به گزارش مشرق، اتفاقات دیدار فولاد و استقلال از بعد داوری و حاشیههایی که رخ داد تقریبا بیشباهت به آنچه چند سال پیش در دیدار تیمهای سپاهان و پرسپولیس افتاد نبود، دیداری که محسن قهرمانی آن را قضاوت کرد و حاشیههای فراوانی را برای وی در پی داشت. آنجا هم علی دایی، داور را به یکسری موارد متهم کرده بود و این بار هم در اتفاقی مشابه فرهاد مجیدی، مهدی سیدعلی، قاضی دیدار تیمش و فولاد را متهم کرده است. به این بهانه و بعد از مدتها به سراغ محسن قهرمانی رفتیم تا نظرش را درمورد داوری دیدار فولاد و استقلال و حاشیههای مشابهی که بر سر او هم آمده بود، جویا شویم. گفتوگو با داور پیشین فوتبال ایران را در زیر میخوانید.
این روزها دوباره نام شما هم مطرح شده است!
(با خنده) فحشخور من خوب است و به همین دلیل همیشه روی بورس هستم! فرقی ندارد که کدام تیم نتیجه نگیرد، چه آبیها ببازند و چه قرمزها، مرا مورد مودت خود قرار میدهند.
این روزها مشغول چه فعالیتی هستید؟
ریاست هیات انجمنهای ورزشی مشهد را عهدهدار هستم و تا حدودی هم با وزارت ورزش کار میکنم. البته برای ریاست هیات فوتبال خراسانرضوی هم بههمراه محسن ترکی و کامرانیفر کاندیدا شده بودیم که بنده و محسن ترکی به دلایلی از این امر کنار کشیدیم؛ با این حال درحالحاضر یکی از بزرگترین هیاتهای ورزشی استان با ۵۷ رشته ورزشی تحت نظارت من است.
دلتان برای داوری و بازگشت به عرصه قضاوت تنگ نشده است؟
حتما تنگ شده، وقتی داوریهای امروز را میبینم زمانی که نوع برخورد بازیکنان با یک داور را مشاهده کرده و داوران یک مقدار بیتفاوت از آن عبور میکنند، مقداری این موضوع قلقلکم میدهد. متاسفانه آن اقتدار از سوی جامعه داوری تا حدودی از بین رفته است البته تک داورانی داریم که بهنوعی از یکسری شرایط خاص ترسی ندارند و قضاوت را منطبق با قانون انجام میدهند تا لذت ببرند البته فکر میکنم این موضوع هم برمیگردد به تغییر نسل بازیکنان ما. در هر صورت نسل گذشته فوتبال ما از لحاظ مرام و معرفت خیلی در سطح بالا بودند و واقعا با معرفت و لوطی بهشمار میرفتند، اما الان همهچیز تحت تاثیر پول و کسب نتیجه قرار گرفته است. متاسفانه این دو موضوع جذابیت و زیباییهای فوتبال را کم کرده و باعث یکسری حواشی شده که این حواشی قشنگیها را از بین برده است.
بیشتر بخوانید:
چند ماه دیگر این داور هم اعتراف میکند!
چه راهکاری برای حل این مشکل دارید؟
آرزو میکنم که فدراسیون فوتبال ما به سرانجامی رسیده و انتخاباتش برگزار شود و امیدوارم رئیسی را بهخود ببیند که آنقدر اقتدار داشته باشد که هیچ تیمی جرأت به تهدید کردن نداشته باشد و اینطور نباشد که یک روز بگوید هستیم و فردا بگوید از مسابقات کنار میکشیم یا تماشاگرانش بخواهند برای سیستم فوتبال تعیینتکلیف کرده و خطونشان بکشند. آرزوی قلبی من این است که فوتبالمان دوباره به روزهای اوج برگردد، الان ما اصلا تیمهای ملی نداریم و تیمهای باشگاهیمان هم در فقر تاکتیکی هستند. در همین چند بازی اخیر که برگزار شد حتما دیدید که آمادگی تیمها اصلا مطلوب نبود و حتی به مرز ۵۰ درصد هم نمیرسید. برخی تیمها هم نتیجه گرفتند چون روی دور موفقیت و برد هستند و به این خودباوری رسیدهاند که هر بازی را میتوانند ببرند و این فرق میکند که بگوییم فوتبال ما آن آمادگی لازم را دارد و یک فوتبال پرصلابت ارائه میدهیم.
چطور حالا که این همه سال از عرصه داوری دور هستید هنوز هم فحش میخورید.
سر بازی استقلال و فولاد در اینستاگرام کم فحش نخوردم. درخصوص این دیدار یکجا کارشناسی کردم و نظرم را گفتم، اما بهقدری فحشها زیاد بود که برایم عجیب و جای ابهام داشت. قدیمیها مثالهای قشنگی دارند آنها میگویند یک نفری در سالهای قبل میمیرد و او را خاک میکنند و استخوانهایش هم پودر میشود، اما هنوز مورد لطف قرار میگیرد، حالا حکایت من است یک چیزی بود و تمام شد و محسن قهرمانی خاطره شد ولی هنوز فحش میخوریم. ما که از همه چیزمان گذشتیم و رفتیم اما هنوز هم فحش میخوریم. واقعا چرا؟
حتما میدانید در این بازی چه گذشت و سرمربی استقلال چه اتهاماتی را به سیدعلی مطرح کرده و او را در ارتباط با یک فرد خاص دانسته و در این بین حتی بحث یک ویلا هم به میان آمد. شاید بهنوعی اتفاقات این دیدار از این حیث شبیه بازی جنجالی سپاهان و پرسپولیس بود که شما آن را قضاوت کردید.
اول اینکه اگر آقای مجیدی میتواند برود این اتهاماتش را ثابت کند. اصلا قصد ندارم حمایت کورکورانه از جامعه داوری کرده یا چون مهدی سیدعلی رفیقم است حامی او باشم. بهخدا چنین قصدی ندارم میدانید که من هم روزهای سختی را متحمل شدم و یک مدت این هجمهها علیه من هم بوده اما سوال من این است اگر واقعا چیزی وجود دارد نباید درخصوصش حرف بزنیم یا بخواهیم تهمتی بزنیم. متاسفانه ما فقط حرف میزنیم بهنظر من انسانی نزدیکتر به خداست که هر چیزی هم میداند آن را جار نزند و بتواند آن را ثابت کند و به استناد آنها کارش را پیش ببرد. ما در این فوتبال همه با هم رفیق هستیم اما دلیل نمیشود که اگر با یک نفر سلام و علیک داریم اگر یک روز برایش قضاوت کردیم بخواهیم اعتبار و همه چیزمان را زیر سوال ببریم، آنهم بهخاطر یک بازی سه امتیازی. من ۷۰ دقیقه از این بازی را تماشا کردم که در این دقایق، این مسابقه همهچیز داشت جز مسائل فنی. پس بار فنی این بازی کجا بود؟ این بازی اگر برنده هم داشت بهخاطر اشتباهات تیم حریف و عدم درک فنی بازیکنانش بود. جالب اینکه یک بازیکن با قرارداد نجومی باید آنطور بیمحابا اعتراض کند ولی آقای بازیکن خوب جوان! آیا کارت زرد اولی که گرفتی فنی بود؟ این بازیکن اصلا برای توپ نرفت و مستقیم بهسمت پای بازیکن حریف و به نیت زدن او حرکت کرد.
اما عدهای میگویند داور بازی میتوانست برخی صحنهها مثل همان اخراج عارف غلامی را مدیریت کند و این کار را نکرد.
مدیریت اصلا برای این صحنهها نیست، یک موقع بازیکنی در محاسباتش اشتباه کرده و عامدانه کاری را نمیکند که اینجا داور صحنه را آنالیز کرده و با یک تذکر بهجای کارت زرد غائله را خاتمه میدهد، اما در این دو صحنه که اتفاق افتاد اصلا مدیریت جایز نبود. بهطور مثال صحنه اولی که عارف غلامی کارت زرد گرفت اصلا برای توپ نرفت و فقط به نیت زدن بازیکنان حریف حرکت کرد، اگر داور کارت زرد نمیداد خود شما بهعنوان یک بیننده از این اتفاق تعجب نمیکردید؟ در ادامه به کارت زرد دوم این بازیکن میرسیم و جالب اینکه در این صحنه مهدی قائدی با آن سن و سال کمش پیراهن غلامی را میکشد و او را از اعتراض منع میکند. اگر در آن صحنه غلامی، خطا نمیکرد هیچ خطری دروازه استقلال را تهدید نمیکرد ولی متاسفانه بازیکن این درک را ندارد.
برخی هم اعتقاد دارند که فرهاد مجیدی برخی ضعفهای فنی خود را میخواهد با این حاشیهها و صحبتهایی که انجام میدهد جبران کند.
من منظورم از این صحبتها مجیدی نیست، اما روی صحبتم آنجایی است که غلامی اخراج میشود. بهنظرم آنجایی که گفتم بازیکن درک ندارد باید این درک را کادرفنی و سرمربی به او بدهند درحالی که سرمربی خودش به آن شکل رفتار میکند. فوتبال ما امروز بهخاطر این پر از حاشیه است که بزرگتر ندارد و همین میشود که حواشی به درون زمین رفته و بازیکن جوانی مثل غلامی رفتاری را ارائه میدهد که مستلزم دریافت دو کارت زرد و اخراج است، بعد هم که روی داور مسابقه هجمه میآید. مهدی سیدعلی آن روز نمیتوانست مدیریت کند اگر به آن اعتراض کارت زرد نمیداد آیا کمیته داوران از او نمره کم نمیکرد آنهم بهخاطر یک اعتراض واضح که همه آن را میبینند. بازیکن به حالت پرخاشگر بهسمت داور میآید، بعد داور روی او را ببوسد و بگوید دستت درد نکند؟
اگر بخواهیم یک فلشبک به عقب بزنیم شما اتفاقات مانند این دیدار را با پوست و خونتان درک کردهاید و تجربه آن را دارید. بهخاطر آن جریاناتی که در بازی سپاهان و پرسپولیس رخ داد که منجر به برخی اتهامات از سوی علی دایی و پرسپولیسیها شد.
برخی مواقع اتفاقاتی در زندگی یک انسان میافتد که میشود دو برداشت از آن داشت یا این اتفاق شما را آنقدر مایوس میکند که در آینده انگیزهتان را برای هر کار و فعالیتی از دست میدهید و با خاک یکسان میشوید که از این جهت من خدا را شکر میکنم که به اندازه انگشتان دو دست آنقدر دوستان خوب حتی از بازیکنان خود باشگاه پرسپولیس در این فوتبال داشتم که یک جاهایی به دردم خوردند و کمکم کردند که باز هم توانستم برگردم، اما قبول کنید وقتی یکسری شرایط در زندگی انسان اتفاق میافتد، شرایط بعد از آن نیز بهگونه دیگر پیش خواهد رفت. بهطور مثال یک نفر ناخواسته در یک نزاع فرد دیگری را میکشد و زمان میگذرد و شرایط تغییر میکند و اولیای دم آن کسی که باعث شده جان عزیزشان گرفته شود را با پادرمیانی یا مسائل دیگر میبخشند، اما اگر این بخشش اتفاق افتاد آیا پدر و مادر دیگر تا آخر عمر خوشحالند؟ شما هم این را به من تعمیم بدهید، اینجا هم روی یک سری شرایط خانواده میبخشند و فکر کنید من هم ببخشم، اما آیا کسانی هم که با من زندگی میکنند آنها هم میبخشند؟ من از حق خودم میگذرم اما آیا پسر من میتواند از حق خودش بهخاطر آن فحشهایی که خورده بگذرد یا دخترم یا سایر اعضای خانواده و دور و بریهایم؟
این موضوع را نسبت به علی دایی و پرسپولیسیها میگویید یا منظورتان کلی است؟
منظورم کل اتفاقاتی هست که افتاده و قصد ندارم اسم عزیزی را بیاورم. همه این عزیزان یک شخصیت حقیقی دارند که برای من قابل احترام است چون همه آنها پدر و ستون یک خانواده هستند و بهنوعی آنها تکیهگاه خانوادهشان هستند، اما آرزوی قلبی من این است این شرایط که برای من یا برخی دوستانم اتفاق افتاد انشاءالله دیگر نیفتد. ما امروز سیدعلی را داریم شک نکنید اگر فدراسیون فوتبال برخورد قاطعی نداشته باشد، فردا روز این اتفاقات برای یک داور دیگر میافتد. درنهایت هم آرزوی من این است که فوتبال ما بهجایی برسد که آنقدر از بعد فنی قوی باشد که دیگر کسی به خودش اجازه ندهد به دیگران انگ بزند و دلایل غیر فنی بیاورد.