به گزارش مشرق، «عبدالله متولیان» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
تحرکات سازماندهی شده اخیر از سوی افراطیون و تندروهای اردوگاه اصلاحات در باره نرمش قهرمانانه در برابر امریکا! و سخن گفتن از ضرورت بازکردن باب گفتوگوی مجدد با شیطان بزرگ، اگر به شکل مناسب پاسخ داده نشود و افکار عمومی توجیه نشود، ممکن است در مقاطع خاص نظیر انتخابات مورد سوءاستفاده احزاب سیاسی در فریب مردم و تبدیل یک تفکر غلط و مغایر با قوانین موضوعه و سیاستهای کلی به مطالبه ملی شده و در آن صورت نظام را وادار به نرمش قهرمانانه کنند.
موضوع نرمش قهرمانانه از آن دسته موضوعاتی است که هر از گاهی دستمایه برخی جناحهای سیاسی برای اعمال فشار به نظام و گرفتن امتیازات به نفع جریان سیاسی خود قرار میگیرد. بسیاری از افراد تعریف درستی از مفهوم نرمش قهرمانانه نداشته و آن را به معنای کوتاه آمدن در برابر دشمن تعبیر و تفسیر میکنند. به عکس نظر این افراد، نرمش قهرمانانه به معنی همراهی با مردم و مدیریت افکار عمومی خودی با هدف حفظ اتحاد ملی، جلوگیری از دوقطبیسازی اجتماعی و ارتقای بینش سیاسی و افزایش بصیرت مردم در مواجهه با حوادث فتنه گون داخلی است. در این هیچ تردیدی نیست که نظام اسلامی به هیچ وجه در برابر دشمن کوتاه نیامده و اصطلاحاً در برابر دشمن نرمش نشان نمیدهد.
نظام اسلامی ایران یک نظام صد درصد مردمی بوده و هیچگاه در برابر مردم قرار نگرفته و نخواهد گرفت، بلکه در شرایطی که مردم به هر دلیلی مسیری ناصواب را مطالبه کنند، نظام اسلامی در کنار مردم قرار گرفته و با مدیریت منطقی به تصحیح اشتباه مردم و بصیرتافزایی خواهد پرداخت. صحنه انتخابات سال ۹۲ مثال بسیار خوبی برای تبیین صحیح نرمش قهرمانانه است:
در حالیکه سیاستهای کلی نظام در باره عدم هرگونه مذاکره با امریکا، روشن، دقیق و قاطع بوده است، مقام معظم رهبری به پیروی از سلف صالح، امام راحل (که هر گونه مذاکره با امریکا را نهی کرده و رابطه ایران با امریکا را رابطه غیرممکن گرگ و میش تعبیر فرموده بودند) و بر اساس منطق عقلی قوی و تجربه مکرر فرمودهاند «مذاکره با امریکا هم حماقت است و هم خیانت» و یا «کسانی که از مذاکره با امریکا دم میزنند یا الفبای سیاست را نمیدانند یا الفبای غیرت را بلد نیستند»، در انتخابات سال ۹۲ جناب آقای روحانی برخلاف سیاستهای مذکور، رسماً و علناً پرچم ضرورت مذاکره مستقیم با امریکا را با هدف فرضی حل همه مشکلات کشور، چرخیدن چرخ سانتریفیوژها در صورت چرخ اقتصاد کشور و... بهعنوان شعار انتخاباتی خود برافراشته و با رأی ۵۰ درصدی مردم شعار انتخاباتی خود را به مطالبه ملی تبدیل کرد.
در چنین شرایطی دشمنان خارجی و شبکه نفوذی دشمن در داخل با خوشحالی زائدالوصفی در پی القای این ایده بودند که رهبری نظام به شدت با روحانی مخالفت کند که در این صورت به اهداف شیطانی خود دست یافته و مردم روبهروی رهبری قرار گرفته و به مردم گفته میشد که ما میخواستیم با مذاکره با امریکا همه مشکلات را حل کنیم، اما رهبری نمیگذارد پس امریکا مشکل ما نیست بلکه مشکل اصلی رهبری نظام است که نمیگذارد با مذاکره مشکلات را حل کنیم. ناگفته پیداست که در اینصورت کشور به بلای دوقطبی و چندقطبی تجربه شده در جهان دچار شده و به مدلی شبیه سوریه و لیبی تبدیل شده و نظام سلطه غربی سفره طمع ورزی و اختلاف افکنی خود را در ایران پهن کرده و سرانجامی بهتر از لیبی در انتظار ایران نبود.
پس از انتخابات حضرت امام خامنهای نه تنها با خواسته آقای روحانی مخالفت نکرد بلکه بسیار هوشمندانه با اتخاذ نرمش قهرمانانه ضمن تأکید بر عدم خوشبینی و بی حاصل بودن مذاکره با شیطان بزرگ، با خواسته رئیسجمهور موافقت و بر این نکته نیز تأکید کردند که ما از این کار ضرر نمیکنیم. در حالی که خواست دشمن و شبکه نفوذ این بود که حداقل نیمی از مردم مقابل رهبری صفآرایی کنند، این تصمیم و اقدام هوشمندانه مقام معظم رهبری سبب اتحاد ملی شده و به مرور زمان ابهامات برطرف شده و مردم یکپارچه یقین پیدا کردند که اعتماد به امریکا و غرب نه تنها هیچ سودی برای ما ندارد بلکه این اعتماد اگر ناشی از خیانت نباشد قطعاً نشانه حماقت است.
حاصل مذاکرات مستقیم با امریکا، برجامی شد که برایش جشنها به پا کرده و مدال و سکه توزیع کردند، اما رهبری نظام در مسیر نرمش قهرمانانه، باز هم ضمن تأکید بر بینتیجه بودن و خسارت محض بودن برجام، خطوط قرمزی را برای تضمین منافع و حفظ عزت جمهوری اسلامی ابلاغ کردند، اما به تدریج بر اساس خواست مستقیم وزیر خارجه کشورمان یک به یک از خطوط قرمز صرف نظر کردند تا بعدها خناسان، ساده لوحان و غربباوران نگویند وجود فلان خط قرمز رهبری سبب بینتیجه و خسارت بار شدن برجام شد.
آنچه که به اجمال بیان شد نمونهای از نرمش قهرمانانه نظام اسلامی نه در برابر دشمن بلکه در برابر مشکلآفرینان داخلی است. همان مسببان تحمیل نرمش قهرمانانه سال ۹۲ اینک در پی تحمیل مجدد آن به نظام هستند. دشمن بیرونی در پی القای این مطلب به غربگرایان و خوشباوران داخلی است که اینک با توجه به اوضاع وخیم داخلی امریکا و اوضاع پساکرونا و انتخابات پیشرو، شرایط برای مذاکره با ترامپ و اخذ امتیازات برد- برد مهیا بوده و وقت آن است که جریان غربگرا با اخذ امتیاز از ترامپ بهعنوان قهرمان پای در عرصه انتخابات سال ۱۴۰۰ بگذارند. همچنین اخباری در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که شبکه نفوذی دشمن به دنبال این است که کرونا را برای ایجاد شرایط تحمیل مذاکره با ترامپ گروگان گرفته تا در صورت عدم موافقت رهبری با مذاکره، شرایط را به گونهای پیش ببرند که به دلیل کرونا امکان برگزاری انتخابات در سال آینده وجود نداشته باشد.
مجموعه اتفاقاتی نظیر «آتش سوزیهای مشکوک»، «نامهنگاری مهندسی شده به رهبری»، «بالارفتن لجام گسیخته قیمت ارز و طلا و کاهش عجیب ارزش پول ملی»، «تشویق و ترغیب صنوف به اعتصاب»، «گرانی غیر متعارف کالاهای پرمصرف خانواده ها»، «پخش شایعات در باره احتمال عدم برگزاری انتخابات سال ۱٤۰۰»، «تبدیل موضوع مسکن و خودرو به بزرگترین مشکل حاد و لاینحل کشور» همگی احتمال عملیاتی شدن راهبرد جدید دشمن در باره تحمیل مذاکره مجدد با ترامپ را در اذهان تقویت میکند.
نگاهی گذرا به اوضاع آشفته امروزی امریکا و شخصیت معوج و نامتعادل ترامپ هیچ تردیدی باقی نمیگذارد که نقطه هدف اصلی تعقیبکنندگان موضوع مذاکره با ترامپ در خوشبینانهترین حالت راهی برای کمک به جریان بازنده غربگرا در کشور بوده و مطلقاً منافع مردم ایران در آن مدنظر نیست و بلکه سرابی است که فقط احمقها و خائنان پا در مسیر آن گذاشته و بیشک برنده این میدان مهندسی شده فقط و فقط امریکا و مشخصاً ترامپ بوده و برای کشور ما نتیجهای جز خسارات بیشتر و تسلیم در برابر دشمن درپی نخواهد داشت. درک و تحلیل صحیح اخبار و اطلاعات و شایعات موجود در کشور (اعم از رسانههای مکتوب و دنیای هزار رنگ مجازی و...) به فعالان عرصه سیاست ضرورت آگاهی بخشی و بصیرت افزایی بیشتر به مردم قبل از وقوع هر گونه حادثه پیش بینی شده و ناگهانی و تبدیل یک ایده غلط به یک نرمش قهرمانانه دیگر را گوشزد میکند و در کنار فعالان عرصه سیاست، مسئولیت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و قضایی را در برآورد سریع و دقیق، کشف، شناسایی و برخورد با تعقیبکنندگان راهبرد جدید دشمن سنگینتر میکند.