به گزارش مشرق، مهدی نعلبندی فعال رسانه ای دلنوشته ای برای پدرومادر شهید آسایش در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد: مادر بزرگوار شهید محمدعلی آسایش و همسر مکرمه استاد حاج بیوکآقا آسایش جاوید، آسمانی شد.
درباره این بانوی بزرگوار من چیزی نمیتوانم بنویسم جز این که او مادر شهید بود و مادران شهیدان تا زندهایم بر گردن یکایک ما حقی سترگ دارند. و با رفتن این بزرگوار، حاج بیوکآقا تنهاتر شد.
حاج آقا را دیرزمانی است که میشناسم. از سیوپنج سال پیش. استادی مبرّز و بزرگ در دنیای نوحهخوانی و شعرشناسی قهار که برای انقلاب شعر هم سرود. کسی که خاضعانه در مجالس ختم شهیدان حاضر شد و نوحه خواند. و وقتی برای آخرین بار به تابوت فرزند شهیدش نگریست، لبخند به لب داشت. و من نشنیدم یک بار نه به زبان که حتی به روی خود آورد که پدر شهید است. جز یک بار که در بازگشت از هیئت و وقتی من و حضرتشان در ماشین تنها بودیم فرمود که قرآن خواندنم او را یاد علی انداختهاست. و یک بار نشنیدم به من که از فرزند شهیدشان کوچکتر بودم تو بگویند و همواره خطابم فرمودند شما. و من از ایشان ادب آموختم؛ اگر قابل بوده باشم.
باید برای آن خانه ساده و بیریای پشت مسجد میرآقا در تازاخیاوان نوشت. خیابان سرباز شهید. که بعدها شد خانهای ساده در ایستگاه شرشرا و جنب کلانتری سه قدیم در ته کوچهای بنبست و نه چندان طولانی. و حاضر هر شب نمازهای مغرب و عشاء مسجد شکلی. چه تواضعی داشت و دارد این مرد بزرگ در برابر قاریان قرآن. و متواضعتر در برابر اهل علم و اساتید خود.
من او را باسوادترین نوحهخوانی میشناسم که در عمرم دیدهام. و از این استاد مبرز عکسی هست که پای مرحوم استاد حاج فیروز زیرککار را میبوسد. و همین ویژگیهاست که مرا نه شیفته که مرید ایشان کرده است. من مرید این نوحهخوان بزرگم که پدر شهید است و یک روز پیش، شریک زندگیاش را روانه خانه ابدی ساخت و قبل از دفن، پیکرش را سر مزار پسر برد و به پسر گفت که برخیز و از مادر استقبال کن. خدا رحمت کند امالشهید بانو ابوالهانی را. ما اگر حاج بیوکآقا را داریم مرهون آن مرحومه نیز هستیم.
کاش قدر امثال استاد حاج بیوکآقا آسایش جاوید را بیشتر بدانیم. از خدا برای ایشان طول عمر و صحت و سلامتی و عافیت آرزو دارم. آمین
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.