سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [۱] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانههای آمریکایی و به ویژه خبرگزاریهای منتقد ترامپ، بخشهایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان میداد حاوی توصیفات افشاگرانهای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.
جلد کتاب «اتاقی که اتفاق آنجا افتاد: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون» (+)
سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخشهایی از کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» را که در آنها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگطلب است، بلکه به فریبکاری و سیاستزدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آنچه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد. بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
آنچه در ادامه میخوانید، قسمت پانزدهم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که اتفاق آنجا افتاد» است. مشرق پیش از این شماری از جنجالیترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را میتوانید از اینجا بخوانید. همچنین قسمتهای قبلی مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش بخوانید.
قسمت پانزدهم/
جلسه شورای امنیت ملی [در واکنش به سرنگونی پهپاد «گلوبالهاوک [۲] » آمریکا توسط ایران [۳] ]، ساعت یازده صبح، سرِ وقت، شروع شد؛ و این نشان میداد که حتی ترامپ هم موضوع را جدی گرفته است. من، «پِنس [۴] » [معاون اول ترامپ]، «اِسپِر [۵] » [وزیر دفاع آمریکا]، «شاناهان [۶] » [وزیر دفاع موقت آمریکا]، «دانفورد [۷] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا]، پمپئو، «هسپل [۸] » [رئیس سیآیای]، «مولوینی [۹] » [مدیر دفتر مدیریت و بودجه]، «سیپالون [۱۰] » [وکیل آمریکایی و مشاور حقوقی کاخ سفید]، و «آیزنبرگ [۱۱] » [وکیل آمریکایی و مشاور حقوقی شورای امنیت ملی آمریکا] در این جلسه حضور داشتیم.
گلوبالهاوک یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین پهپادهای ارتش آمریکاست (+)
با توجه به جلسات متعدد شورای امنیت ملی و دیگر گفتوگوها میان اعضای کلیدی شورا طی هفتههای قبل، موضوعات این جلسه، دیگر کاملاً تکراری بودند و پیشزمینه قویِ قبلی در قالب بررسی و مباحثه داشتند. موضوعات پیش رو را عنوان کردم و بعد، از دانفورد خواستم آنچه برای گلوبالهاوک اتفاق افتاده بود [۱۲] ، را شرح دهد [۱۳] . دانفورد گفت هواپیمای بدونسرنشین ما ۱۴۶ میلیون دلار ارزش داشته [برخی منابع بسته به تجهیزات متفاوت گلوبالهاوک در هر مأموریت، ارزش پهپاد سرنگونشده را تا ۲۲۰ میلیون دلار نیز ارزشگذاری کردهاند [۱۴] ]؛ در تمام طول مدت عملیات، از جمله زمانی که هدف قرار گرفت و سرنگون شد، در حریم هوایی بینالمللی بوده؛ و ما بر اساس محاسبات و تجربیات بهدستآمده در تحقیقاتمان روی نحوه سقوط هواپیماها، از موقعیت پدافندی مطلع هستیم که با شلیک موشک، پهپاد ما را سرنگون کرد [۱۵] .
وزارت دفاع آمریکا با انتشار این نقشه، ادعا کرد مسیر پروازی پهپاد گلوبالهاوک (خط زردرنگ) در تمام مدت مأموریت، خارج از آبهای ایران (خط قرمزرنگ بالا) و حتی خارج از «مرزهای آبی ادعایی ایران» (خط مشکیرنگ) بوده است (+)
آمریکاییها با انتشار این نقشه ادعا کردند نقطهای که پهپاد گلوبالهاوک هدف قرار گرفته (نقطه آبیرنگ) و نقطهای که موشک از آن شلیک شده (نقطه قرمزرنگ) را شناسایی کردهاند (+)
تصویری که ایران از مسیر پروازی پهپاد گلوبالهاوک آمریکا (خط ضحیم سبزرنگ) منتشر کرده است؛ دایره مشکیِ بالا سمت راست، محل اصابت موشک به پهپاد را نشان میدهد (+)
در همینباره بخوانید:
›› ایران، یک - آمریکا، هیچ؛ بلوفهای سازنده گلوبالهاوک درباره جنگ با ایران
›› ترامپ فقط زبان موشک میفهمد نه دیپلماسی!
›› ایران تنها شکارچی گلوبالهاوک/ ۱۰ پهپاد دیگر آمریکا را هم بزنیم، جنگ نمیشود
دانفورد سپس پیشنهادی را مطرح کرد که در جلسه صبحانه روی آن توافق کرده بودیم؛ یعنی حمله به سه سایت در ایران و چند اقدام دیگر [جزئیات بیشتر]. بقیه ما که در جلسه صبحانه شرکت داشتیم، موافقت خود را با دانفورد اعلام کردیم. آیزنبرگ گفت میخواهد این گزینهها را «بررسی کند»، اما اشارهای نکرد که ممکن است مشکل حقوقی [و نقض قوانین بینالمللی] در اینباره وجود داشته باشد. به هیچ وجه، ابداً، اصلاً، هیچ سؤالی درباره میزان تلفات احتمالی این حملات نپرسید. ترامپ در مورد روسی بودن یا نبودن این سایتها و ارزش آنها پرسید و دانفورد به او اطمینان داد که سایتها [۱۶] ساخت روسیه [۱۷] هستند، اما ارزش آنها به اندازه پهپاد ما نیست. در مورد احتمال تلفات نیروهای روسی نیز بحث کردیم، که اگرچه بعید بود، اما غیرممکن نبود. دانفورد گفت حملات در تاریکی مطلق شب انجام خواهد گرفت تا تعداد افراد حاضر در سایتها کم باشد؛ اما تعداد دقیقی ارائه نکرد. هیچکدام از حضار هم از او نخواست که رقمی اعلام کند.
به نظر من، رفتار ترامپ به وضوح نشان میداد که میخواهد به اهداف بیشتری از آنچه ما پیشنهاد کرده بودیم، حمله کند. وقتی به روشهای مختلف در مورد گزینههای دیگر سؤال کرد، گفتم: «میتوانیم حمله را یکباره انجام دهیم؛ یا مرحلهبهمرحله؛ یا هر طور که شما دوست داشته باشید.» میخواستم ترامپ متوجه شود که ما نمیتوانیم با ارائه پیشنهادی که خودمان روی آن توافق کردهایم، مانع از آن شویم که او گزینههای دیگر را بررسی کند. بازگرداندن اعتبار آمریکا و بازدارندگیِ مطلقاً ناچیز ما مقابل یک کشورِ دینسالار، جنگطلب و یاغی با آرمان ساخت سلاح هستهای، اقداماتی فراتر از اینها را هم توجیه میکرد، اما من فکر نمیکردم که نیازی به مطرح کردن این استدلال باشد.
مطمئن بودم ترامپ دستکم بستهای که در جلسه صبحانه روی آن توافق شده بود، را تأیید خواهد کرد. دانفورد با هر گزینه دیگری جز توافقِ سرِ صبحانه مخالف بود؛ او هم (مثل همه ما) کاملاً به موفقیت این بسته اطمینان داشت. بحث همچنان ادامه داشت، اگرچه پمپئو عمدتاً ساکت نشسته بود. به خاطر حمایت من از بسته صبحانه، ترامپ گفت: «بولتون در نقش یک میانهرو» و همه خندیدند. من با اشاره به موضوع تأمین مالی عملیات [که ترامپ اصرار داشت باید توسط اعراب انجام شود] گفتم: «این عملیات، سودآور هم خواهد بود» و پمپئو یک بار دیگر درباره اقدامات امیدوارکنندهای که تا آن روز برای جمعآوری منابع مالی انجام داده بود، توضیح داد. گفت علاوه بر تأمین مالی، به دنبال جلب مشارکت نظامی برای گشتزنیهای مشترک دریایی و امثال آن نیز بوده است. قرار بود آخر هفته هم برای رایزنیهای بیشتر عازم منطقه شود. ترامپ گفت: «درباره مذاکره حرفی نزن؛ فقط درخواست پول و نیروی گشتی بکن [۱۸] .»
بعد، ترامپ صحبتهای خود در مورد «کِری [۱۹] » [وزیر خارجه سابق آمریکا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما] و «قانون لوگان [۲۰] » [که شهروندان حقیقی آمریکا را از مذاکره با دولتهای متخاصم منع میکند] را شروع کرد که بدون آن هیچ جلسهای در مورد ایران رسمیت واقعی پیدا نمیکرد. من ارائه خلاصهای از تصمیم نهایی، که همان بسته صبحانه بود، بحث را به سرانجام رساندم. ترامپ ضمن موافقت، خواست که بیانیهای صادر شود با این مضمون که ما «داریم پاسخی جزئی به خطای غیرضروری ایرانیها میدهیم.» از آنجایی که انتقام میبایست برای ایران غافلگیرانه میبود، هیچ کسِ دیگری با صدور چنین بیانیهای موافقت نکرد و این ایده به فراموشی سپرده شد.
ترامپ در مورد زمان حمله پرسید و دانفورد گفت که برآورد آنها ساعت ۹ شب به وقت واشینگتن است (که منظورش «ساعت اصابت» [موشکها] به اهداف بود). دانفورد همچنین گفت: «آقای رئیسجمهور، اگر آنها تلاش کردند در واکنش به این اقدام، آمریکاییها را بکُشند، ما با شما تماس میگیریم.» ترامپ گفت: «فکر نمیکنم اینطور بشود. من نگران سربازانمان در سوریه هستم. آنها را بیرون بیاورید.» دانفورد جواب داد: «این کار را هم بالأخره انجام خواهیم داد.» و ترامپ در جواب گفت: «سوریه دوست ما نیست.»
در مورد تصمیمی که گرفته شد، سه جنبه قابلتوجه وجود داشت: (۱) همانطور که در بالا اشاره شد، قرار بود اهداف نظامیِ عملیاتی را هدف قرار دهیم، نه اهداف صرفاً نمادین؛ (۲) قرار بود به داخل خاک ایران حمله کنیم، که به معنای عبور از خط قرمز این کشور بود؛ و قطعاً با این کار، ادعاهای مکرر آنها درباره واکنش همهجانبهشان به چنین حملهای، در بوته آزمایش گذشته میشد؛ و (۳) حمله ما به این اهداف، احتمالاً تلفات انسانی به دنبال داشت؛ این موضوعی بود که ما به آن پرداخته بودیم و بنابراین ترامپ اطلاع داشت حملاتی که او دستور آنها را صادر کرده، به مرگ ایرانیها (و احتمالاً روسها) منجر خواهند شد. البته بعدها، وقتی این حمله توسط ترامپ لغو شد، روایتهای مختلفی در مورد این تصمیمِ حیرتآور او مطرح شد، اما من قویاً معتقدم که ترامپ در زمان اتخاذ این تصمیم، دقیقاً میدانست چه کار دارد میکند.
ما برای ارائه گزارش به کنگره، جلسهای برنامهریزی کرده بودیم که البته «پلوسی [۲۱] » [رئیس مجلس نمایندگان] بیست دقیقه دیر رسید. در این فاصله، ترامپ و بقیه ما در «اتاق کابینه» منتظر ماندیم و گفتوگویی تصنعی داشتیم. وقتی موضوع هوآوی مطرح شد، «چاک شومر [۲۲] » [رهبر اقلیت دموکرات در مجلس سنا] در رابطه با مقابله با این کمپانی چینی گفت: «دموکراتها پشت شما هستند.» «مارک وارنر [۲۳] » سناتور ارشد دموکرات [و معاون رئیس] در کمیته اطلاعات سنا، صحبت او را قطع کرد و گفت: «شبکه [۵G] هوآوی هیچ امنیتی نخواهد داشت. اگر این واقعیت را برای معامله استفاده کنیم (یعنی در ازای دریافت امتیازات تجاری از پکن، تحریمها علیه هوآوی را لغو کنیم)، اعتبارمان را نزد همپیمانانمان از دست خواهیم داد.» در این مورد حق با وارنر بود، اما ترامپ اعتقاد داشت همه چیز در مذاکرات تجاری امکان دارد.
سرانجام وقتی پلوسی رسید، ترامپ وضعیت را شرح داد. «آدام شیف [۲۴] » رئیس دموکرات کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، پرسید نقشه ما چیست. ترامپ از پاسخ به این سؤال طفره رفت و گفت «آنها [ایرانیها] خواهان مذاکره هستند» و توضیح داد که کِری با نقض قانون لوگان آنها را از مذاکره منصرف کرده است. دموکراتها نگران استفاده از نیروی نظامی بودند، اما ترامپ به شوخی گفت: «حمله میکنیم، اما نه حملهای که خیلی ویرانگر باشد.» بعد هم گفت: «بزرگترین خطر این است که کاری انجام ندهیم»، که باعث شد «جیم ریش [۲۵] » [سناتور جمهوریخواه ایالت آیداهو] صحبتهای ترامپ را قطع کند و بگوید «من هم موافقم» و به دنبال آن همه جمهوریخواهان موافقت خود را اعلام کردند. «مایک مککال [۲۶] » (نماینده جمهوریخواه تگزاس) پرسید آیا میتوانیم سایتهایی را در ایران تخریب کنیم که حمله به پهپاد از آنها انجام شده است یا نه. ترامپ جواب داد: «نمیتوانم در اینباره چیزی بگویم، اما [از نتیجه کار] راضی خواهید بود.» امیدوارم همهمان توانسته باشیم وقتی ترامپ این حرف را میزد، چهره جدی خودمان را حفظ کنیم. «میچ مککانل [۲۷] » [سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی و رهبر اکثریت سنا] پرسید: «این [سرنگونی پهپاد] با درگیریهای گاهوبیگاه سالهای گذشته چه تفاوتی دارد؟» و ترامپ بهدرستی جواب داد: «مسئله، این حادثه نیست؛ مسئله، مقصد نهایی ایران است. نمیتوانیم اجازه دهیم سلاح هستهای داشته باشند.» دانفورد اضافه کرد: «یک تفاوت کیفی وجود دارد و آن اینکه این حمله، مستقیماً از طرف ایران صورت گرفته و میتوان آن را به طور قطعی به ایران نسبت داد.»
جلسه، ساعت ۴:۲۰ به پایان رسید و کار آمادهسازی برای حمله سرعت گرفت. من که فکر میکردم تمام شب را در کاخ سفید سپری خواهم کرد، حدود ساعت ۵:۳۰ به خانه رفتم تا لباسهایم را عوض کنم و برگردم. دانفورد تأکید کرده بود که ساعت ۷:۰۰ بعدازظهر زمانِ [نهاییِ صدور فرمان] انجام/عدم انجام حمله به سه سایت ایرانی خواهد بود؛ بنابراین با خودم فکر کردم تا قبل از ساعت حمله، یعنی ۹:۰۰ شب، وقت زیادی دارم. حدود ساعت ۵:۳۵ از داخل خودروی «سرویس مخفی [۲۸] » [نیروی امنیتی ویژه حفاظت از شخصیتهای سیاسی و مهم آمریکا] با ترامپ تماس گرفتم و گفتم همه چیز دارد به خوبی پیش میرود. او هم گفت: «خیلی خب؛ بزن بریم.» ساعت ۵:۴۰ هم با شاناهان در مورد سخنرانیای صحبت کردم که او و دانفورد بعد از پایان حملات، باید در پنتاگون ایراد میکردند؛ و اینکه آیا جلسه پرسشوپاسخ رسانهای هم داشته باشند، یا اینکه بهتر است فقط یک بیانیه مکتوب را قرائت کنند. به خانه رسیدم، لباس عوض کردم، و فوراً برگشتم؛ و البته در ترافیک سنگین ورودی بزرگراه یادبود «جورج واشینگتن» گرفتار شدم.
هنوز در مسیر بودم که شاناهان تماس گرفت تا خبر حمله به سفارت انگلیس در ایران را (که بعداً معلوم شد صحت نداشته) به من بدهد. گفت او و دانفورد تصمیم گرفتهاند ساعت اصابت را به ۱۰:۰۰ موکول کنند. منبع خبر حمله به سفارت، یک افسر رابط انگلیسی در ستاد مشترک ارتش بود، اما شاناهان گفت پمپئو در حال بررسی موضوع است (و نهایتاً هم مشخص شد که ماجرا صرفاً یک تصادف جزئی خودرویی بوده است). باورم نمیشد که پنتاگون زمان حمله را کاملاً سرخود تغییر داده، به خصوص که اطلاعات ناکافی را هم مبنای این کار قرار داده بودند. با ترامپ تماس گرفتم و گفتم ممکن است حمله را یک ساعت به تأخیر بیندازیم، اگرچه هنوز در حال بررسی موضوع بودیم. ترامپ هم دلیل این تأخیر را درک نمیکرد، اما اعتراضی هم نکرد.
بلافاصله بعد از قطع تماس با ترامپ، به دانفورد تلفن زدم، اما به من گفتند دانفورد و ترامپ دارند با هم حرف میزنند. من که نگران بودم شاناهان و دانفورد دودل شده باشند، به پمپئو (که در محل اقامتش بود) تلفن زدم تا با او تبادلنظر کنم. پمپئو فکر میکرد شاناهان و دانفورد مردد شدهاند و کاملاً زیرِ همه چیز زدهاند. به پمپئو گفته بودند با توجه به «حمله» به سفارت انگلیس، بهتر است چند روز صبر کنیم و ببینیم آیا میتوانیم انگلیسیها را هم در عملیات انتقام با خودمان همراه کنیم یا نه (اگرچه با توجه به رویدادهای بعدی، این نظریه هرگز بیش از این بررسی نشد). اوضاع بدتر هم شد. همزمان با گفتوگوی من و پمپئو، از «اتاق وضعیت [۲۹] » [اتاق جلسات مهم یا اضطراری در کاخ سفید] تماس گرفتند و گفتند ترامپ میخواهد با من، پمپئو، شاناهان و دانفورد کنفرانس تلفنی داشته باشد.
سرنگونی پهپاد گلوبالهاوک، فرصت طلایی جان بولتون (چپ) و مایک پمپئو (وسط) برای متقاعد کردن ترامپ (راست) به حمله به ایران بود (+)
ترامپ حدود ساعت ۷:۲۰ به کنفرانس تلفنی ملحق شد (من در آن لحظه داشتم به آرامی از پل «روزولت» روی [رود] «پُتومَک» عبور میکردم) و گفت تصمیم گرفته حمله را لغو کند، چون حمله «متناسب» نبود. گفت: «صدوپنجاه تا در مقابل یکی» که من فکر کردم شاید منظورش تعداد موشکهایی است که احتمالاً ما شلیک میکردیم، در مقابل یک موشک ایرانیها که گلوبالهاوک را سرنگون کرده بود. اما ترامپ گفت یک نفر (که ترامپ نامش را نیاورد) گفته احتمالاً در این حمله صدوپنجاه ایرانی کشته خواهند شد، و گفت: «کیسههای حمل جسد زیادی [لازم] است» و نمیخواهد جان این همه آدم را در ازای یک هواپیمای بدونسرنشین به خطر بیندازد؛ و دوباره گفت: «متناسب نیست.» پمپئو سعی کرد برایش استدلال منطقی بیاورد، اما ترامپ گوشش بدهکار نبود. گفت گزینه «حمله در آینده» همیشه وجود دارد و بحث را تمام کرد. دوباره هم تکرار کرد نمیخواهد این همه کیسه حمل جسد را از تلویزیون ببیند. من سعی کردم نظرش را تغییر دهم، اما به جایی نرسیدم. فقط گفتم نزدیک کاخ سفید هستم و وقتی رسیدم به دفتر بیضی [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا] خواهم آمد.
در تمام دوران حضورم در دولت، این غیرمنطقیترین کاری بود که از یک رئیسجمهور شاهد بودم. به یاد سؤالی افتادم که زمانی «کِلی [۳۰] » [رئیس وقت ستاد کارکنان کاخ سفید] از من پرسیده بود: «الآن که ترامپ رئیسجمهور است، اگر دچار یک بحران واقعی شویم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟» اکنون گرفتار یک بحران بودیم و ترامپ رفتار عجیبوغریبی داشت، درست همان چیزی که کِلی از آن میترسید. وقتی به ورودی کاخ سفید در خیابان «وِست اِگزِکیِتیو» رسیدم، کمی از هفتونیم گذشته بود. «کوپرمن [۳۱] » [معاون وقت جان بولتون] بیرون بود و بعد از سلام و احوالپرسی، گفت حمله لغو شده است. به دفترم رفتم و کیفم را آنجا گذاشتم، و بعد مستقیم به دفتر بیضی رفتم. سیپالون، آیزنبرگ و یکی از کارمندان مولوینی آنجا بودند.
گفتوگوی عجیبوغریبی با ترامپ داشتم و در جریان آن متوجه شدم آیزنبرگ شخصاً با آمار «صدوپنجاه نفر تلفات» به دفتر بیضی رفته و این رقم را از جایی در وزارت دفاع تهیه کرده است (که در مورد آن هم روز بعد اطلاع بیشتری پیدا کردم). استدلال او این بود که انتقامگیری به این شکلِ نامتناسب، خلاف قانون است. همه اینها مزخرف محض بود؛ چه رقم تلفات که هیچ مقام ارشدی آن را بررسی نکرده بود، و چه استدلال حقوقی که برداشتی تحریفشده از اصل تناسب بود. (بعد از لغو حمله، کارشناسان به نقل از «استیون شووِبل [۳۲] » قاضی ارشد سابق آمریکاییِ دیوان بینالمللی دادگستری نوشتند «در مواردی که واکنشِ نظامی به طور خاص برای توقف یا دفع یک حملهی مسلحانه انجام میشود، دیگر لازم نیست واکنش کموبیش با حملهی اولیه متناسب باشد [۳۳] .»)
ترامپ گفت بعد از صحبت با آیزنبرگ به دانفورد تلفن کرده (احتمالاً همان موقعی که من میخواستم با ترامپ تماس بگیرم) و دانفورد هم در برابر این تصمیم مقاومتی نداشته است. دانفورد روز بعد به من گفت این صحت ندارد، اما دیگر کار از کار گذشته بود. زبانم بند آمده بود و احتمالاً همه کسانی که در دفتر بیضی حضور داشتند هم به وضوح میتوانستند این را ببینند. سعی کردم توضیح بدهم که ارقام ادعایی تلفات تقریباً کاملاً حدسی هستند، اما ترامپ اصلاً گوش نمیداد. فقط در ذهنش تصویر صدوپنجاه کیسه حمل جسد را تصور میکرد و دیگر هیچ توضیحی را نمیپذیرفت. هیچ توجیه دیگری هم نداشت؛ فقط نگرانیاش در مورد تصاویر تلویزیونیِ ایرانیهای کشتهشده را تکرار میکرد. نهایتاً گفت: «نگران نباش؛ ما همیشه میتوانیم این حمله را انجام بدهیم، و اگر هم حملهای بکنیم، بهمراتب شدیدتر خواهد بود»؛ وعدهای که پشیزی ارزش نداشت.
در همینباره بخوانید:
›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟
›› آیا آمریکا توان حمله نظامی به ایران را دارد؟
›› پیامدهای جنگ با ایران برای ترامپ، آمریکا، خاورمیانه و دنیا چیست؟
آنچه خواندید، قسمت شانزدهم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که اتفاق آنجا افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمتهای بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم مشرق قرار خواهد گرفت. قسمتهای قبلی مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از لینکهای زیر بخوانید:
›› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود
›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام
›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است
›› آیا روسیه خواهان خروج ایران از سوریه بود؟/ ترس بولتون از تنها گذاشتن ترامپ با پوتین
›› ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟
›› داغی که سقوط پهپاد آمریکایی به دل بولتون گذاشت/ جزئیات استعفای «سگ دیوانه» از پنتاگون
›› جزئیات سفر ترامپ به پایگاهی که ایران موشکباران کرد
›› جزئیات تحریم سپاه پاسداران/ شورای امنیت باید قطعنامه حمله نظامی به ایران را صادر کند
›› کاش توانسته بودم رژیم ایران را سرنگون کنم/ ترامپ توهم داشت همه میخواهند با او مذاکره کنند
›› اتهامزنی آمریکا به ایران در حوادث بندر فجیره/ به ترامپ گفتم برای واکنش نظامی آماده شود
›› آیا آمریکا در انفجار ماهوارهبر «سفیر» نقش داشت؟/ ترامپ: خوشم میآید سربهسر ایرانیها بگذارم
›› با امید حمله به ایران بود که استعفا نمیدادم
›› مذاکره با ایران فقط بعد از تغییر رژیم ممکن است
›› بعد از سرنگونی گلوبالهاوک فقط با حمله به ایران دلمان خنک میشد/ قاسم سلیمانی به انفعال ما میخندید
همچنین برای مطالعه ترجمههای قبلی مشرق از کتابهای مهم بینالمللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، میتوانید به کتابخانه مشرق مراجعه کنید.