به گزارش مشرق، دفاع مقدس با همه سختیها، تلخیها و روی ناخوشی که از خود نشان داد، مانند دارویی تلخ اما نافذ و شافی، درمان بسیاری از دردهای آنروز و امروز و حتی فردای ما را تهیه کرد و مانند پادزهزی قوی، مایه ایمنی و روئینتنی فرهنگ و سیره انقلاب اسلامی برابر توطئهها و دشمنیها شد.
از جمله مزایا و امتیازات دفاع مقدس میتوان به سختافزاری و رو بودن نبرد در آن اشاره کرد. نبردی که در جغرافیای خاص و محدود به زمان و مکان خاص رخ میداد و همین باعث تمرکز بر آن و نتیجهبخشی سریعتر بود. البته این ویژگی بارز همه نبرهای سختافزاری است، نبردهایی که علیرغم گستردگیها و تلفاتشان، بالاخره در محدوده زمانی خاص نهایتا ۲۰ ساله (مانند جنگ تحمیلی آمریکا علیه ویتنامیها) و یا محدوده مکانی خاص (مثل جنگهای جهانی که بین اروپا و چند کشور آسیایی بود) به پایان رسیدند.
آنچه از همه تلختر و کشندهتر و ویرانگرتر است، جنگ نرم است، جنگی که محدوده آن همه زمین، و زمان پیدایش آن را میتوان به دوره خلقت بشر مرتبط دانست، وقتی که پدر و مادر بشر فریب شیطان خوش خط و خال را خوردند؛ اما مسالهای که تقریبا از زمان رنسانس اروپا جهان را درگیر کرده، تمرکز و وحدت شیاطین عالم در قالب فراماسونری است که آثار آن را در وقایع مختلفی در جهان میتوان یافت که انقلاب جنسی (استعمار فکری) و انقلاب صنعتی (جهت استثمار زنان و مردان برای بردگی صنعتی) از جمله آنهاست و با وقوع انقلاب صنعتی استعمار و استثمار پوست انداخت و دوره اوج قدرت و عمق نفوذ خود را تجربه کرد تا از قبل آن به تمدنی بزرگ تبدیل شود که همه جهان چون روستایی کوچک تحت سیطره آن باشد؛ غرض این نوشتار کالبدشکافی ریشه استعمار نیست بلکه نقبی است بر پیدایش آن تا علت دشمنیها و جنگ نرم ویژه استکبار را علیه انقلاب اسلامی به تدقیق و تحقیق و واکاوی بنشیند.
انقلاب اسلامی در حالی پیروز شد و علیه این تمدن جانگرفته شورش کرد که استکبار با سیطره بر ایران بزرگ که شاهراه انرژی جهان و تجارت منطقه بود، در فکر ایجاد جزیره امنی بود تا از پس سواری گرفتن از آن، بر مستعمراتش استیلا و نظارت بهتری داشته باشد. از همین رو دفاع مقدس با آن هجمه سنگین و جنگ احزابگونهاش بر ملتی تحمیل شد که هنوز داغ فرزندان شهیدش برای پیروزی انقلاب سرد نشده بود؛ اما هرچه که بود گذشت و ملت با سری بلند و سینهای ستبر، مچ زور یک دنیا توحش و ناجوانمردی را یک تنه خواباند.
جنگ نرم هرچند همیشه مانند موسیقی متن در همه وقایع در حال وقوع است اما پس از دفاع مقدس و محک خوردن جنم و اراده ملت ایران، به اصل برنامههای دشمن تبدیل شد. جنگی که امروز با تبدیل شدن هر فرد به یک رسانه (توسط فضای مجازی و شبکههای اجتماعی) به تقویت آن پرداخته و از رهگذر آن، چه بسیار فتنههای ریز و درشتی که در کشور ایجاد نشد. این جنگ نیز مانند دفاع مقدس نیازمند دفاعی است که نیاز به سواد رسانهای و شناخت نوین از جنگ دارد. شناختی که اگر ایجاد نشود (توسط دولت و حکومت) و ایجاد نکنیم (طبق وظیفه فردی) قافیه را باختهایم و آندلسیزه خواهیم شد با این تفاوت که تلفات این جنگ را دیگر شهید نمیخوانند، بلکه آنان را خائن خطاب خواهند کرد، خائنانی که در جهل مرکب اسیر شده و خود را بر حق دانسته و تصور بر این دارند که میتوان از دست دشمن، برات آزادگی و سربلندی گرفت.
با نیم نگاهی به تجربههای سیاسی کشور، میتوان اینگونه قضاوت کرد که اگر قراردادهای ننگینی چون ترکمنچای و گلستان حاصل غربزدگی امرای آن روز بوده، برخی تصمیمات این دوره اما، حاصل تلفات ما در جنگ نرم بوده که پناه بردن به دشمن را راهی برای نجات دیدیم و بر سیاست تعامل با دشمن تاکید کردیم حال آنکه اگر گذشته خود را فراموش نمیکردیم هرگز به تکرار آن برنمیخاستیم. از اینرو اگر زودتر به طور ریشهای و منسجم برای دفاع از مرزهای فرهنگی و اجتماعی و تمدنی خود قیام نکنیم، هر روز روی میدان مین هشتکهای مجازی بیش از قبل افکار و عقاید تکهتکه شده خود را به نظاره خواهیم نشست. / حامد افروغ