به گزارش مشرق، سیده راضیه حسینی فعال رسانهای نوشت:
چند وقت پیش، بعد از آنکه بیتوجهی استاندار خوزستان به مشکل بیآبی غیزانیه، کارد را به استخوان مردم رساند، چندتن از نمایندگان مجلس به این منطقه رفتند تا از نزدیک در جریان مشکلات مردم این منطقه قرار بگیرند و اجرای پروژه آبرسانی را پیگیری کنند.
همین ماجرا برای کارگران هفتتپه هم اتفاق افتاد و بعد از ماهها اعتراض بهخاطر مشکلات معیشتی جدی، با بیتوجهی کامل دولت و بیتفاوتی استاندار خوزستان مواجه شدند و ناچار شدند دست از کار بکشند. باز هم نمایندگان مجلس به هفتتپه سفر کردند، صدای کارگران مظلوم را شنیدند و طی چندین جلسه در مجلس، هم پرداخت حقوق معوقه کارگران را پیگیری کردند و هم خلعید مالکِ بیکفایت این معدن که از حمایت دولت برخوردار بود.
اما دولتی که در تمام این هفتسال و با وجود اعتراضات مکرر کارگران هفتتپه، نسبت به این همه درد و مشکل بیتفاوت بود، نتوانست بازشدن گره مشکلات کارگران را تاب بیاورد و مشاور رییسجمهور به حضور نمایندگان تهران در این منطقه و پیگیری آنها اعتراض کرد. اعتراضی که تعجب همه را برانگیخت؛ اینکه چرا باید باز شدن گره مشکلات مردم خوزستان، صدای اعتراض دولتیها را بلند کند؟
اما ماجرا به همینجا ختم نشد؛ با توجه به مشکلات عدیدهٔ مردم خوزستان، رییس مجلس در اولین سفر استانی خود به این منطقه رفت تا از نزدیک در جریان مشکلات مردم قرار بگیرد، گرههای ساختاری و قانونی را شناسایی کند و بر حل این مشکلات توسط دستگاههای متولی نظارت نماید. مشکلاتی که از آب آشامیدنی بهعنوان حقوق اولیه مردم شروع میشود تا مشکل فاضلاب و کبود امکانات در سطوح مختلف. اما باز هم جریان اعتدال و اصلاحات تاب نیاورد و رسانههایش را به خط کرد تا با ربطدادن این سفر به انتخابات ریاستجمهوری، علیه حضور رییسمجلس در استان خوزستان شانتاژ کنند و حل مشکلات مردم این استان را تحتالشعاع قرار دهند.
این مخالفتها و فضاسازیها باعث شده یک سوال جدی برای تحلیلگران بهوجود بیاید؛ اینکه چرا جریان اعتدال و اصلاحات نمیخواهد مشکلات جدی مردم خوزستان حل شود؟
مخصوصا اینکه در دوران بعد از جنگ طی حدود ۲۳سال که دولت و در نتیجه سیستم اجرایی و بودجه کل کشور در دست این جریان بوده است، قدمی جدی برای رفع محرومیت مردم خوزستان برداشته نشده و مشکلات متعدد این استان، مدام عمیقتر شده است؛ چه در دوران سازندگی، چه دولت اصلاحات و چه طی ۷ سال گذشته در دولت اعتدال. این در حالی است که این استان نفتخیز، بهخاطر مقاومت جانانه در طی هشتسال دفاع مقدس، دینی بزرگ بر گردن این کشور دارد.
برخی تحلیلگران معتقدند درگیرماندنِ این استان در مشکلات متعدد و اعتراضات مردم آن، از نظر این جریان سیاسی یک اهرم برای فشار به حاکمیت در مواقع مختلف است و به همین دلیل است که بازشدن گره مشکلات خوزستان، اینچنین مشاوران دولت و رسانههای وابسته را آشفته کرده است. همین باعث شده به هر دستاویزی متوسل شوند تا مانع از حل معضلات مردم این استان شوند.
اما کاش میفهمیدند این مردم نجیب، ازین بازیهای سیاسی خسته و دلزده هستند. رسانهها هرچقدر میخواهند شانتاژ کنند؛ مردم خوزستان، فارغ ازین فضاسازیها بهوضوح تشخیص خواهند داد کدام مسئولین برای حل مشکلاتشان آستین همت بالا زدهاند و کدام مشاوران آشنا، به آنها و دردهایشان فقط نگاهی سیاسی و ابزاری دارند.