سالها پیش من در محیط کاری به مافوق ها گفتم فلانی سوتی می دهد که سوتی داد آنهم در کشور خارجی، یا گفتم که این چند نفر ره به ترکستان دارند، و رفتند با نامه نگاری خارج از قانون، مرکز نشین و نفع اقتصادی بنام بقیه مجموعه ولی به کام خود در فلان شهر، یا گفتم عدالت ادعایی شما کشک است، و فلانی خود زنی کرد، کتمان کردند، یا گفتم دارند سازمان های بیرونی برخی از افراد مجموعه را به ناکجا آباد میبرند، کتمان کردند، و بردند؟ یا گفتم دارند به خطا میروند، در کشو میز ساعت گرانقیمت دارد و مدعی است از فلان شیخ سعودی در قصرالضیافه؟ هدیه گرفته، او با این اندیشه و دلبستگی چه می آموزد به فرزندان در غیر انتفاعی؟ کتمان کردند، یا گفتم دو نفر با لباس شخصی با دسته گل به اتاق معاون شهرسازی سیستم فاسد در دارالمؤمنین رفتند، توجهی نکردند، یا گفتم از پول این مردم هفت میلیارد خرج اَتَینا برای ساختمان منسوب به...؟ کردند، گفتند ان شاء الله پاک است؟ یا گفتم 19 دستگاه خودرو سازمانی را به فلان تیم شهرستانی دادند، گفتند دخالت نکن؟ یا گفتم در جاسوس خانه فلان سازمانِ زبان بلد، بازی بُرد بُرد والله بُرد است، چشم بستند؟ یا گفتم فلانی مدرک چند ماهه گرفت، گفتند مگه میشه؟ یا گفتم..... خیلی گفتم، اثر نکرد، زودتر از موعد زدم بیرون، تا کلاه خود بالاتر بگیرند....

پس با این همه اخبار کشفیات و دست کجی که به مافوق ها گفتم، آبرو برده ام؟