ایمان به بازیکنان جوان
خیلی خوشحالم بازیکنان جوان تیم پرسپولیس در این روزها خوب بازی کرده و توانستهاند به تیم کمک کنند. این چند بازیکن در امیدهای پرسپولیس بازیکن من بودهاند و من به تواناییهای آنها ایمان دارم و البته به غیر از این ۲ نفر (مهدی عبدی و سعید حسینپور) چند بازیکن دیگر مثل ساسان زمانه، سینا مهدوی، سیداحسان حسینی و... نیز میتوانند در موقع لزوم به تیم بزرگسالان کمک کنند.
بیشتر بخوانید
پرسپولیس قهرمان شد چون رقیب نداشت
بازیکنان امید پرسپولیس فقط زیر توپ میزدند
روزی که به من گفتند بیا سر تمرینات تیم امید تنها ۳ توپ داشتیم که آن هم خیلی زود توسط بازیکنان به خارج استادیوم فرستاده شد. همین موضوع سبب شد بازیکنان را جمع کرده و از مربیان آنها و همکاران خودم گله کنم که چرا در این چند سال چیزی جز زیر توپ زدن به بازیکنان یاد ندادهاند و تنها به فکر گرفتن نتیجه بودند؟ در همان تمرین به بازیکنان اعلام کردم آنها برای یادگیری آمدهاند و نه نتیجه گیری و قهرمان شدن. به بازیکنان گفتم باید بدون ترس توپ را روی زمین به گردش دربیاورند و از لو رفتن توپ نترسند و اگر هم نتیجه نگرفتیم مهم نیست و هدف این است که آنها فوتبال بازی کردن را یاد بگیرند.
به بازیکنم سیلی زدم، چون پدرش به مادرم ناسزا گفت!
علت جدایی من از تیم امید پرسپولیس این بود که پدر یکی از بازیکنان بین دو نیمه شروع به تهدید کرد و سپس پا را فراتر گذاشت و به ناسزا گفتن پرداخت و وقتی به مادرم اهانت کرد دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و یک سیلی به گوش بازیکن تیمم که پسر آن پدر هتاک بود زدم. بعد از این اتفاق محمدحسن انصاریفرد به عنوان مدیرعامل باشگاه بدون اینکه رفتار پدر آن بازیکن را بررسی کند مرا تعلیق کرد که البته تا به امروز این تعلیق ادامه پیدا کرد! و من به همین دلیل برای او متأسفم که بدون در نظر گرفتن رفتاری که باعث شده من اینگونه واکنش نشان دهم، حکم به تعلیق من داد.
چرا هم باید فحش بخوریم و هم دستمزد نگیریم؟
آقای انصاریفرد که اینگونه مدیریت میکند آیا تا به حال از خود پرسیده چرا پرداختی به تیم پایهها نداشت؟ آیا به این فکر کرده ما با این فشار شدید کاری و روحی و روانی بدون اینکه دستمزدی داشته باشیم چرا باید فحش بخوریم و تهدید شویم؟ با این شرایط آیا نباید ما لحظهای کنترل خود را از دست بدهیم؟ این صحبتها را به این دلیل مطرح میکنم که یک بار در بازی پیشکسوتان خود انصاریفرد به سراغ من آمد و گفت همه جا صحبت از اخلاق خوب توست و به همین دلیل قصد دارم با تو کار کنم، اما حالا چه شده که با یک اتفاق من باید به همین راحتی کنار گذاشته شوم آن هم در حالی که تقصیری در این موضوع نداشتم؟
من آدم سرمربی نیستم که کارهای شخصی اش را انجام دهم
من سالها برای مربیگریام زحمت کشیدم و البته مثل خیلیها نه چاپلوسم و نه بلدم کارهایی که دیگر مربیان برای سرمربیها انجام میدهند را انجام دهم؛ کارهایی که با چشم خود دیدم که مربی آدم سرمربی است و فقط باید کارهای شخصی او از بردن لباس به اتوشویی تا آوردن فرزند سرمربی از مدرسه و ... را انجام دهد. من چنین آدمی نیستم که به خاطر بودن در تیم تن به انجام چنین کارهایی بدهم.
سفرهای پهن شده و کارشناس دعوت میشود
فضای فوتبال ما به قدری ناسالم است که حتی وقتی تلویزیون را روشن میکنیم تا فوتبال ببینیم کارشناسانی را میبینیم که مشخص است، چون سفرهای باز شده تا همه دور هم جمع شوند و از آن بهرهای بگیرند کنار هم هستند و اینکه مسئولان ببینند که آیا شما کاربلد هستید، آیا کارشناس هستید یا خیر اهمیتی برای کسی ندارد.
در تیمهای پایه پرسپولیس برخی از بازیکنان فقط به خاطر شرایط مالی پدرشان کاپیتان هستند
روزی که به عنوان مربی به تیم امید پرسپولیس آمدم بازیکنانی را دیدم که به هیچ عنوان کیفیت خوبی ندارند و وقتی سابقه و رزومه آنها را پرسیدم دیدم خیلی از آنها سالهاست در باشگاه حضور دارند و وقتی زمان جلو رفت و کیفیت فنی ضعیف آنها را بیشتر دیدم پیگیر شدم و دیدم به هر حال هر یک از آنها به واسطه پدر خود و شرایط مالی مساعدی که دارند سال هاست در باشگاه حضور دارند و حتی برخی از آنها سالها کاپیتان تیم هم بودهاند و این برای باشگاهی مثل پرسپولیس فاجعه است!