به گزارش مشرق، یکی از مشکلات سد راه ازدواج این روزهای جامعه تجملات، چشم و همچشمی، سختگیریهای نابجا و آداب و رسوم غلطی است که گریبانگیر زوجهای جوان و بعضاً خانوادههای آنان شده است. در بعضی خانوادهها شاهد هستیم که زوجهای جوان چند سال پس از عقد دور از یکدیگر و به اصطلاح در دوران نامزدی زندگی میکنند تا شرایطی برایشان مهیا شود که خانوادهٔ عروس بتوانند جهیزیهٔ مفصلی برای دخترشان فراهم کنند و سالها زیر بار قسط و بدهی بروند و خانوادهٔ داماد نیز بتوانند در یکی از تالاهاری مجلل با سرو چندین مدل غذا و خرید طلاهای لوکس، آرایشگاه لاکچری و آتلیه و فیلمبرداریهای پرخرج مراسم ازدواج پسرشان را برگزار کنند و تا سالها بدهی همان یک شب عروسی را پرداخت کنند و آرامش را از خود سلب کنند. این هزینههای اضافی کمر خانوادهها و زوجها را خم میکند و باعث میشود ازدواج برای جوانان سخت و سنگین باشد، در نهایت خود عاملی است برای کاهش آمار ازدواج در کشور.
علیرضا طاعتی، داماد قزوینی به همراه همسرش تمام این تابوها را شکستند و در کمال سادگی و بدون برگزاری مراسم در شرایط کرونا و بدون تهیهٔ طلاهای لوکس و جهیزیهٔ لاکچری و دیگر مرسومات زیر سقف مشترک خود رفتند تا الگویی برای دیگر جوانان شوند و راه را برای دیگران نیز باز کنند و به تمام نبایدها و نمیتوانهای جامعهٔ امروزی خاتمه دهند.
داماد خبرنگار و عروس گرافیست با حلقههای نقره بر سر سفرهٔ عقد حاضر شدند
علیرضا طاعتی، داماد 26 سالهٔ قزوینی که از قضا از خبرنگار نیز هست، جهت ادامهٔ تحصیل به تهران میرود و در کنار تحصیل، بهصورت پروژهای مشغول بهکار میشود. در محل کار با طوبی بنیادی، دختر بوشهری آشنا شده و احساس میکند میتوانند در کنار یکدیگر زوج موفقی باشند. او با حقوق ماهیانه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای ازدواج پا پیش گذاشت و به خدا اعتماد میکند. طوبی نیز علیرضا را انتخاب میکند، زیرا معتقد است در کنار او میتواند به آرامش و تکامل برسد. اما ماجرای آنها تنها این پیوند جنوب و شمال نیست! آنها تقریباً از تمام آنچه برای شروع زندگی ضروری نیست گذشتند، تا زندگی مشترکشان را آغاز کنند.
علیرضا و طوبی نه تنها قید خرید سرویس طلا در این شرایط سخت اقتصادی را زدهاند، بلکه با خرید حلقههای نقره که منقش به نامهای «یاحیدر» و «یازهرا» است بر سفرهٔ عقد حاضر شدند و تنها با صرف هزینهٔ 2 میلیون و 80 هزار تومانی جهت محضر، حلقههای نقره، چادر و دستهگل عروس و برخی لوازم دیگر زندگی مشترک خود را آغاز کردند. جالب اینکه با توجه به شیوع کرونا، آنها ترجیح دادند تنها نزدیکترین اعضای خانواده مانند پدر و مادر در محضر شاهد عقد آنان باشند و حتی قید حضور اقوام نزدیک خود در باشکوهترین لحظهٔ زندگی خویش را نیز زدند.
علیرضا در گفتوگو با خبرگزاری فارس در قزوین میگوید: من و همسرم به اتفاق تصمیم گرفتیم یک عقد محضری ساده داشته باشیم و بهدلیل شرایط کرونا و شرایط اقتصادی جامعه، زندگی مشترکمان را بدون تجملات و بدون مراسم آغاز کنیم و خودمان را معطل این وضعیت نکنیم. خدا را شکر خانوادهها نیز به عقاید و نظرات ما احترام گذاشتند و نه تنها بر اجرای آداب و رسوم مختلف پافشاری نکردند، بلکه زمینههای آغاز زندگی مشترک ما را نیز فراهم کردند. ما حتی با وجود گرانی طلا، خود را زیر بار این هزینههای سنگین نیز نبردیم و همسرم در کمال سادگی نهتنها قید سرویس طلا را زدند، بلکه حلقهٔ طلا نیز خریداری نکردیم.
وی ادامه میدهد: بنده معتقدم تنها دم از سبک زندگی ائمه زدن و صحبت از سادهزیستی کافی نیست، بلکه در شرایط فعلی نیازمند این هستیم که این سادهزیستی و دوری از تجملات را عملی کنیم تا جوانان سر و سامان پیدا کنند و بهدلیل گرانی و مشکلات موجود در جامعه، از ازدواج طفره نروند تا انواع و اقسام مشکلات دامنگیر جامعه نشود.
وی ادامه میدهد: ما با مدد از زندگی عاشقانهٔ امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) زندگی سادهٔ خود را بیهیچ مراسمی آغاز کردیم و از این بزرگواران برای ادامهٔ راه نیز طلب یاری کردیم. در آغاز زندگی مشترک ما، نه خبری از آرایشگاه لاکچری بود و نه خبری از هزینههای گزاف برای آتلیه و فیلمبرداری و لباس عروس و این قبیل رسوم، بلکه تنها با تهیهٔ یک جهیزیهٔ ساده و لوازم مورد نیاز از سوی خانوادهٔ همسرم و بدون خرجهای اضافه بلافاصله پس از عقد محضری و بدون گرفتن هیچگونه مراسمی، زندگی مشترک خود را آغاز کردیم.
صاحبخانهٔ خوب؛ گوهر کمیاب این روزهای جامعه
علیرضا و طوبی بلافاصله پس از عقد بهدنبال اجارهٔ یک خانهٔ نقلی رفتند تا بتوانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند. با توجه به گرانی افسار گسیختهٔ این روزهای مسکن، از پیدا کردن خانهای با شرایط موجود، ناامید میشدند که ناگهان گوهر کمیاب این روزهای جامعه یعنی صاحبخانهٔ خوب درهای امید را به روی آنان میگشاید.
علیرضا میگوید: در شرایطی که برخی صاحبان املاک، خانهها و مغازههای خود را با قیمتهای سرسامآور اجاره میدهند و تنها بهدنبال گرفتن پول بیشتر هستند، صاحبخانههایی نیز پیدا میشوند که به وجدان و انصاف در شرایط فعلی اعتقاد دارند. در این میان خداوند نیز با ما یار بود و طبق وعدهای که در قرآن داده است همهٔ درها را به روی ما گشود.
وی اظهار میکند: خدا صاحبخانهٔ خوبی را بر سر راه ما قرار داد که علیرغم اینکه مبلغ اجارهٔ ملک خود را مناسب و حتی کمتر از اجارههای متعارف امروزی به بنگاه معاملات سپرده بود، اما به محض اینکه متوجه شد ما تازه عروس و داماد هستیم، از مبلغ رهن و اجاره کم کرد و حتی پس از اینکه بنده جهت پرداخت مبلغ اجارهٔ ماه نخست با او تماس گرفتم، اصرار کرد که بهدلیل شرایط کرونا و وضعیت اقتصادی نامناسب جامعه، کرایه را هر زمان که در توانم بود پرداخت کنم و عجلهای نداشته باشم.
وقتی همهٔ تابوها بهراحتی شکسته و آداب و رسوم اضافه حذف میشوند
این زوج جوان با زیر پا گذاشتن همهٔ آداب و رسوم اضافه و شکستن تابوها، به همه ثابت کردند که میتوان با حذف تجملات به زندگی مشترک آرامش بیشتری بخشید. علیرضا عنوان میکند: همسر بنده حاضر شد همهٔ عرفهای سختی که در منطقهٔ خود داشتند را زیر پا بگذارد تا به این وسیله راهی را برای زوجهای جوان باز کنیم که همه به سادگی بتوانند به ازدواج روی بیاورند و از این سنت حسنهٔ نبوی دور نشوند.
برای مثال در منطقهٔ سکونت همسرم عرف بر این است که خطبهٔ عقد دختر حتماً در منزل پدری و نه محضر خوانده شود، بر سر سفرهٔ عقد خانوادهٔ داماد به عروس سرویس طلا هدیه دهند و داماد نیز سرویس طلای مجزایی به عروس خانم هبه کند، مراسم ازدواج در تالارهای لاکچری و با سرو چندین نوع غذا و دسر برگزار شود.
وی در ادامه بیان میکند: ما نیز رسم بر این داریم که اگر از اقوام عروس یا داماد کسی فوت کند، الزاماً تا سالگرد او مراسم عروسی برگزار نکنیم و آداب و رسومی از این قبیل. ما خود را درگیر این مسائل نکردیم و پس از عقد محضری، زندگی خود را بدون تشریفات و تجملات آغاز کردیم.
علیرضا میگوید: لازم است مسائلی که زائد بر سنت حسنۀ ازدواج هستند و دست و پای جوانان را بستهاند، ولو آنکه تبدیل به عرف و آداب شده باشند، از یک جایی و توسط جوانان قطع شود تا همه بتوانیم راحتتر به زندگی ادامه دهیم. برای مثال بنده دوستانی دارم که اکنون شرایط مالی خوبی برای ازدواج دارند، اما بهخاطر همین رسم و رسوم اشتباه مدت زیادی است که در دوران عقد و نامزدی بهسر میبرند و روز به روز بر مشکلات خود اضافه میکنند. زیبایی زندگی مشترک به این است که زوجهای جوان تلاش کنند و زندگیشان را بسازند. بنده نیز این شرایط را مدیون از خود گذشتگی همسرم هستم که با شرایط کنار آمد.
علیرضا ادامه میدهد: ما کاری هم به حرف و حدیثهای دیگران نداریم، چون این حرف و حدیثها در هیچ شرایطی تمامی ندارند. متأسفانه برخیها خرجهای بیهوده و تجملات را مایهٔ فخر و مباهات میدانند، در صورتی که به عقیدهٔ بنده ما نباید برای خوشامد دیگران خود و خانوادهٔ خود را سالها زیر بار قرض و بدهی جهت تهیهٔ جهیزیهٔ آنچنانی و مراسم لاکچری ببریم و آرامش را از خود سلب کنیم، بلکه لازم است تا جاییکه میتوانیم از هزینههای غیرضروری کم کنیم تا به هدف اصلی ازدواج که همان رسیدن به آرامش است برسیم.
سرازیر شدن برکت در زندگی ساده و عاشقانه
زمانی که از وجود برکت در زندگیهای ساده از داماد قزوینی گزارشمان سؤال میپرسم، میگوید: از سرازیر شدن برکت در زندگی مشترک هر چه بگویم کم گفتهام. بنده پس از ازدواج با حقوق 1 میلیون و 200 هزار تومانی، درهای رحمت و برکت به رویم گشوده شد و ناخودگاه شرایط کاری برایم بهوجود آمد که حقوقم حدود 3 برابر شد. در این میان نیز پروژههای کاری فراوانی به بنده پیشنهاد میشود که گاهی واقعاً در کارهای خدا و تحقق وعدههای شیرین او حیران میمانم، در این میان نیز ناخودآگاه درهایی به سمت ما باز میشوند که تنها حضور خدا را پشت این درها احساس میکنیم.
زندگی کوتاهتر از آن است که لحظات خوب ما بخواهند صرف تجملات شوند
طوبی بنیادی، نوعروس این روزهای قزوین است که حتی از ابتداییترین خواستههای خود نیز گذشته است تا بتواند با همسرش زیر یک سقف زندگی کند و در کنار او به تکامل و آرامش برسد. طوبی در گفتوگو با خبرگزاری فارس در قزوین میگوید: ما با توجه به تفاهم فکری که داشتیم تصمیم گرفتیم زندگیمان را ساده شروع کنیم و خانوادهها نیز با این شرایط کنار آمدند. بنده از همان ابتدا تمایل به برگزاری مراسم آنچنانی و خرجهای بیهوده نداشتم، زیرا معتقدم زمانی که میتوانیم بهراحتی لحظات بیشتری را در کنار یکدیگر باشیم و از حضور یکدیگر آرامش بگیریم و به تکامل برسیم، چرا باید به بهانههای واهی مانند تجملات آنرا به تعویق بیندازیم.
وی ادامه میدهد: این مسائل و این آداب و رسوم دست و پا گیر جزو ملزومات و ضروریات زندگی نیستند و به سادگی میتوان از آنها چشم پوشید. آرامش و آسایش مهمترین مسئلهای است که زوجهای جوان باید تلاش کنند با آسان گرفتن ازدواج و دوری از چشم و همچشمی و تجملات به آن برسند.
به خانواده گفتم برای تهیه جهیزیه خود را در سختی قرار ندهند
این نوعروس میگوید: ملاک بنده برای ازدواج تلاش و احساس مسؤولیتی بود که همسرم داشت، همچنین احترامی که به خانه و خانواده قائل بود از دیگر مشخصههایی است که باعث انتخاب من شد. متأسفانه بسیاری از زوجهای امروزی تمایل دارند در همان ابتدای ازدواج به همه چیز برسند و دیگر تلاشی برای زندگی مشترکشان نکنند، اینطور که نمیشود. بنده حتی در تهیهٔ جهیزیه نیز به خانوادهام گفتم به هیچوجه خود را در سختی قرار ندهند و هر چه در توان داشتند را تهیه کنند، بقیهٔ وسایل را ما به مرور زمان در طی زندگی مشترک میخریم.
این نوعروس نیک اندیش میگوید: مگر همهٔ پدر و مادرهایی که اکنون دارند زندگی موفقی را سپری میکنند از ابتدا صاحب همهچیز بودهاند؟ برخی تابوهای جامعه باید شکسته شوند، خوشبختانه ما این توان را داشتیم که پیشقدم شویم و این تابوها را بشکنیم تا یک زندگی ساده را شروع کنیم. آرامشی هم که اکنون داریم نتیجهٔ همین آغاز ساده است که هر روز دریچهای نو به روی زندگی مشترکمان گشوده میشود که پیش از این حتی فکرش را هم نمیکردیم. اگر قرار بود با تجملات زندگی خود را آغاز کنیم، اکنون باید مدام استرس و نگرانی قرض و قسطهایی را داشتیم که بهخاطر تجملات بار آمده بودند و بحث و مشاجرههایی که بعضاً در پی این فشارهای روانی اتفاق میافتند، در حالی که اکنون تنها دغدغهٔ ذهنی من همسرداری و ساختن یک زندگی ایدهآل در کنار همسرم است. وی در پایان عنوان میکند: زندگی دنیایی علیرغم تصور ما آنقدر طولانی نیست که قرار باشد ما بهترین لحظات خود را صرف تجملات و فشارهای روحی و روانی ناشی از آن کنیم، پس بهتر است آغاز سادهتری داشته باشیم تا به آرامش بیشتری برسیم.
زندگی علیرضا و طوبی یک نمونهٔ جالب از آغاز یک زندگی مشترک ساده و بیشیله و پیله است که هر صفحهٔ آن میتواند درس بزرگی برای زوجهای جوان و خانوادهها باشد تا به سادگی از خیر چشم و همچشمی، تجملات و آداب و رسوم غلط بگذرند که بتوانند در کمال آرامش به یک زندگی موفق و عاشقانه دست پیدا کنند.