به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
حسین بهشتیپور در این یادداشت مینویسد: پنجمین سالروز توافق هستهای در حالی فرا رسیده است که روند اجرای این توافق در دو سال گذشته به دلیل خروج یکجانبه آمریکا و بازگرداندن تحریمهای هستهای با دستاندازی جدی مواجه شده است. هر چند که برجام در تحقق منافع اقتصادی ایران ذیل همین تحریمها چندان دوره موفقی را طی نکرد اما نباید همه دستاوردهای آن را به جنبه اقتصادی آن محدود کرد. واقعیت این است که برجام یک مدل موفق از همکاریهای دیپلماتیک برای حل یک مسئله از طریق گفتوگو بود بدون اینکه به جنگ منتهی شود.
بیشتر بخوانید:
انتقاد برجامی مذاکرهکننده هستهای آمریکا از ترامپ
منتقدان امروز برجام باید این واقعیت را در نظر بگیرند که در صورت فقدان این توافق چه شرایطی حاصل میشد. اگر برجام به دست نمیآمد، وضعیت ایران به مراتب از وضعیت سال ۹۱ بحرانیتر و پیچیدهتر میشد؛ زیرا حتی دوستان امروز ایران یعنی چین و روسیه که به واسطه برجام در کنار آن قرار گرفتهاند، عملاً در نقطه مقابل آن قرار میگرفتند. چه این دو کشور هنگامی که توافق حاصل نشده بود به قطعنامههایی که ایران را تهدید صلح و امنیت بینالملل میدانست، رأی مثبت میدادند و در همه تصمیمگیریهای ضدایرانی غرب شراکت داشتند. بنابراین برجام باعث شد که نگرش جدیدی پیرامون ایران شکل گیرد. بخصوص گزارشهای مثبتی که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از برجام ارائه داد، دقیقاً نشان داد که ایران به تعهدات خود در چارچوب این توافق و قوانین بینالملل احترام گذاشته است. به همین دلیل نباید ابعاد برجام صرفاً از بعدی که مطلوب نظر ماست، بررسی شود بلکه باید این نکته را در نظر گرفت که به کمک همین توافق ۶ قطعنامه تحت فصل ۷ شورای امنیت کنار رفت و در حالی که حداقل از ۱۳۸۹ که قطعنامه ۱۹۲۹ تحت فصل هفت منشور صادر شد و از ایران میخواست فوراً غنیسازی را متوقف کند تا امروز که ۱۳۹۹ است، ایران همچنان به غنیسازی و فعالیتهای هستهای خود ادامه داده است.
منتقدان نمیگویند که اگر اصلاً برجام امضا نمیشد، چه گزینه دیگری قابلیت اجرایی داشت. آیا شرایط ایران از سال ۹۴ یعنی موقع دستیابی به برجام تا اردیبهشت ۹۷ و زمان خروج آمریکا از این توافق با دو سال بعدی آن از اردیبهشت ۹۷ تا تیرماه ۹۹ هیچ تفاوتی نداشت؟
درباره این تحلیل گفتنی است: برجام با دستانداز مواجه نیست بلکه به عنوان یک توافق طرفینی، کاملاً زیرپا گذاشته شده و به شکل یکطرفه از سوی دولت ایران اجرا میشود. چنین رفتاری مانند اجرای حکم قضایی (جریمه) از سوی متهم است و نه توافق و معامله.
ثانیاً آقای روحانی تبلیغات انتخاباتی خود را با این عبارت شروع کرد و پیش برد که «باید هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد». روز اعلام توافق هم گفت همه تحریمهای اقتصادی بالمره در روز اجرای آن لغو خواهد شد. با این وجود چرا آقای بهشتیپور به عنوان یکی از بزککنندگان برجام، اصرار دارد لغو تحریمها و رونق اقتصاد که اصل تبلیغات روحانی و تیمش بود، به حاشیه براند؟ اگر وعدههای اقتصادی برجام را حذف کنیم و در کنار آن به فرموده(!) آقای بهشتیپور، یک تنه تعهدات را اجرا کنیم- که بوی بیگاری میدهد- چنین توافقی، جای عبرتآموزی دارد و یا باید آن را «مدل موفق همکاری دیپلماتیک جا زد؟! موفق برای چی و کی؟!
ثالثاً همین حالا اروپاییها برخلاف برجام، قطعنامه ضد ایرانی به آژانس برده و به تصویب رساندهاند. و در عین حال میگویند از تهدید تحریمهای تسلیحاتی (که آبان ماه تمام میشود) و همچنین تغییر برجام و افزایش تعهدات ایران حمایت میکنند. تحریمهای موجود نیز به نحوی است که دولت روحانی نمیتواند حتی یک پنجم سال ۹۰ و ۹۱ نفت بفروشد. این آورده برجام است. ضمن این که قطعنامهها لغو نشده بلکه در یک قعطنامه بزرگتر (۲۲۳۱) تجمیع شده، ضمن این که برحسب چیدمان غلط برجام، ایران نمیتواند با عهدشکنی آمریکا و اروپا مقابله به مثل کند چرا که در آن صورت مکانیسم ماشه اجرا و همه تحریمها اتوماتیک برمیگردد. آیا این بند و زنجیرسازی حقوقی در قالب برجام، افتخار دارد؟!
رابعاً درباره مقایسه شرایط امروز یا سال ۹۶ و ۹۷ با سال ۹۷ باید گفت: ۱- آن روز قبل برجام، بخش عمدهای از برنامه هستهای، اوراق و تعلیق نشده بود ۲- قبل از برجام سابقه نداشت در اروپا به هواپیمای وزیر خارجه ما سوخت ندهند اما در پسابرجام کردند! ۳- پیش از برجام سابقه نداشت آمریکا به نماینده ایران در سازمان ملل ویزا ندهد اما دولت ترامپ با فرد منتخب آقای روحانی (مجید ابوطالبی) این کار را کرد! ۳- تحریمهای ویزا و کاستا و آیسا و دهها مورد بلوکه کردن اموال ایران، یادگارهای دولت اوباما در پسابرجام است. ۴- قبل از برجام، قیمت دلار ۳۷۰۰ تومان، پراید ۲۰ میلیون تومان و هر متر مسکن در تهران ۳ میلیون تومان بود که به ترتیب به ۲۳ هزار، ۱۰۰ میلیون و ۲۱ میلیون تومان افزایش یافته است.