به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۰ امریکا را میتوان به جرئت تنها انتخابات ریاست جمهوری این کشور دانست که موضوع یک کشور خارجی و ناتوانی امریکا در مهار و مقابله با آن، همتراز با مسائل داخلی این کشور، نقش تعیینکنندهای در سرنوشت و نتیجه انتخابات امریکا پیدا کرده است. شکستهای اخیر امریکا در شورای امنیت سازمان ملل در پیشبرد اهدافش در مقابله با ایران اسلامی در قالب جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران یا پیشبرد سازوکار برگرداندن تحریمها علیه ایران که خود بر آن عنوان مکانیسم ماشه نهاده است، کار را به جایی رسانیده که رسانههای معتبر جهان اذعان میکنند امریکا در این مواجهه به جای منزوی کردن ایران خودش را منزوی کرده است.
روزنامه امریکایی نیویورک تایمز در این زمینه مینویسد: «متحدان و دشمنان امریکا باهم از پذیرش درخواست دولت امریکا برای تحریم ایران روی گرداندند و به طور بالقوه اقتدار جهانی امریکا را تضعیف کردند، یک رویارویی دیپلماتیک بر سر تحریمهای بینالمللی علیه ایران ملموسترین نمونهای است که نشان دهد ایالات متحده به جای منزوی کردن تهران تا حد زیادی خود را از نظم جهانی منزوی کرده است.» نشریه انگلیسی گاردین نیز در ترسیم این مواجهه پا را فراتر نهاده و مینویسد: «امریکاییها واقعاً به اوج بلاهت و مسخرگی رسیدهاند، امریکاییها آنقدر دستشان را بد بازی کردهاند، آنقدر پرخاشگر بودهاند که خود را نزد دیگران منزوی کردهاند؛ نه تنها سیاستی را که در پیش گرفتند پذیرفته نشد بلکه خودشان «نخواستنی» بودند.»
شتابزدگی ترامپ و تیم همراهش در ماجرای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی یا مکانیسم ماشه برای رسیدن به یک دستاورد در مهار و تسلیم ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این کشور، آغاز ماجرا نیست بلکه پایان خط یک مواجهه چهار ساله است که با هدف شکست و تسلیم و فروپاشی درونی نظام جمهوری اسلامی ایران، با خروج ترامپ از برجام آغاز شد و در عین تشدید تحریمهای اقتصادی و حتی به مواجهه نظامی هم رسید که با سرنگونی پهپاد امریکایی یا هدف گرفته شدن پایگاه امریکایی عینالاسد در عراق (بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در خارج از این کشور) کار را به آنجا کشاند که بزرگترین قدرت نظامی جهان در برابر اقتدار نظام اسلامی سر تسلیم فرود آورده و برای مهار و شکست مقاومت فعال مردم ایران متوسل به فریبهای تبلیغاتی و خط تحریف شود. ترامپ به رغم التماس برای مذاکره جهت فریب افکار عمومی و فعالان سیاسی در ایران یا وعده توافق با ایران بعد از پیروزی در انتخابات برای جامعه امریکا، در کمتر از سه ماه تا انتخابات سوم نوامبر۲۰۲۰ (سیزدهم آبان ۱۳۹۹) به شدت نگران شکست خود در انتخابات است.
در نقطه مقابل، اما دموکراتها با تلاش برای بهرهبرداری از شکستهای جمهوریخواهان در مواجهه با ایران و ناتوانی آنها در حل مسائل منطقه غرب آسیا و چالشهای درونی جامعه امریکا نظیر پیامدهای کرونا و اعتراضات گسترده اجتماعی در این کشور به دلیل تبعیض نژادی، آنگاه که مانیفست انتخاباتیشان را منتشر میکنند، موضوع ایران جایگاه ویژهای در این مانیفست دارد. هفته گذشته خانم کاملا هریس که قرار است در صورت انتخاب بایدن نامزد دموکراتها، معاونش شود در مراسم تبلیغاتی این حزب گفت: سیاستهای دونالد ترامپ در قبال ایران، باعث انزوای امریکا شده است. او که سناتور کالیفرنیاست، افزود: «من عضو کمیته اطلاعاتی سنا هستم و به اعتقاد من بیش از هر زمان دیگر در میان متحدان خود منزوی شدهایم و برای رسیدگی به این مشکل نیازمند کمک هستیم.» او در عین حال با تکرار سیاست تهاجمی امریکا علیه ایران یادآور شد: «بگذارید شفاف سخن بگویم، ما به ایران اجازه نمیدهیم به سلاح اتمی دست یابد. در همین حال، اطمینان حاصل خواهیم کرد که اسرائیل از حمایت ناگسستنی ایالات متحده برخوردار است.» او با اشاره به شعار «اول امریکا»ی دونالد ترامپ گفت: «به نظرم منصفانه است اگر بگوییم این رویکرد اول امریکا در واقع امریکا را تنها گذاشته که در راستای منافع ما یا منافع متحدان ما نیست.» او افزود: «دولت بایدن ایران را پاسخگو خواهد کرد و در صورتی که تهران به تعهدات خود بازگردد، دوباره به توافق هستهای ملحق میشود»؛ تعهداتی که از منظر آنها توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران را نیز باید مهار کند!
مروری بر مواضع دو حزب در مواجهه با ایران نشاندهنده این است که هدف اصلی دو حزب با اذعان به ناتوانی در براندازی و فروپاشی نظام اسلامی، مهار و تسلیم ایران است، منتها در روش با یکدیگر اختلاف دارند، دموکراتها از مسیر تغییر فرهنگی و نرم و جمهوریخواهان از مسیر مقابله صریح و سخت این مسیر را دنبال میکنند و این در حالی است که تحریمهایی که در زمان دموکراتها (اوباما) علیه ایران نظیر قطعنامه۱۹۲۹در شورای امنیت ملل به تصویب رسید، بسیار بدتر از تحریمهای دوران جمهوریخواهان (بوش) است و اکنون ترامپ به رغم اعمال بینظیرترین تحریمها علیه ایران، با اعمال مکانیسم ماشه، تلاش دارد آن تحریمها را بازگرداند.
در نقطه مقابل در حالی که ایستادگی و مقاومت مردم ایران در طول ۴۰سال گذشته در برابر فزونخواهیهای کاخ سفید موقعیت ایران را در جهان و منطقه ارتقا داده و سبب شده است امریکاییها در عین اینکه حکام کشورهای مجاور ما را به گاو شیرده تشبیه میکنند، به ناچار در برابر عزت و عظمت مردم ایران سر تسلیم فرود آورده و ملتمسانه درخواست مذاکره میکنند، کم نیستند رسانهها و فعالان سیاسی در داخل که تاب سیاست مقاومت فعال نظام اسلامی در برابر فزونخواهیهای امریکا و دیگر قدرتهای غربی را ندارند و نگران از اینکه تداوم سیاستهای ترامپ به تقویت و تحکیم گفتمان انقلابی در کشور منجر شود و آنها در صحنه عقب بمانند، با ذوقزدگی به استقبال مواضع دموکرات رفته و با ابراز خوشحالی از پیروزی احتمالی نامزد دموکراتها با چاپ عکس تمامقد بایدن در صفحه اول روزنامههای خود- چیزی که در خود امریکا هم سابقه ندارد- تلاش دارند کشور را به ورطهای دیگر یعنی شرطیسازی به نتیجه انتخابات امریکا بیندازند که در هر دو صورت پیروزی یا شکست ترامپ، هزینههای ایران را مضاعف میکند.
آنچه برای ایران مهم است اینکه با توجه به پیشینه تقابل امریکاییها با ایران، بایدن و ترامپ باهم تفاوتی ندارند بلکه آنچه مهم است اینکه رقابتها و اختلافات داخلی امریکا نباید موجب اختلافات و دوگانگی در داخل ایران شود؛ انتخاباتی که به اذعان فارین پالیسی، نشریه معتبر امریکایی که در گزارشی به نقص قانون «انتخابات بحثبرانگیز» در امریکا و احتمال پرمناقشه شدن انتخابات ماه نوامبر در این کشور اشاره کرده و مینویسد: این روند میتواند امریکا را وارد بحران انتخاباتی و حتی خالی ماندن کرسی ریاستجمهوری کند. ترامپ اخیراً در مصاحبه با یک رسانه امریکایی در پاسخ به این سؤال که اگر شما پیروز نشوید، چه اتفاقی میافتد؟ گفته بود، منتظر باشید تا ببینید من چه کار میکنم. قبلاً هم گفته بود اگر من رأی نیاورم، جنگ داخلی اتفاق میافتد.
اینها همه در حالی است که خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریمهای شدید، کشور را به سمت یک نوع اقتصاد مقاومتی و خودکفایی و کاهش سهم نفت در بودجه پیش برده و سبب شده است در فضای سیاست داخلی گزارههایی همچون «ما باید با امریکا مذاکره کنیم»، «صلح کنیم» و... دیگر شنیده نشود و جریان غربگرا در داخل کشور تضعیف شود.
اما آنچه در روند تحولات آینده امریکا برای ایران اهمیت دارد، گرفتن انتقام خون شهید سلیمانی و دیگر همرزمان شهیدش است، فارغ از نتیجه این انتخابات، همه مقامات امریکایی دخیل در شهادت سردار سلیمانی باید تقاص اقدام ناجوانمردانه خود را در شهادت این عزیز و دیگر شهدای مقاومت بپردازند.