به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
سایت «دیپلماسی ایرانی» به مدیریت صادق خرازی، ضمن اشاره به سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین مدعی شد: «چینی شدن رویکرد خارجی ایران میتواند تیغ فشار حداکثری را کُند کند، اما از سوی دیگر راهی است که غایت آن از مسیری دورتر بازگشت به جامعه جهانی و سازش با نظم مسلط در روابط بینالملل است. به عبارت بهتر سنگین شدن وزنه شرق و عدول از «سیاست خارجی نه شرقی نه غربی»، در نهایت به یک توازن جدید از رهگذر قسمی موازنه مثبت میانجامد و نه شرقی و نه غربی مالوف، به «هم شرقی هم غربی» تبدیل میشود. این روند تا حدودی شبیه چرخش استراتژیک در سیاست خارجی چین است، هنگامی که در دهه هفتاد از ترس مسکو به واشنگتن نزدیک شد. این تحول مقدمه پذیرش نظم مسلط از سوی پکن بود. در نهایت اما چین به توازن مطلوب و منبعث از الزامات ژئوپلتیک خود رسید. واشنگتن بزرگترین شریک اقتصادی و مسکو نزدیکترین همکار بینالمللی آن شدند. به همین خاطر تحولات اخیر را باید نقطه عطفی در سیاست خارجی به حساب آورد.»
بیشتر بخوانید:
فیلم/ اهمیت قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
واهمه واشنگتن از طوفان ژئوپولیتیک ایران و چین +فیلم
بیانیه سفارت ایران درباره چگونگی تردد میان ایران و چین
درباره این تحلیل غلطانداز گفتنی است شعار «نه شرقی نه غربی» به مفهوم عدم ارتباط با شرق و غرب (انزوا) نیست، بلکه به مفهوم تاکید به استقلال کشور و نفی سلطهگری و سلطهپذیری است. این تصریح و تاکید ذیل اصول دوم و سوم قانون اساسی تحت عنوان «نفی هرگونه سلطهگری و سلطهپذیری و طرد کامل استعمار» مورد تصریح قرار گرفته، همچنان که در اصل ۱۵۲ نیز تاکید شده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر ابرقدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز با دُوَل غیرمحارب استوار است».
بنابراین اگر شعار «نه شرقی نه غربی» بهعنوان شعار انقلاب اسلامی و منطق مصرح در قانون اساسی، به مفهوم نفی سلطه و دفاع از استقلال کشور است، ادعای هم شرقی و هم غربی مبتنی بر نفی آن راهبرد، منطق وابستگی و غلط است.
متاسفانه برخی طیفهای خوشبین یا ماموریتدار، در ماجرای برجام، رویکردی را در پیش گرفتند که خلاف منطق استقلال و رعایت مصالح کشور بود و خوشبینی و اعتماد واگذاری یکطرفه امتیاز به دشمن سر موضع را توجیه میکرد و حتی از نظارت مجلس فراری بود. خروجی این روند، خسارتهای آشکار شده برجام است، نقطه مقابل این رویکرد، خروج از اتکای به غرب و تنوع بخشیدن به شرکای سیاسی و اقتصادی آن هم با رعایت ضوابط قانونی، از جمله بررسی فرآیند همکاری در مسیر قانونی (مجلس شورای اسلامی) است.
ضمنا برخلاف ادعای نویسنده متن فوق، گسترش همکاری با چین، قابل مقایسه با چرخش راهبردی چین به سمت آمریکا در دهه ۱۹۷۰ میلادی نیست. چه اینکه ما هرگز در حالت تخاصم با چینیها نبودهایم و ضمنا این روزها، مخاصمه شدید چینیها و آمریکایی را میبینیم. در واقع چینیها برخلاف غربگرایان ایرانی، هرگز به آمریکا اعتماد نکرده و نسخه واگذاری توانمندیهای خود در ازای جلب اعتماد و وعدههای آمریکا را نپیچیدند بلکه در طول این چند دهه، بر قدرت خود افزودند و در مقابل فشارها و زیادهخواهیهای واشنگتن کوتاه نیامدند.