به گزارش مشرق، «رسول سنائیراد» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
به نقل از آیتالله جوادی آملی آمده است: «یک وقتی در قم ۹۰ شهید برای تشییع آورده بودند. سخنران مراسم تشییع من بودم. مادران شهید برای وداع با فرزندانشان در سر خیابان چهارمردان قم ایستاده بودند. این مادران شهید گویا فرزندانشان را به حجله دامادی میبردند. مادران به دنبال نعش جوانان، آخر مادر بر سر نعش فرزندش آن هم ارباً اربا؟! آنجا بود که با خودم گفتم دین خدا را نه سخنرانی تو حفظ کرده و نه فتوای فلان عالم. وقتی خدا بخواهد دین را حفظ کند، اینگونه آن را حفظ میکند. این است که الان اگر کسی بخواهد بداند سند ششدانگ این کشور به نام کیست، باید گفت سیدالشهدا. کشور ایران را اسلام و خون سیدالشهدا حفظ نمود.»
آنچه در بالا آمد به خوبی علت موج حمله به عزاداران حسینی و هیئتهای عزاداری را بیان میدارد که امسال کرونا را بهانهای برای تشدید حملات ناجوانمردانه خویش قرار داده و پیاپی بر طبل اعتراض به برگزاری مراسم عزای حسینی میکوبند و با بزرگنمایی اندک نقص و اشتباهی در رعایت ضوابط پروتکلهای بهداشتی، حملات تخریبی خود را بر این مراسم متمرکز میسازند.
حال آنکه برخلاف این القائات کذب و کینهتوزانه، ضوابط و پروتکلهای بهداشتی در مراسم عزاداری حسینی به صورت حداکثری مراعات میشود و نظارت بر اجرای آن، فراتر از هر نظارت رسمی، توسط خود عزاداران و متولیان مراسم هیئتها صورت میگیرد.
با توجه به همین وضعیت ناشی از رعایت حداکثری ضوابط بهداشتی توسط هیئتها و عزاداران حسینی است که مقام معظم رهبری از آنان تشکر کردند.
تا پیش از کرونا، بهانه مخالفان مراسم محرم و صفر و عزای حسینی، رفتار احساسی و منطقگریز معدودی از عناصر افراطی در این مراسم بود که با دست زدن به رفتارهای خشن و نابهنجار مثل قمهزنی، استفاده از زنجیرهای تیغدار، راه رفتن روی خار و خاشاک یا خاکستر آتش موجب برانگیختن احساسات منفی و وحشت تماشاگران میشدند و تصویری خشن از عزای حسینی ترسیم میکردند که پیامد آن شیعههراسی و احساسات منفی نسبت به عاشورا و مراسم عزای حسینی بود.
بهانهجویان و مخالفان عزای حسینی را میتوان طیفی از نیروهای سکولار و دینستیز تا مخالفان و دشمنان نظام جمهوری اسلامی دانست که یک سر آن هم درون نیروهای مذهبی قشری و سکولارمسلک میباشد که گرچه مخالفتی با مراسم عزای حسینی ندارند، اما با عقلستیزی یا لجاجت مراسم عزاداری را به سمت خشونت و رفتارهای احساسی و بعضاً بیپروایی و شلختهتری میکشانند همین گروه برای نیل به اغراض خود نه تنها اصرار به قمهزدن دارد، بلکه لیسزدن ضریح و در و دیوار امام یا امامزاده شیعی را به نمایش گذاشته و بهانهجویی واکنش دینستیزان را زمینهسازی میکند.
این طیف را میتوان به دو گروه کلی دینستیز و دینمریض جای داد که کارکرد مشترک آنها دینهراسی و بدنامسازی متدینان و بیاعتباری مراسم دینی است البته این گروهها از سوی دشمنان جمهوری اسلامی که هویت دینی را اصلیترین مانع برای براندازی آن میدانند، به شدت مورد حمایت و تشویق قرار میگیرند. به عنوان مثال شبکههای ماهوارهای آنان عموماً در انگلیس مستقر بوده و از منابع مالی عربستان و امارات تغذیه میشوند یا خط تهاجم و محورهای تهاجم آنها علیه مراسم عزای حسینی و عزاداران کاملاً هماهنگ بوده و یکدیگر را به شکل سازمان یافته کاملاً پوشش میدهند.
هدف اصلی این گروهها را میتوان حذف روح حسینی و گرایش عاشورایی از جامعه ایرانی و محرومسازی نظام از این بخش هویتی دانست که در پیروزی انقلاب و ثباتبخشی و استحکام نظام جمهوری اسلامی، نقش بنیادی و سرنوشتساز داشته است. رد این هویت را میتوان هم به مبارزه و استقامت علیه نظام ستمشاهی، هم جهاد و مقاومت در هشت سال جنگ تحمیلی و نابرابر و هم بردباری در برابر تحریم و فشار امریکا و حامیان غربی آنان و هم ایستادگی در برابر جریان خشن و وحشی تروریسم تکفیری، آشکارا دید و لمس کرد. همین هویت، دشمنان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی، کشور ایران و ملت عزیزمان را ناکام گذاشته و رؤیای آنان برای نابودی چندماهه و چندساله را به کابوسی وحشتناک تبدیل و ضمانتبخش عمر ۴۱ ساله انقلاب و نظام اسلامی با وجود تمامی فشارها، فتنهها، تحریمها و جنگ ترکیبی و ناجوانمردانه دشمنان و مخالفان آن بوده است.
از این رو موج مخالفخوانی و تخریب علیه مراسم عزای حسینی و عزاداران سیدالشهدا گرچه ظاهری کارشناسانه و شیک دارد که با شعار سلامت جسمی و روانی جامعه دنبال میشود، اما با نوعی انتقامجویی و کینهورزی علیه مذهب و نظام دینی آمیخته است که به خوبی پایداری و ماندگاری نظام را در پیوند با این آیین ایرانی و مذهبی یافته و هرگونه اقدام براندازی سخت و نرم در برخورد با آن به مثابه کوبیدن مشت بر سندان به حساب میآید.