به گزارش مشرق، « سعدالله زارعی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
«توجه دادن به شرارت آمریکا»، بیشترین عبارت حضرت امام خامنهای -دامت برکاته- در دیدار روز سهشنبه با «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق بود و این به خصوص در آستانه سفر کاظمی به آمریکا از اهمیت مضاعفی برخوردار بود. از منظر رهبری، گام اول در نترسیدن از آمریکا و گام دوم در مواجهه با خباثتهای آن است. به عبارت دیگر آمریکا با همه شرارتهایش و با اینکه کانون اصلی ناامنی و توطئه در منطقه و جهان است، آنقدر که وانمود میکند، قدرتمند نیست تا ناگزیر از تن دادن به خواستههای آن باشیم. این ادبیات قرآنی است که هم فرمان میدهد از شیطان برحذر باشیم (آیه ۶ سوره فاطر) و هم اطمینان میدهد که کید آن ضعیف است (آیه ۷۶ سوره نساء). کلید حل این دو گزاره، اعتقاد مؤمن به توانایی خود و اتکاء به قدرت لایزال الهی است. یعنی اگر مؤمن استقامت داشته باشد و به خداوند متعال هم تکیه کند، مکاید شیطان هر چند گسترده و چندلایه و با استخدام انبوهی از شیاطین دیگر توأم باشد، به جایی نمیرسد و «هیچ غلطی نمیتواند بکند.» در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد؛
بیشتر بخوانید:
نماینده عراقی: سخنان رهبر ایران در دیدار کاظمی، پیام به آمریکاییها بود
۱- آمریکاییها در سال ۱۳۶۹، عراق را بعد از اخراج از کویت به محاصره درآورده و انواعی از تحریمها را به آن تحمیل کردند. نتیجه این فشارها در دوره ۱۳ ساله - ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۲- این بود که عراق ضعیف شد و از حیز انتفاع ساقط گردید. اما این به ضعف نشان دادن رژیم صدام حسین بازمیگشت که در درون، ملت را در کنار خود نداشت و در بیرون از قدرت آمریکا واهمه داشت. آمریکا یک بار دیگر در سال ۱۳۸۲ به عراق حمله کرد و این کشور را طی ۲۰ روز به اشغال کامل نظامی درآورد، دولت عراق را ساقط کرد و تحت حکومت نظامی خود قرار داد. در اینجا نیز پیروزی نظامی آمریکا به دلیل ضعف نشان دادن ارتش و دولت وقت عراق صورت گرفت. در آن موقع اگر دولت مردمی بود و استقامت میکرد بر اراده و ارابه جنگی آمریکا غلبه میکرد. یک بار دیگر آمریکا در سال ۱۳۹۴ از طریق گروههای مسلح نیابتی-داعش- بخش وسیعی از عراق را به اشغال نظامی درآورد و حدود ۴ سال این کشور را درگیر جنگی سنگین و فرسایشی کرد. اما این بار دولت وقت و ارتش وقت عراق که از دولت و ارتش صدام حسین ضعیفتر بودند و یکپارچگی حاکمیت در شمال و غرب این کشور مخدوش بود و فاقد اقتدار و حاکمیت هم بودند، بر اراده و ارابه آمریکا غلبه کردند و کشور و مردم خود را نجات دادند. چرا؟ برای اینکه این بار دولت مردمی بود و نیروهای مؤمن در مقابل توطئه مقاومت کردند و در یک درگیری که از نظر زمان از دو درگیری قبلی طولانیتر هم بود، به پیروزی رسیدند.
وضع فعلی دولت عراق در برابر توطئههای آمریکا چگونه است؟ آمریکاییها به صورت آشکار و نهان، دولت این کشور را تهدید میکنند که اگر تکلیف خود را با «محور مقاومت» تعیین نکند، گرفتار انواعی از مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی میشود و به نظر میآید دولت عراق از این تهدیدات بیمناک است. از آن طرف آنان با نشان دادن باغسبز دروغین «حل مشکلات» سعی میکنند ما به ازای چشمپوشی عراق از «سیادت» و «استقلال» خود را تجارتی پرسود جا بزنند!
۲- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با «الکاظمی» روی دو بعد شیطانی آمریکا تکیه کردند یعنی از یکسو عمق خباثت و جنایت آمریکا را یادآور شده و از طرفی به توانایی عراق در «نه» گفتن به توطئههای آن توجه دادند. واقعیت این است که هیچ کشوری بهاندازه عراق، مکان تجربه آمریکا نبوده است. عراق در حد فاصل ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۴ یعنی در یک دوره ۲۵ ساله، سه بار مورد تهاجم نظامی آمریکا و چندین بار مورد تهاجم اقتصادی -تحریمها- آن قرار گرفته است و پس از این ۲۵ سال نیز آمریکاییها با اقدامات نظامی، حریم عراق را شکستهاند که نزدیکترین آن حمله نظامی شبانه به فرودگاه مدنی بغداد و به شهادت رساندن «میهمان کریم» عراق یعنی سردار سلیمانی و فرمانده قهرمان آن شهید ابومهدی المهندس بود و البته هنوز هم عراق، ایمن از تعرضات نظامی آمریکا نیست هر چند با واکنش شدید نظامی ایران به پایگاه آمریکایی «عینالاسد» از جرأت نظامیان تروریست آمریکایی کاسته شده است.
۳- تأکید پیدرپی رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخستوزیر عراق بر شرور بودن آمریکاییها، این پیام را هم به صورت قاطع به طرف آمریکایی و متسامحین عراقی منعکس کرد که ایران حضور نظامی آمریکا در عراق را تحمل نمیکند و توان خود را برای اخراج آن از این کشور به کار میگیرد. رهبر معظم به شهادت سردار سلیمانی به وسیله آمریکا در عراق اشاره کرده و فرمودند «جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکاییها خواهد زد» که به این معنا بود که از نظر امام خامنهای، ماجرای پایگاه نظامی عینالاسد با همه اهمیتش مابهازای جنایت آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی نیست. کما اینکه چند روز پیش سردار قاآنی خطاب به مردم آمریکا گفت نظامیانتان را از منطقه ببرید تا هزینهتان کمتر باشد و اگر نبردید، فرزندان انقلاب اسلامی در هر جایی که باشند وارد عمل میشوند. در واقع رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نخستوزیر عراق به ایشان هم یادآور شدند که هنوز واکنش به اقدام آمریکا علیه سردار اسطورهای ایران، «در خاک عراق» حق طبیعی ایران است. و البته تأکید کردند که ایران مخالفتی با روابط دولت عراق با دولت آمریکا ندارد و در این موضوع دخالتی نمیکند و این بدان معناست که منظور ایران از «اخراج آمریکا» لزوماً قطع روابط سیاسی کشورهای منطقه با آمریکا نیست. راز این تفاوتگذاری این است که سیاست در یک منطقه میتواند چندپارچه باشد و رژیمهای مختلف سیاسی در یک منطقه حضور داشته و مشروع هم باشند ولی برخلاف آن، «امنیت» در هر منطقه جغرافیایی، مقولهای «یکپارچه» است و وجود رژیمهای مختلف امنیتی، امنیت همه را از بین میبرد. رهبر معظم مثال زدند که «آمریکا در کشور شما، یک مسئول ایرانی را به شهادت رسانده است». پس عراقیها نمیتوانند بگویند تصمیم درباره ماندن یا رفتن نظامیان توطئهگر و مجرم آمریکایی، فقط به خود عراقیها مربوط است و به کشورهای همسایه ربطی ندارد.
با این وصف اگر از منظر «برادران عراقی»، چالش امنیتی آمریکا علیه ایران مقولهای است و روابط امنیتی آمریکا و عراق مقولهای دیگر، باید مسئولیت اقدامات نیروی چالشزایی که در عراق، نیروی ایرانی که حضوری قانونمند در این کشور داشته، به شهادت رسانده است را بپذیرند که قاعدتاً نمیپذیرند و ما هم ضمن آنکه براساس حقوق بینالملل دامن عراق را از «مسئولیت قانونی» در اقدام آمریکا به ترور شهید سلیمانی مبرا نمیدانیم، اخراج «ماده ناامنی» از محیط منطقهای را مسئولیت همه و نیز حق خود دانسته و به آن اقدام خواهیم کرد. در اینجا پیام رهبری روشن بود و آمریکا باید متوجه عزم ایران شده باشد.
۴- از مباحثات روز سهشنبه بین رهبر معظم انقلاب اسلامی و نخستوزیر عراق کاملاً پیدا بود که «اخراج آمریکا از منطقه»، ابراستراتژی امنیتی جمهوری اسلامی است و این بر بسیاری از امور دیگر ترجیح دارد. راز مطلب هم این است که آمریکا در این منطقه فقط تهدید امنیتی علیه ایران نیست که اگر فقط این بود هم باید اخراج میشد. آمریکا در این منطقه انواعی از تهدیدات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را علیه ایران دنبال میکند. آمریکا در همین عراق، دولت بغداد را برای قطع مراودات اقتصادی با ایران تحت فشار شدید قرارداده است و حال آنکه عراقیها نیز بهاندازه ایرانیها به این مراودات نیازمند میباشند. آمریکا در منطقه مانع مراودات اقتصادی و... میان ایران و یمن است و ردپای آمریکا و رژیم اسرائیل در واداشتن ریاض به قطع رابطه با ایران هم عیان است. از سوی دیگر همه میدانند که بار همه برنامهها، توطئهها و اقدامات مختلف آمریکا، علیه کشورهای منطقه به دوش فرماندهان و پایگاههای نظامی آمریکاست و این پنتاگون است که سفرای آمریکا را در کشورهای منطقه تعیین میکند. بنابراین اخراج نظامی آمریکا در منطقه، مانع به ثمرنشستن توطئههای سیاسی و اقتصادی آمریکا هم میشود. وقتی قدرت نظامی آمریکا نباشد، قدرت هژمون آمریکا و قدرت یکجانبهگرایی آن کاهش مییابد و فرایند سیاسی میان واشنگتن و پایتختها در منطقه را «توافقگرا» میکند و قدرت انتخاب مردم و دولتها را در منطقه افزایش میدهد. با این وصف اخراج نظامی آمریکا از منطقه یک «منفعت عمومی» است که عراق را نیز دربرمیگیرد.
در سخنان رهبر معظم انقلاب چهار نکته کنار هم آمده بود: آمریکا هر کجا پا بگذارد به فساد میکشد؛ اخراج آمریکا لازم است؛ امکان اخراج آن برای ملتها وجود دارد و درنهایت ایران در پیگیری این سیاست کاملاً جدی است.