به گزارش مشرق، مجید جلالی مربی و کارشناس فوتبال کشورمان گفتگویی داشته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است.
فصلی که گذشت، عادی و همیشگی نبود و خیلی از قواعدش تغییر کرد. متأسفانه در کشور ما تحلیلی وجود نداشت که در دوران پسا کرونا چه اتفاقی میخواهد در فوتبال بیفتد. یک فصل فوتبالی باید 10 ماه طول بکشد ولی وقتی 14 ماه میشود، تحولات زیادی در آن رخ میدهد و فرسایشی و مخرب میشود. چه از نظر پیشرفت بازیکنان و آسیب دیدگیها و چه ردهبندی تیمها مشکلاتی بود که به وجود آمد.
اینکه بازیها باید انجام میشد، اجتنابناپذیر بود و اگر انجام نمیشد، مشکلات چندین برابر میشد. البته اگر بازیها روی روال خودش انجام میشد، جایگاه تیمها و مربیان فرق میکرد. یک سری تیمها میتوانستند سهمیه داشته باشند که الان ندارند یا برعکس. در میانه و پایین جدول هم همین طور.
بیشتر بخوانید:
ماجرای ویلموتس در هیاهوی بازگشت استراماچونی فراموش نشود!
اقدامات ما کلاً واکنشی است و بر اساس آسیب شناسی نیست. این طور عمل نمیکنیم که آمدن خارجیها از 30 سال پیش برایمان سود داشته یا ضرر و بعد به جمعبندی برسیم. الان برای این چنین واکنشی را داشتهایم که احساس میکنیم بشدت سرمان کلاه رفته. حالا از طرف خارجیها بوده یا واسطهها ولی سرمان کلاه رفته و این یک حقیقت است. حالا در واکنشی کوتاه مدت گفتهایم خارجیها فعلاً نیایند. البته من اگر مسئول بودم، به خاطر اینکه به فیفا و خارجیها بفهمانیم سرمان کلاه رفته، شاید تصمیمات شدیدتری هم میگرفتم!»
استقلال به آرامش نیاز دارد
- استقلالیها فکر میکنند اگر استراماچونی را بیاورند، همه چیز برایشان خوب میشود، در صورتی که با اطمینان چنین اتفاقی نخواهد افتاد. استقلال نیاز به آرامش و ثبات دارد و این چیزی است که چندین سال است ندارد. اگر به آرامش برسند، استراماچونی را بیاورند، موفق میشوند. مجیدی را هم سرمربی بگذارند، موفق میشود. در این چند سال هر مربی که به استقلال آمده، آرامش نداشته، در حالی که اگر الان هم به این تیم آرامش بدهند، شما یک تیم متحول در آسیا میبینید.
- یک مربی وقتی موفقیتی به دست میآورد، به آینده فکر میکند. من خودم وقتی تیمم برنده میشود و بچهها در رختکن در حال شادی هستند، از همان جا به فکر بازی بعد هستم. آینده مسألهای است که میتواند یک مربی را خوشحال یا نگران کند. مسلماً یحیی هم حالا نگران آینده است.
- علی دایی یا امیر قلعه نویی الان باید سرمربی تیم ملی میشدند ولی زمانی که سرمربی شدند، آنها را سوزاندند. البته همه دوست دارند یک شبه ره صد ساله را بروند ولی افراد تصمیم گیرنده هم باید این فرآیندها را بشناسند.
مسئولان ساده و ویلموتس شیاد!
شاید بتوانیم فیفا را متقاعد کنیم که واقعاً در پرونده ویلموتس سرمان کلاه رفته است. بله مسئولان ما قطعاً خیلی اشتباه داشتهاند و ساده لوحی کردهاند ولی طرف مقابل ما هم آدم شیادی بوده است.