرم کردن صدایش حضور یافته و اتفاقی به او پیشنهاد میشود تا بخشی از این ترانه را اجرا کند. این درحالی است که پریچهر، خواننده زن در استودیو حضور نداشته و او تنها برای گرم کردن صدایش، این همخوانی را اجرا میکند. کویتیپور همچنین تصریح میکند که از ضبط ویدیو اطلاع نداشته و این مسأله به نوعی شیطنت «دوست مشترک مذکور» بوده است.
نقدم نهایتاً به دولت بود نه نظام
با این همه این ویدیو در صفحه شخصی کویتیپور وجوددارد و او از آن دفاع میکند. کویتیپور در این لایو اذعان میکند که فقط معترض وضعیت معیشت، مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم است و نقد او نهایتاً به رییسجمهوری و کابینه اوست و تعریضی به نظام نداشته است. او میگوید: «ما نسلی هستیم که اگر مدیری پایش را کج بگذارد او را از پشت میز، پایین میکشیم. جهانآرا کسی بود که زد توی گوش بنیصدر!» او ضمناً این آهنگ را محصول دغدغههای اجتماعی و در عین حال رویه هنری خود میداند و میگوید: «ما مردم بندر (خرمشهر) با هنر بینالملل بزرگ میشویم. دغدغه من، مردم جامعهام است. من نفسهایم را برای این مردم گذاشتم. حالا اگر شعار است من باز هم به این شعار افتخار میکنم.»
کویتیپور در این گفتوگو تلاش میکند تا این ادعا که از آرمانهای پیشینش دست برداشته را رد کند و بر پایبندی همیشگی به آن صحه بگذارد. «هر انسانی برای خودش چارچوب ارزشی دارد که من هم اگر به چارچوبهایم اهانت شود مجبورم از آنها دفاع کنم. اما ما باید به عقاید هم احترام بگذاریم. برای من کامنت میگذارند که نگاه شما را قبول نداریم اما شخصیت شما را دوست داریم.»
ممنوعالتصویریام، سلیقهای بود
او در پاسخ به این سؤال که چطور ممکن است شما که صدای جنگ هستید سالهاست در تلویزیون ممنوعالتصویرید؟ نیز میگوید: «فرزاد حسنی یک بار، پیامی برای من فرستاد رادیو آقای فلانی گفته اصلاً صدای فلانی پخش نشود. من گفتم این یک تصمیم سلیقهای است. حتی در زمان جنگ هم مسوولان استانی داشتیم که خوششان نمیآمد و میگفتند فلانی پخش نشود. ولی رسانه سلیقه نیست. رسانه وظیفه دارد خیلی شفاف به مردم اطلاعرسانی کند و من اگر مدیر رسانه بشوم قرار نیست برای مردم تکلیف تعیین کنم و سلیقه را دخالت دهم.»او در ادامه این الگوی سلیقهای را اینطور نقد میکند: «در تشییع پیکر شهید سلیمانی، صدای من پخش شد. دخترم پرسید مگر شما ممنوعالصدا و ممنوعالتصویر نیستید، گفتم نه! فقط یکی را مدیر گذاشتهاند که از من خوشش نمیآید!» او وظیفه رسانه را انتشار نگاهها و خواستههای مردم میداند و توضیح میدهد: «اعتقادم این است؛ انقلاب کردهایم حرف بزنیم و خواستههایمان را بگوییم چرا وقتی اتفاقی میافتد انقدر شلوغ میکنیم؟ به من میگویند آقا شما خط قرمزها را رد میکنید؟! کدام خط قرمز؟! باید حرفمان را بزنیم، خواستهمان را بگوییم من هم یک شهروندم، حالا ممکن است حرفم را با کلام یا موسیقی بگویم.»
تن به کشتن دادن بهخاطر آهنگ، توهین به شعور جامعه است
کویتیپور درباره مشی هنریاش نیز اظهار میکند: «من قبل از انقلاب در کاخ جوانان و پیشاهنگی فعالیت تئاتری و نوازندگی داشتم. دوران جنگ میگفتند طرف مطرب
بوده است و در هشت سال جنگ با این انگ، زندگی کردم، در حدی که اشکم در میآمد ولی قلبم برای سرزمینم میتپید. ما این نیشها را شنیدهایم. این مخالفتها از همه طرف همیشه برای دیگرانی هم بوده است و برای ما هم هست.» کویتیپور اما جدای از جنجالهای پیرامون این ویدیو، خاطرهای را از پاسخی نقل میکند که به دو جوان منتقد داده است. آنها به او گفتهاند در دوران جنگ، «جوانان زیادی بهخاطر صدای شما خودشان را به کشتن دادند»
و او پاسخش را اینطور نقل میکند: «این شوخی را حتی شهدا هم آن زمان با من میکردند. اما من به اینها گفتم اگر الان شما رابا همین صدا ببرم، جایی که الان درگیری هست، میپذیرید؟ گفتند هرگز! گفتم پس چطور این حرف را میپذیرید؟! وقتی این حرف را میزنید به شعور جامعه توهین میشود! شما نمیدانید که جبهه رفتن ساده اصلاً ساده نبود. باید از هفتخان رستم میگذشتی تا به جبهه میرسیدی. به این سادگی نبود! هیچ فرماندهی نمیتواند به زور به نیرو دستور بدهد که بزند به خط اما وقتی نام ایران شنیده میشود در آتش هم میرویم. با کلام ارزش کسانی که برای ما جان دادند را پایین نیاوریم.»
*صبح نو