گروه جهاد و مقاومت مشرق - دستگیری «جمشید شارمهد» سرکرده گروهک تروریستی تندر، بار دیگر خاطره تلخ انفجار در حسینیه شهدا (کانون رهپویان وصال شیراز) در ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ را در ذهن ها زنده کرد. اگر چه احساس غرور از اقدام کمنظیر سربازان گمنام امام زمان (عج) تلخی آن خاطره را تا حدودی کم می کند اما این دستگیری، بهانه ای شد برای گفتگو با خانم سعیده سادات اکبری که از اهالی شیراز و از فعالان کانون رهپویان وصال است و اخیرا کتابی درباره شخصیت یکی از شهدای آن حادثه نوشته است.
کتاب «عاشقانه ای برای ۱۶ ساله ها» را انتشارات شهید کاظمی درباره زندگینامه شهیده راضیه کشاورز منتشر کرده. شهیده ای که فقط ۱۶ سال داشت و در ÷ی انفجار در حسینیه شهدا، در دهم اردیبهشت ۱۳۸۷ به شهادت رسید.
به برکت دستگیری عامل این انفجار، درباره این کتاب با نویسنده اش گفتگویی کوتاه داشتیم که پیش روی شماست.
**: یک ماه دیگر، تولد دختری است که اگر به شهادت نرسیده بود، شمع بیست و هشت سالگی اش را فوت می کرد. نوشتن درباره دختری که سه - چهار سال بزرگتر از شما بود و حالا به فیض شهادت رسیده، چه حسی داشت؟
شهیده راضیه کشاورز در زمان شهادت فقط ۱۶ سال داشتند. بنده اون زمان ۲۰ سال سن داشتم و خب زمانی هم که تصمیم گرفتم در رابطه با این شهیده بنویسم حدودا ۲۷ سال سن داشتم. البته چون خودم مسئول واحد شهدای قسمت خواهران کانون رهپویان وصال بودم، به این فکر افتادم که نوشتن رو از این شهیده آغاز کنیم و در ادامه هم در رابطه با شهدای دیگر این واقعه مطالبی را جمع آوری کنیم. خب مطالب رو جمع آوری کردیم. با خانواده شهیده و دوستانشون مصاحبه کردیم و مطالب جمع آوری شد. سپس بعد از پیاده سازی مطالب، نوشتن کتاب رو شروع کردم.
**: آیا شما در زمان حیات مادی شهیده کشاورز هم ایشان را دیده بودید؟
بنده ایشون رو در زمان حیات ندیده بودم.
**: مهمترین ویژگی شهیده کشاورز از نظر شما چیست؟
مهمترین ویژگی شهیده به نظرم عملکرد ایشون بوده، یعنی به محض یاد گرفتن یک نکته اخلاقی، معنوی و از این دست سریع برنامه ریزی داشته برای رسیدن به اون مطلب. نکته جالب زندگی این شهیده، گرفتن چله دعای عهد در سن پنجم ابتدایی بوده که چله رو هم از روی تقویمی که در منزل بوده پیدا میکنه و از اون به بعد محبت به امام زمان در دلش جرقه می زنه.
**: وضعیت فعالیت های کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز بعد از حادثه و انفجار اردیبهشت سال ۸۷ چگونه شد.
فعالیت های کانون بعد از اون اتفاق نه تنها کم نشد بلکه پررنگتر هم شد.
**: این کانون در حال حاضر چه وضعی دارد و فعالیت هایش بیشتر در چه زمینه ای است؟
در حال حاضر هم فعالیت های کانون مثل گذشته است. به غیر از مناسبت های خاص، جلسه های هفتگی و شنبه شب ها هست. سخنران این مجموعه آقای سید محمد انجوی نژاد هستند که مسئول مجموعه و پایه گذار مجموعه هم هستند. مسافرتهای جمعی مشهد، کربلا، راهیان نور و پیاده روی اربعین که همه اینها با برنامه ریزی فرهنگی انجام میشه. راه اندازی مدارس دخترانه و پسرانه در همه مقاطع که جزو موفقترین مدارس شیراز هستند از جمله فعالیتهای این کانون است. مهدکودک، خیریه و موسسه آفرینش یک لبخند هم ازجمله زیر مجموعه های فرهنگی این کانون هستند.
البته در چندماه اخیر به علت کرونا مراسم های هفتگی تعطیل بوده و فقط سه شب مراسم حیای قدر در فضای باز و یکی از بوستان های شیراز به نام باغ جنت برگزار شد.
**: وضعیت استقبال از کتاب عاشقانه ای برای ۱۶ ساله ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
چاپ کتاب دقیقا در اوج بیماری کرونا انجام شد و از این جهت چون شرایط عادی نبود، کتاب اونطور که باید معرفی نشد و برنامه رونمایی هم متاسفانه به همین دلیل برگزار نشد. به نظرم و طبق گفته جناب آقای خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی باتوجه به همه این اوصاف، استقبال خوبی از این کتاب شده. ان شاءا... برنامه رونمایی هم قرار است در ماه محرم و در یکی از مراسم های کانون برگزار ۱۱شود.
**: آیا کتاب دیگری در دست تالیف دارید؟
در حال حاضر مشغول جمع آوری مطالب شهید دیگری هستم تا ان شاءا... نوشتن کتاب بعدی رو شروع کنم.
**: دستگیری سرکرده گروه تندر چه حسی برای شما در پی داشت؟
توی کانون و انتهای حسینیه، نمایشگاه کوچکی به اسم معراج شهدا وجود داشت که وسایل شهدا و مین وخمپاره و از این دست وسائل که پلاستیکی هم بودند، نگهداری می شد؛ اون زمان که این اتفاق افتاد، جوّی ایجاد شده بوده در شیراز و در کل کشور که این اتفاق به واسطه همین وسایل بوده که خب برای افرادی که در متن ماجرا بودند، این حرف اصلا قابل هضم و باور نبود و خب زمانی که عاملان حادثه دستگیر شدند بعد از چند ماه، مظلومیت این مجموعه به اثبات رسید... درحال حاضر که مهره اصلی این گروه تروریستی پیداشده، هم داغ دلمون تازه شد، هم این که واقعا خوشحال شدیم از اینکه بعد از ۱۲ سال مسئول اصلی این واقعه دستگیر شد.
*میثم رشیدی مهرآبادی