به گزارش مشرق، بررسی زمینهها و بسترهای جنگ سیوسه روزه حزبالله و رژیم صهیونیستی نیازمند بازخوانی دقیق تحولات داخلی لبنان و شرایط سیاسی بازیگران منطقه در آن دوران است.
کتاب «ناگفتههای جنگ ۳۳ روزه» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده یکی از اولین آثار مستند و مکتوب درباره تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۲۰۰۶ است که برای اولینبار به مذاکرات پشتپرده و کنشگری جریانات سیاسی و دیپلماتیک میپردازد.
بخشی از این کتاب تلاشهای گروههای غربگرای داخل لبنان برای خلع سلاح مقاومت را روایت میکند که در ادامه از نظر میگذرد.
در جلسهای که صبح روز ۱۴ مارس ۲۰۰۶ برگزار شد، گفتگویی درباره مزارع شبعا و تثبیت لبنانی بودن آنها صورت گرفت. سمیر جعجع، رئیس کمیته اجرایی نیروهای مسلح لبنان، درحالیکه سرش را در میان دستهایش گرفته بود و تکان میداد، با اعتماد به نفس کامل گفت: برادران، (و این بار با تکان دادن سر و به جلو راندن آن) این حقیقتی است که باید به آن توجه شود. پیشنهاد میکنم موضوع را از زاویه دیگری بررسی کنیم و به بندهای دیگر بپردازیم.
سپس برخی بندهای توافقنامه آتشبس با اسرائیل را با تأکید بر برخی مضامین آن خواند. بعد اضافه کرد: «تجاوزات اسرائیل متوقف نمیشود مگر با رایزنیهای بینالمللی. تصور نمیکنم ما بتوانیم با اسرائیل به توازن نظامی دست یابیم. راهحل یک توافق آتشبس جدید با پشتیبانی و حضور گسترده نظامی بینالمللی است. برای مثال ۱۵ هزار سرباز سازمان ملل به مدت ۲۵ یا ۵۰ سال در لبنان محفوظ بماند؛ و گرنه ما در وضعیت جنگ مستمر با اسرائیل و غرب باقی خواهیم ماند، و اوضاع همچنان بد باقی خواهد ماند. اما با حضور نیروهای سازمان ملل میتوانیم خرس وحشی را از خودمان دور کنیم؛ زیرا جنگ در راه است». با پایان یافتن حرفهای جعجع، سعد حریری، رئیس جریان المستقبل، گفت: «من این پیشنهاد را درک میکنم.»
جعجع در جلسه ۸ ژوئن ۲۰۰۶ م و در پاسخ به دیدگاه سید حسن نصرالله درباره استراتژی دفاعی گفت: «نظر سید حسن این است که سلاح موجود در دست حزبالله نوعی تعادل قوا است و مانع اسرائیل است؛ درحالیکه این یک فرضیه غیرواقعی است. ضربه قریبالوقوع اسرائیل مسئله چندان پوشیدهای نیست و بحث مطرح در میان محافل نظامی اسرائیل این است که آیا بیتفاوت بنشینیم یا منتظر حادثه باشیم؟ به عقیده من حادثه نزدیک شده است. اگر چه برایشان مشخص شده که بهایی در این خصوص خواهند پرداخت. راهحل این است که ۲۵ هزار نیروی بینالمللی حافظ صلح درخواست کنیم که از پوشش هوایی برخوردار باشند. این نیروها طبیعتاً «ابوملحم» نیستند.
در کوزوو صربها دیگر نمیتوانند بازگردند. نیروهای بینالمللی دستور حمله به دو طرف را دارند و هواپیما و قایق در اختیارشان قرار دارد. بجاست که از فرصت جایگزینی معنوی از سلاح استفاده کنیم، تا این امر نتیجهی جنگ نباشد.
پاسخ «سید» به جعجع؛ و «برّی» فاجعه قانا را یادآور میشود
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، درباره سخنان جعجع گفت: «اینکه سلاح مقاومت فاقد قدرت بازدارندگی برای اسرائیل و سلاحی غیر فعال است، سخنی نسنجیده است. برای توضیح، ما عملکرد خاص خودمان را داریم. یک روش میگوید ما نمیپذیریم که دشمن برنامه زمانی جنگ را مشخص کند. مهم این است که به دشمن بفهمانیم بهای ماجراجویی نظامی برایش بسیار گران تمام خواهد شد. تفاهمنامه آوریل و نیز تفاهمنامه ژوئیه بر اهمیت سلاح موشکی به منظور حمایت از روستاها و زیرساختهای لبنان تأکید کرد؛ چرا که این سلاح تهدیدی برای شهرکهای دشمن صهیونیستی شده است.»
ایشان در ادامه توضیح داد: «حزبالله خواهان جنگ فراگیر منطقهای نیست ... من نمیگویم که مقاومت قرار است به تنهایی از لبنان حمایت کند، بلکه به همراه ارتش لبنان این وظیفه را ادا خواهد کرد.» در این جا برّی یادآور میشود: «مایلم در این جا بگویم بنده اصرار دارم که ارتش باشد و مقاومت در کنار آن، و هر یک وظیفه و جایگاه خود را در میدان نبرد داشته باشد، وهیچگاه گفته نشود که تفاوتی میان آنها وجود دارد. مقابله با دشمن نیازمند مشارکت همگانی است.»
سید حسن در ادامه افزود: «دشمن صهیونیستی از یک سو بر ایجاد شکاف میان ارتش و دولت و مردم و از سوی دیگر، میان اینها و مقاومت حساب باز کرده است. من با آقای برّی موافقم و میگویم که همه ما باید همسو باشیم. اما در باره تجربه حمایت نیروهای بینالمللی و کوزوو باید بگویم که این شهر تحت حمایت سازمان ملل درآمد، ولی لبنان مثل آن نمیشود. آیا اسرائیل زیر بند هفتم قرار خواهد گرفت؟ غیرممکن است.
برّی بار دیگر حرف سید حسن را قطع کرد و گفت: «برای یادآوری شما باید به بمباران مقر سازمان ملل در قانا و شهادت ۱۰۳ نفر از مردم اشاره کنم. بعد از آن سازمان ملل قطعنامهای مبنی بر لزوم پرداخت هزینه انهدام این مقر به میزان فقط یک ملیون دلار صادر کرد؛ ولی اسرائیل آن را پرداخت نکرد، و نه بند ششم و نه بند هفتم، هیچ یک مانع آن نشد. مشکل ما با غرب و آمریکا این است که اسرائیل از اجرای قطعنامههای سازمان ملل مستثنی است. تنها راهحل ممکن برای حل این مسئله سلاح مقاومت است. مسئله اصلی سلاح مقاومت است. این سلاح برای استمرار آزادسازی مناطق اشغالی و حمایت از لبنان است، لذا نباید از آن بترسیم. بله این سلاح مورد توجه غرب است، چرا که هر چه اسرائیل را ناراحت میکند، برای غرب مهم است. سازمان ملل بفرماید و به اسرائیل فشار بیاورد تا از مزارع شبعا عقبنشینی کند و همه اسرا را تسلیم ما کند. در این صورت ما مذاکره میکنیم.»
در این لحظه سنیوره، نخستوزیر، اظهار داشت: «به اصل موضوع برگردیم، لبنانیها خواهان یک توافق آشکار درباره سلاح حزبالله هستند. میخواهند بدانند اگر مزارع شبعا آزاد شود، سرنوشت چه خواهد بود؟»
سعد حریری، رئیس جریان المستقبل، ادامه داد: « در سال ۲۰۰۰ وقتی اسرائیل عقبنشینی کرد، سوریها دستپاچه شدند و خیلی خرسند نبودند. در این حال موضوع مزارع شبعا را برکشیدند. ما مسئولیتهایی داریم؛ اینکه مردم را سبک نشماریم، تا ما را سبک نشمارند.»
آقای برّی به حریری پاسخ داد: «برایت جا نیفتاد؛ گویی توضیحات مرا دربارهی مزارع و مالکیت این مزارع نشنیدی.» در این بین سید حسن نصرالله اعلام کرد: «حقیقتاً طرح سلاح مقاومت بهعنوان یک مشکل به نفع هیچ کس نیست، و بنده این مسئولیت و این وظیفه ملی را بر خود واجب میدانم که تا آزادسازی همهی سرزمین و آزادی همهی اسرا و تأمین حمایت از لبنان به کار خود ادامه بدهم.»
برّی در پایان گفت: «حتی در مسیر مرگ هم از حسود در امان نیستیم.»
منبع: پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی