سرویس جنگ نرم مشرق - طی هفتههای گذشته شماری از حوادث، از جمله آتشسوزی و انفجار، در ایران موجب سوءاستفاده تبلیغاتی رسانهها و رژیمهای آمریکا و اسرائیل شد که تلاش کردند مستقیماً یا تلویحاً این حوادث را نتیجه خرابکاری خارجی و عملیاتهای موفقیتآمیز خودشان نشان دهند. اگرچه به نظر میرسد دست عوامل خارجی دستکم پشت یکی از حوادث اخیر وجود داشته باشد، اما بقیه موارد، صرفاً سوءاستفاده از موقعیت با اهداف بزرگنمایی قدرت عملیاتی هستند؛ اهدافی که در حادثه انفجار در منطقه خجیر در نزدیکی تأسیسات نظامی پارچین، به وضوح مشخص بودند.
تصویری که شدت انفجار مخازن گاز در خجیر را نشان میدهد (+)
پایگاه آمریکایی «ماهِ آلاباما [۱] » اخیراً طی دو گزارش به همین موضوع پرداخته است. ماه آلاباما که شاید برای مخاطبان فارسیزبان کمتر شناختهشده باشد، در محافل رسانهای آمریکا، به ویژه در میان رسانههای جایگزین، کاملاً شناختهشده و یکی از منابع تحلیلی عمدتاً موثق به شمار میرود [۲] . این پایگاه اینترنتی در دو گزارش مجزا تحت عنوانهای «ترامپ به سیآیای مجوز آغاز جنگ سایبری علیه ایران و کشورهای دیگر را داد [۳] » و «حوادث صنعتی در ایران، صرفاً حوادث صنعتی هستند [۴] » به بررسی شواهد، مدارک و آمار نشان میدهد که حوادث اخیر در ایران، به جز یک مورد، به هیچ عنوان تازگی ندارند. آنچه در ادامه میآید، مهمترین نکات دو گزارش پایگاه اینترنتی ماه آلاباماست.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
حوادث اخیر در ایران در مقایسه با حادثهای مانند آتشسوزی «بونهوم ریچارد»
طی حدود یک ماه اخیر، دستکم شش سایت یا تأسیسات در ایران، از جمله سایت هستهای نطنز و منطقه خجیر دچار آتشسوزی یا انفجار شدهاند [۵] . اگرچه مخازن گاز در نزدیکی یک سایت ساخت موشک در منطقه «خجیر» دچار انفجار، و یک تأسیسات برق در نزدیکی تهران دچار اختلال شدند، اما مهمترین حادثه، انفجار و آتشسوزی در تأسیسات مونتاژ سانتریفیوژ در سایت هستهای نطنز بود. اگرچه حادثه نطنز مطمئناً بوی خرابکاری میدهد، اما بقیه حوادث، مانند انفجار سیلندرهای گاز در یک بیمارستان [کلینیک «سینا »]، حوادثی کاملاً طبیعی به نظر میرسند.
برخی دارند تلاش میکنند حوادث طبیعیای را که در هر کشور بزرگ صنعتیای رخ میدهند، با هدف ایجاد هراس، در ایران بزرگنمایی کنند. به عنوان نمونه، مدتی قبل، پس از آنکه یک کارخانه کشتیسازی در بوشهر دچار آتشسوزی شد، «کارشناسان توئیتری» بلافاصله این حادثه را بخشی از زنجیره حوادث اخیر و در ارتباط با رآکتور هستهایِ نزدیک این شهر دانستند. چنین گمانهزنیهای کاملاً نامربوط هستند. کارخانههای کشتیسازی مکرراً دچار آتشسوزی میشوند؛ از نیروی دریایی آمریکا بپرسید؛ که کشتی تهاجمیاش «بونهوم ریچارد [۶] » هنگامی که برای عملیات تعمیر و نگهداری پهلو گرفته بود، در آتش سوخت. این آتش، کشتی یک میلیارد دلاری بونهوم ریچارد را تبدیل به ۴۰,۰۰۰ تُن ماده اولیه برای کوره ذوب آهن کرد. این در حالی است که آتشسوزی در بوشهر، خسارت جزئیای به هفت لنجِ ازکارافتاده و کشتیهای کوچک غیرنظامی وارد کرد که از چوب ساخته شده بودند و برای رفتوآمد در حوالی سواحل خلیج فارس از آنها استفاده میشد [۷] .
دود ناشی از آتشسوزی در کارخانه لنجسازی بوشهر؛ وجود یک نیروگاه اتمی در بوشهر، موجب شده تا عدهای ادعاهای بیاساس درباره ارتباط میان این آتشسوزی و برنامه هستهای ایران مطرح کنند (+)
کشتی «بونهوم ریچارد» آمریکا که هنگام عملیات تعمیر و نگهداری آتش گرفت، طبق گزارشهای موجود، دیگر ارزش تعمیر ندارد و قرار است در اعماق اقیانوس غرق شود (+)
تصویری از داخل کشتی «بونهوم ریچارد» پس از آتشسوزی اخیر (+)
تصویر دیگری از داخل کشتی «بونهوم ریچارد» پس از آتشسوزی هنگام عملیات تعمیر و نگهداری (+)
تصاویر داخل کشتی «بونهوم ریچارد» شدت خسارتهای وارده به این کشتی در آتشسوزی اخیر را نشان میدهد (+)
در همینباره بخوانید:
›› ناو «بونهوم ریچارد» به زودی در اعماق اقیانوس دفن خواهد شد
حادثه نطنز؛ آیا دست «سیا» در کار است؟
هرچند شواهد و بررسیها ظن قوی نسبت به وجود عوامل داخلی را به قطعیت نزدیک کرده، اما رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا آن را به حساب خود بزند، البته توان تحمل تبعات پذیرش مستقیم مسئولیت انفجار را نداشت. اسرائیل از طریق برخی رسانهها و خبرنگارانش به صورت غیرمستقیم مسئولیت حادثه نطنز را به عهده گرفته است. نیویورکتایمز در اینباره مینویسد:
یک مقام اطلاعاتی در خاورمیانه که از جزئیات مسئله مطلع است میگوید اسرائیل مسئول حمله به مجموعه هستهای نطنز بوده و از یک بمب قوی استفاده کرده است [۸] . یکی از اعضای سپاه پاسداران نیز که درباره این حادثه گزارش دریافت کرده است، میگوید دلیل انفجار، استفاده از مواد منفجره بوده است [۹] .
تصویر ماهوارهای که خسارت وارده به بخشی از تأسیسات هستهای نطنز در آن مشهود است (+)
با این وجود، دخالت اسرائیل در حادثه نطنز و پذیرش مسئولیت آن نیز بعید است. آنچه محتملتر به نظر میآید، ردپای سیآیای در این حادثه است؛ سازمانی که برنامه گستردهای علیه ایران دارد. ترامپ نه تنها «مایکل دیآندریا» موسوم به «شاهزاده تاریکی» [یا «آیتالله مایک» - جزئیات بیشتر] را مسئول «مرکز عملیات ایران» در سیآیای کرد [۱۰] ، بلکه سال ۲۰۱۸، در قالب یک «تصمیم ریاستجمهوری [۱۱] » یا «یادداشت اطلاعرسانی»، اختیارات جدید و وسیعی به این سازمان داد تا علیه ایران و همچنین روسیه، چین و کره شمالی دست به حملات سایبری بزند [۱۲] . به موجب این اختیارات، سیآیای میتواند به جای کسب اجازه از کاخ سفید، خودش به صورت درونسازمانی، مجوز انجام عملیات سایبری مخفیانه را صادر و هدفِ این حملات را نیز تعیین کند.
تصویری که برخی منابع به «مایکل دیآندریا» مشهور به «آیتالله مایک»، مسئول میز ایران در سیآیای نسبت دادهاند (جزئیات بیشتر) (+)
در همینباره بخوانید:
›› «آیتالله مایک» کیست و چرا برای رهبری عملیاتهای ضدایرانی سیا انتخاب شد؟
حماقت ترامپ، کار دست آمریکا میدهد
اختیاراتی که ترامپ به سیآیای داد، خطوط قرمز رؤسایجمهور قبلی آمریکا بودند. از جمله این اختیارات، حمله به زیرساختهای حیاتی دشمنان آمریکا، مانند تأسیسات پتروشیمی، است. اقدام ترامپ، گام احمقانه دیگری توسط دولت فعلی آمریکاست، چراکه این جنگِ مخفیانه و خارج از دایره نظارت واشینگتن قطعاً میتواند به ضرر خود آمریکا تمام شود. سیآیای اکنون علاوه بر خرابکاری فیزیکی، مجوز حملاتی به سبک ویکیلیکس را نیز پیدا کرده است؛ یعنی میتواند اقدام به سرقت اسناد محرمانه از دولتهای متخاصم و سپس ارائه آنها به خبرنگاران یا انتشار مستقیم آنها در اینترنت کند. همچنین سازمان جاسوسی آمریکا اکنون مجوز حمله به سازمانهایی را دارد که تا پیش از این اجازه تعدی به آنها را نداشت؛ از جمله بانکها و مؤسسات مالی.
به علاوه، مقامات سابق آمریکایی، که نام آنها افشا نشده، میگویند ترامپ به سیآیای مجوز داده تا علیه نهادهایی مانند سازمانهای رسانهای، خیریه، مذهبی، و تجاری که تصور میشود ممکن است به نیابت از سرویسهای اطلاعاتی خارجی فعالیت کنند و همچنین علیه اشخاص مرتبط با این سازمانها اقدام به عملیات کند، بدون آنکه شرایط سختگیرانه قبلی درباره اطمینان از فعالیت نامشروع این سازمانها را احراز کند. به گفته یکی از این مقامات سابق، سیآیای از وقتی مجوز مدنظرش را از ترامپ دریافت کرده، زمان را تلف نکرده و بسیاری از عملیاتهایی را که قبلاً آرزویشان را داشت، اجرایی کرده است؛ از عملیاتهای خرابکارانه مانند آتشسوزی و انفجار گرفته تا افشای عمومی اطلاعات در قالب نشت اطلاعاتی یا توزیع اطلاعاتی که مانند اطلاعات محرمانه هستند. همهی اینها عملیاتهایی هستند که باید برای سیآیای خط قرمز باشند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل (چپ) و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا؛ مقامات ایران وعده دادهاند اگر اثبات شود دخالت خارجی در انفجار نطنز نقش داشته، تهران قطعاً دست به عملیات انتقامجویی خواهد زد (+)
خطر بزرگی که در نتیجه این عملیاتها آمریکا را تهدید میکند، بدیهی است. آمریکا نه تنها انحصار این عملیاتها را به دست ندارد، بلکه حتی برتری چشمگیری هم نسبت رقبا یا دشمنانش در این حوزه ندارد. اتفاقاً در مقابل این نوع حملات آسیبپذیرتر هم هست. «ادوارد اسنودن» نشان داد که «آژانس امنیت ملی» (NSA) توان حفاظت از اطلاعات محرمانه خودش را ندارد. ویکیلیکس اقدام به انتشار «والت ۷ [۱۳] » کرد و ابزارهای محرمانه حملات سایبریِ خود سیآیای را در آن معرفی نمود. اگر حتی نهادهای جاسوسی آمریکا نمیتوانند از اطلاعات محرمانه خودشان حفاظت کنند، تصور کنید اوضاع امنیتی در نهادهای خصوصی آمریکایی، مانند بانکها و سازمانهای رسانهای، خیریه، مذهبی، و تجاری، چهقدر افتضاح است. اگر سیآیای به این نهادها در کشورهای دیگر حمله کند، آنوقت حمله آن کشورها به این نهادها در آمریکا نیز مشروع خواهد بود.
عملیاتهای سیآیای، مانند خرابکاری [احتمالی] در نطنز [۱۴] ، صرفاً موجب افزایش بیثباتی [در روابط بینالمللی] میشود. ایران، تأسیسات دیگری هم دارد که میتواند در آنها سانتریفیوژ مونتاژ کند. حمله سیآیای نمیتواند جلوی پیشرفت این کشور در فناوریهای غنیسازی را بگیرد؛ اما این حمله، پیشاپیش موجب شده ایران به این فکر بیفتد [۱۵] که نکند بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که از تأسیسات هستهای این کشور بازدید میکنند، جاسوسانِ تحت امر آمریکا باشند [۱۶] . در نتیجه، تهران ممکن است در بازدیدهای بازرسان آژانس از تأسیسات هستهایش و اطلاعات آژانس درباره فعالیتهای اتمیاش محدودیت ایجاد کند. و این چیزی نیست که به نفع هیچکس باشد.
سال ۲۰۲۰؛ سالی کمحادثه در ایران
رسانههای مختلف غربی، از جمله نیویورکتایمز [۱۷] ، فارنپالسی [۱۸] ، فاکسنیوز [۱۹] ، نیوزویک [۲۰] ، سیبیاسنیوز [۲۱] ، رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی [۲۲] ، بیبیسی [۲۳] و حتی اندیشکدههایی مانند «میدلایست اینستیتوت [۲۴] » و البته رسانههای اسرائیلی [۲۵] با آبوتاب زیادی حوادث اخیر در ایران را گزارش کردهاند و عمدتاً تلاش کردهاند آنها را مرتبط با یکدیگر توصیف کنند. مجله آمریکایی نشنالاینترست حتی در گزارشی با عنوانِ جذاب «جنگ اعلامنشده علیه ایران [۲۶] » صراحتاً مینویسد: «یک سری حملات خشونتآمیز، با استفاده از انفجار و آتش، علیه ایران درگرفته است. شمار این حوادث بیش از آن است که بتوان آنها را صرفاً تصادفی دانست؛ اینها بخشی از یک اقدام سازماندهیشده هستند.» در صورتی که اینگونه نیست.
آتشسوزی در رشتهکوه زاگرس؛ رسانههای غربی، هر نوع آتشسوزیای را در ایران، «مشکوک» و «نتیجه اقدامات خرابکارانه» توصیف میکنند (+)
آنچه تا اینجا درباره عادی بودن حوادث اخیر در ایران گفته شد، بر اساس تحلیل ماهیت این حوادث بود. زیرساختهای ایران در شرایط ایدهآل نیستند و بنابراین انفجار در یک ایستگاه انتقال برق یا نشست گاز طی یک تابستان داغ، اتفاقات غیرعادیای به شمار نمیآیند. کارشناسان دیگر، از جمله «راز زیمت» استاد دانشگاه تلآویو و کارشناس اندیشکده اسرائیلی «مؤسسه مطالعات امنیت ملی [۲۷] »، نیز بر اساس تحلیلهای خود به همین نتیجه رسیدهاند. زیمت که در وبسایتش مینویسد «من در دنیای فیزیکی در اسرائیل زندگی میکند، در دنیای مجازی در ایران [۲۸] » خاطرنشان میکند:
بررسی سریع حوادث انفجار گاز که فقط طی ماههای جولای و آگوست سال ۲۰۱۹ در ایران رخ دادند، نشان میدهد که ناگزیر باید دستکم تعدادی از این حوادث اخیر را نتیجه احتمالاً غفلت از زیرساختها و سوءمدیریت دانست [نه دخالت خارجی] [۲۹] .»
یک) رسانههای غربی این تصویر ماهوارهای را از منطقه خجیر پیش از انفجار اخیر منتشر کردهاند (+)
دو) رسانههای غربی این تصویر ماهوارهای را منتشر کردهاند و ادعا میکنند این تصویر، منطقه خجیر را پس از انفجار اخیر نشان میدهد؛ این رسانهها مدعی هستند لکه بزرگ سیاهرنگ در نتیجه انفجار ایجاد شده و بنابراین «حادثه، بسیار بزرگتر از انفجار مخازن گاز بوده است» (+)
سه) این تصویر، توسط مشرق دریافت شده و پوشش گیاهی در اطراف محل انفجار را نشان میدهد؛ این پوشش گیاهی، شباهت زیادی به همان «لکه سیاه» دارد، اما در تصویر ماهوارهای «پیش از انفجار» (تصویر یک) دیده نمیشود (+)
اما در کنار تحلیل، اکنون اعداد و ارقام هم عادی بودن انفجارها و آتشسوزیهای اخیر در ایران را ثابت میکنند. «تیزیانا کوردا [۳۰] » کارشناس مسائل ایران و محقق «شبکه پیشبرد مطالعات اجتماعی و سیاسی» در دانشگاه میلان ایتالیا بر اساس مطالعات زیمت و با «بررسی عمیق آرشیو خبرگزاری ایرنا برای جمعآوری دادههای مرتبط با آتشسوزیها و انفجارهای بزرگ گاز در ایران از اواسط ماه می تا پایان ماه جولای *یک سال قبل* (۲۰۱۹) [۳۱] » به این نتیجه رسیده است که حوادث اخیر کاملاً «معمولی» هستند. اتفاقاً به نظر میآید سال ۲۰۲۰ برای آتشنشانهای ایرانی سال کمحادثهای بوده است؛ کوردا یافتههای خود را اینگونه خلاصه میکند:
تنها تفاوت مهم حوادث سال ۲۰۲۰ نسبت به حوادث سال ۲۰۱۹، انفجار در مراکز نظامی و هستهای است. حوادث چند هفته قبل در نطنز و خجیر واقعاً ارزش تحقیق را دارند، اما اقدام رسانههای بینالمللی در تداوم پوشش افراطیِ تکتک انفجارهای عادی دیگر در ایران، بیمعناست [۳۲] .
«آتش و انفجار»؛ مقایسه انفجارها و آتشسوزیهای مهم در ایران: ۲۵ اردیبهشت تا ۹ مرداد ۹۸ (چپ) با ۲۶ اردیبهشت تا ۱۰ مرداد ۹۹ (+)
کوردا روی حادثه خجیر نیز تأکید دارد، اما شواهد نشان میدهد، این حادثه نیز اگرچه در یک مجموعه نظامی رخ داد، اما به احتمال قوی، یک حادثه صرفاً صنعتی بوده است. حادثه در تأسیساتی رخ داده که گفته میشود برای ساخت موشک از آن استفاده میشود. با این حال، به نظر میآید دلیل انفجار، نشت گاز از مخازن بوده و حادثه هم با فاصله از سالن بوده است. تصاویر ماهوارهای از محل انفجار، نشان میدهد هیچ آسیبی به سالن اصلی وارد نشده است، در حالی که اگر اقدام خرابکارانه در کار بود، این سالن باید هدف اصلی میبود.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد در حادثه انفجار در خجیر، آسیبی به سالن اصلیای وارد نشده است که گفته میشود در آن موشک تولید میشود؛
بر فرض صحت ادعای ساخت موشک در این سوله، هدف از هرگونه عملیات خرابکاری قاعدتاً باید سالن اصلی میبود (+)
حوادث غیرعادی در آمریکا و تلاش «رژیم»! برای عادی جلوه دادن اوضاع
چنانکه گفته شد، از حوادث اخیر در ایران، صرفاً انفجار در سایت هستهای نطنز است که نمیتوان آن را یک «حادثه صنعتی» دانست، چراکه مونتاژ سانتریفیوژ نیازی به مواد منفجره یا خطرناک ندارد و بنابراین هرچه که در تأسیسات نطنز منفجر شده، حتماً به صورت قاچاقی وارد سایت شده است. البته همین انفجار هم تأثیر زیادی در برنامه هستهای ایران نخواهد گذاشت. مونتاژ سانتریفیوژها به نقطهای دیگر منتقل خواهد شد، تمهیدات امنیتی افزایش خواهد یافت، و شش ماه دیگر، این کشور به همان نقطهای برخواهد گشت که چند هفته پیش در آن بود.
آتشسوزی در کشتی جنگی «بونهوم ریچارد» آمریکا که موجب خروج کامل آن از خدمت شد، یکی از سوژههای شوخی کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی با موضوع انفجارها و آتشسوزیهای اخیر در ایران و آمریکاست (+)
عملیات روانی رسانههای غربی ظاهراً تأثیر چشمگیری هم روی افکار عمومی در ایران نگذاشته است. کاربران فضای مجازی [که حساب کاربری برخی از آنها توسط توئیتر بسته شده است [۳۳] ]، اتفاقاً به نوبه خود، حوادث اخیر در آمریکا را به تمسخر گرفتهاند:
یک سری انفجارهای «مرموز» در آمریکا رخ داده است. این حوادث «مشکوک»، از جمله در یک کارخانه تولید فولاد در ایالت ایندیانا[ی آمریکا] و یک کشتی جنگی آمریکایی، بودهاند. با این حال، «رژیم» همچنان تلاش میکند اوضاع را عادی جلوه دهد [۳۴] .
در همینباره بخوانید:
اگرچه اشاره کاربران فارسیزبان به حوادث اخیر در آمریکا، طنازانه است، اما بررسی برخی از حوادث اخیر در آمریکا در اینجا ضرورت دارد. کشتی تهاجمی آبی-خاکی بونهوم ریچارد، ۱۲ جولای ۲۰۲۰ (۲۲ تیر ۹۹)، همزمان با عملیات روتینِ تعمیر و نگهداری در پایگاه دریایی «سندیگو» در شهر سندیگو در ایالت کالیفرنیا، دچار آتشسوزی شد. این آتشسوزی چهار روز طول کشید و نهایتاً آهنپارهای از این کشتی به جای گذاشت که گفته میشود دیگر قابلتعمیر نیست. اگر این گمانهزنیها تأیید شود، یعنی نیروی دریایی آمریکا باید حدود چهار میلیارد دلار هزینه برای جایگزینی بونهوم ریچارد کنار بگذرد [۳۵] .
در همینباره بخوانید:
›› ناو ۱/۵ میلیارد دلاری ارتش آمریکا در آتش سوخت
›› رسانه آمریکایی: مشخص نیست کشتی حادثهدیده آمریکا قابل تعمیر باشد
›› آیا انفجار ناو «بونهام ریچارد» به سرنوشت جت «E-A۱۱» دچار میشود؟
بلافاصله پس از یواساس بونهوم ریچارد، اخبار آتشسوزیهای کوچکتر در کشتی تهاجمی «یواساس کرسارج» (که خواهر بونهوم ریچارد محسوب میشود) هنگام انجام عملیات تعمیر و نگهداری در یکی از تأسیسات کمپانی نظامی «جنرالداینامیکس» در شهر «نورفولک» [۳۶] و ناو هواپیمابر «یواساس جان اف. کندی» در شهر «نیوپورت»، هر دو در ایالت ویرجینیا [۳۷] ، منتشر شد. حادثه برای کشتی کرسارج حتی موجب شد نیروی دریایی آمریکا به کارخانهای که عملیات تعمیر و نگهداری را روی این کشتی انجام میداد، دستور دهد فعالیتهای خود را موقتاً تعطیل کند. آیا پنتاگون نگران بود توطئهای (خارجی) در کار باشد؟
در همینباره بخوانید:
اگرچه آتشسوزی در بونهوم ریچارد، به دلایل ابعاد نظامیِ خبر، به شکل گستردهتری مخابره شد، اما طی روزهای بعد از این حادثه (و آتشسوزی در دو شناور دیگر نیروی دریایی آمریکا)، آتشسوزیها یا انفجارهای متعدد دیگری هم در آمریکا رخ داد: نیروگاه برق شهر «ویتفیلد» [۳۸] و کارخانه فولادسازی «آرسلورمیتال» در شهر «برنزهاربر» [۳۹] ، هر دو در ایالت ایندیانا، و کارخانه مواد شیمیایی «آلکمیکس» در شهر «کالجپارک» در ایالت جورجیا [۴۰] ، نیروگاهی در حوالی شهر «لاسوگاس» در ایالت نوادا [۴۱] . اینها تنها برخی از آتشسوزیهایی بودند که تنها در عرض چند روز در تأسیسات صنعتی آمریکا رخ دادند. این در حالی است که آتشسوزیها و انفجارها [۴۲] در خانهها [۴۳] ، کلیساها [۴۴] ، مراکز تجاری [۴۵] ، کشتیها [۴۶] ، جنگلها [۴۷] ، و نقاط دیگر آمریکا (که بعضی از آنها تعمدی هم هستند [۴۸] ) آنقدر زیادند که از حوصله این گزارش خارج هستند.
کلیسای ۲۴۹ ساله «سنگابریل» در شهر «سنگابریل» در ایالت کالیفرنیا، پس از آتشسوزی اخیر (+)
نمایی از داخل کلیسای ۲۴۹ ساله «سنگابریل» در شهر «سنگابریل» در ایالت کالیفرنیا، که خسارتهای آتشسوزی اخیر را نشان میدهد (+)
در همینباره بخوانید:
علاوه بر حوادث اخیر، آتشهای دیگری هم در آمریکا میسوزد؛ چهبسا بتوان گفت تمام آمریکا دارد میسوزد. آتش خشم مردم علیه نژادپرستی [۴۹] اکنون بیش از دو ماه است که آمریکا را میسوزاند: از سرنگونی مجسمههای «پدران بنیانگذار [۵۰] » گرفته تا آتش زدن پرچم آمریکا توسط مردم این کشور [۵۱] ، و از تلاش مردم برای خودمختاری و استقلال از دولت فدرال [۵۲] تا برافروختن آتش در فضای سبز محوطه کاخ سفید [۵۳] . اگرچه رسانههای بینالمللی به ندرت به «زنجیره» حوادث آتشسوزی و انفجار در آمریکا اشاره میکنند [۵۴] ، اما سؤال اصلی اینجاست: در مقام مقایسه، حوادث اخیر در ایران مرموزتر هستند یا در آمریکا؟
[۷] Fire breaks out at a shipbuilding facility in #PersianGulf port city of Bushehr in southern #Iran... Link
[۲۲] Fire At Power Station, Gas Leak At Petrochemical Plant Are Latest Incidents At Iranian Facilities Link