به گزارش مشرق، محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور، در دو فصل گذشته و از زمان مالکیت این باشگاه همواره یکی از افراد پُر سر و صدای فوتبال کشور بوده است. از مصاحبه علیه مسئولان فدراسیون و وزارت ورزش گرفته تا افشاگری در مورد فساد در فوتبال.
در همین راستا و پس از قهرمانی تراکتور در جام حذفی، به سراغ زنوزی رفتیم و گفتوگویی با مالک باشگاه تراکتور درباره قهرمانی جام حذفی، خصوصیسازی در فوتبال، فساد در ورزش، وضعیت بازیکنان تراکتور و ... انجام دادیم.
گزیده صحبتهای زنوزی به شرح زیر است:
* در باشگاههای ایرانی خیلی راحتتر از کل دنیا میشود درآمدزایی کرد
* سومین، چهارمین تیم لیگ از لحاظ هزینه هستیم
* دو تیم تهرانی از هیچ بابتی حساستر تراکتور نیستند
* آقایانی که در وزارت ورزش و جاهای دیگر هستند دوست ندارند استقلال و پرسپولیس خصوصی شوند
* بدهیهای ما 2.5 میلیون یورو هم باشد، مشکلی نداریم و پرداخت میکنیم
* هواداران و رقبا نگران بسته شدن پنجره نقلوانتقالاتی ما نباشند، بدهیها را میدهیم!
* اتفاقات عجیب و غریبی در شکایت بازیکنان خارجی رخ داده است که مدارکش را به کمیته اخلاق دادم
* اگر به کیروش 40 دلار دادیم، باید به ویلموتس 10 دلار بدهیم
* من تنها کسی هستم که بعضی جاها خودزنی کردم
* افشاگریهایی کردم که به ضرر خودم و باشگاهم بود
* اگر از کسی دفاع میکنم، به خاطر عملکردش است
* قیمت بازیکنان نسبت به فصل قبل سه تا چهار برابر شده است
* اگر آقایان از جیبشان هزینه میکردند این پولها را میدادند؟
* از خانواده عراقچی عذرخواهی میکنم
* مسئولان کشوری نباید طرفداریشان از یک تیم را اعلام کنند
* حس کردم وزیر ورزش از قهرمانی ما ناراحت شده است
* فکر میکنم برای جام حذفی فشفشه آبی آورده بودند که روشن نکردند!
* باید با سپاهان در فینال بازی میکردیم نه استقلال
* اگر به عقب بازگردیم بازهم مخالف شروع دوباره لیگ هستم
* سازمان لیگ و فدراسیون از سوی وزارت ورزش تحت فشار هستند
* نمیشود که وزارت ورزش هم تیمدار باشد، هم تصمیمگیرنده
* قطعاً تیم قدرتمندی برای فصل بعد میبندیم
* اگر رأی مظاهری مشکلدار باشد، پرونده را به CAS میبریم
در ادامه مشروح گفت و گو با زنوزی را بخوانید:
ابتدا قهرمانی جام حذفی را به شما تبریک میگوییم. درباره کسب این عنوان صحبت کنید.
من هم این قهرمانی را به تمام هواداران باشگاه بزرگ تراکتور تبریک میگویم. امیدوارم بیشتر از این بتوانیم در خدمتشان باشیم و این قهرمانیها تداوم داشته باشد.
دومین سال مالکیت شما در باشگاه تراکتور سپری شد و ماحصل این دو سال، یک قهرمانی در جام حذفی بود، آیا برنامهریزی که انجام داده بودید همین بود یا فکر میکنید باشگاه میتوانست شرایط بهتری داشته باشد؟
سال گذشته باید قهرمان میشدیم، ولی یکسری اتفاقات باعث شد این مهم میسر نشود و تیم به حاشیه برود. امسال هم با آوردن دنیزلی قصد داشتیم کار بزرگی را شروع کنیم، ولی متأسفانه در میانه راه با زلزلهای که در تبریز آمد، این مربی نتوانست در این شهر بماند. مجبور شدیم با او خداحافظی کنیم و ساکت الهامی را که قبلاً با دنیزلی کار کرده بود بهعنوان سرمربی تراکتور انتخاب کردیم. خوشبختانه هم توانستیم سهمیه را بگیریم و هم قهرمان جام حذفی شویم.
به نظر شما بهعنوان مالک باشگاه تراکتور آیا هزینههای انجام شده، برگشت مالی داشته است و باشگاهداری صرفه اقتصادی دارد؟ گفته میشود قرار است پرسپولیس و استقلال هم خصوصی شوند و این موضوع را چطور میبینید؟
من یک قسمت از سؤال شما را اینطور جواب میدهم. قبلاً فکر میکردم بیشترین هزینه را ما انجام دادیم، حتی یکی، دو بار هم گفتم هزینه زیادی انجام دادیم و فکر میکردم اینطور است، ولی با بررسی بیشتر متوجه شدم در رده سوم، چهارم هستیم. درست است ما یکسری هزینههای «پِرتی» داشتیم، ولی بازیکن بیکیفیت نیاوردیم. بازیکنان خوبی آوردیم، اما هر کدام به دلیلی نتوانستند در ایران بمانند و خداحافظی کردند. در کل درباره اینکه هزینهها بازگشت دارد یا خیر، همه کارشناسان مسائلی مثل حق پخش تلویزیونی، کپی رایت و فروش بازیکن را مطرح میکنند که شاید یکسری از آنها در ایران شدنی نباشد، اما اصلاً به این موضوع فکر نمیکنیم که آیا راههای دیگری وجود دارد که باشگاهها بتوانند درآمد داشته باشند؟ اصلاً به این فکر نمیکنیم.
نباید به مدیران هم ایراد گرفت، چون مدیران دولتی بر مسند باشگاههای دولتی هستند و شاید به خودشان اعتماد ندارند که چند سال مدیر باشگاه باشند و نمیتوانند برنامهریزی بلندمدت کنند. شاید هم نمیتوانند به این سطح از اندیشه برسند که در ایران هم میشود از باشگاههای بزرگ درآمد به دست آورد. خیلی راحتتر از کل دنیا میتوانیم در باشگاههای ایرانی درآمد داشته باشیم.
میتوانید چند نمونه از راههای درآمدزایی را بگویید؟
خیلی زیاد است. من چند تا از آنها را میتوانم بگویم. مثلاً دو باشگاهی که شما نام بردید {استقلال و پرسپولیس} دو ورزشگاه را به نامشان زدند و میخواهند آنها را وارد بورس کنند. در حالی که وقتی کسی میخواهد سهام باشگاه را بخرد، بررسی میکند که آیا دو باشگاه سودده هستند یا نه، ولی معمولاً ورزشگاهها هزینهزا هستند و باشگاه مجبور است آنجا هزینه کند. ما اما یک کار دیگر کردهایم، یک هلدینگ اصلی داریم که زیر مجموعه آن چهار هلدینگ فرعی قرار دارد. از هر کدام از این هلدینگها 10 درصد را به باشگاه تراکتور واگذار کردیم. یعنی حدود یک هزار و هشتصد میلیارد تا 2 هزار و 400 میلیارد قیمت این سهامهاست تا از سودهای عملیاتی آن شرکتها باشگاه اداره شود و نیازی نباشد که از محلهای مختلف به باشگاه تراکتور کمک شود. از طرفی اپلیکیشنی راهاندازی کردیم و دنبال درآمدهای بارانی برای مجموعه تراکتور هستیم. هواداران از اپلیکیشن خرید میکنند و سود به باشگاه میرسد. یعنی شما فکر کنید حدود چهار یا پنج میلیون نفر از هواداران یک تیم به خاطر عشق به تیمشان از این اپلیکشن خرید کنند، هم تخفیف میگیرند و هم باشگاه سود میبرد. به این ترتیب هم باشگاه میتواند سرپا باشد و هم هواداران میتوانند با قیمت ارزانتری خرید کنند.
با این توضیحات و بحث اهدای ورزشگاه به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، خصوصیسازی آنها را موفق نمیبینید؟
به نظر من این دو باشگاه هیچوقت از نظر حساسیت و چیزهای دیگر مهمتر از تراکتور نیستند. دلیل اینکه میگویم این دو باشگاه خصوصی نمیشوند، این است که آقایانی که در وزارت ورزش و جاهای دیگر نشستهاند خودشان دوست ندارند این باشگاهها خصوصی شوند، وگرنه این دو باشگاه، از تراکتور حساستر نیستند و در بهترین حالت شرایطی مساوی با باشگاه ما دارند.
یعنی استقلال و پرسپولیس بازهم خصوصی نمیشوند؟
خیلی سخت است، من یکی، دو بار گفتهام، اگر این دو باشگاه را واگذار نکنند، به ضرر هواداران و خود باشگاههاست. الان به این دو باشگاه دو استادیوم دادهاند، ولی من مقابل اموال مولدی که هر روز سود کارخانههایش به حساب تراکتور میآید را به نام باشگاه زدم تا تیم سرپا بایستد. با این کار باشگاه تراکتور را چند قدم از نظر اقتصادی جلو انداختم. وقتی این اتفاق میافتد، باشگاه میتواند بازیکنان بهتری بگیرد و امکانات خوبی ایجاد کند که تمام اینها در نتایج تأثیرگذار است. دو سال است که تراکتور را در اختیار داریم و همه میبینند که ما باکیفیتترین بازیکنان را جذب کردیم و امکاناتی داریم که بسیار خاص است و در کمتر باشگاهی در ایران شاهد آن هستیم، مثل پرواز چارتر و هتل اختصاصی.
در دو سال گذشته چند میلیارد در باشگاه تراکتور هزینه کردهاید؟
دقیقاً خاطرم نیست، یکبار گفتم 110 میلیارد تومان در این دو سال هزینه کردم، اما بعدش که حساب کردیم، متوجه شدیم خیلی کمتر از این حرفهاست. بعد از آن هم حساب کردیم که شاید ما به لحاظ هزینه سومین یا چهارمین باشگاه ایران باشیم.
در دو سال گذشته حجم سنگینی از بدهیها در دادگاه CAS برای باشگاه تراکتور ایجاد شده، چیزی حدود 2.5 میلیون یورو. چه برنامهای برای پرداخت این پول دارید؟
میخواهم همین اول، آخرش را بگویم، اگر 2.5 میلیون دلار یا یورو هم باشد، باشگاه ما توان پرداخت این پول را دارد، همه هم این را میدانند. وقتی اموال دو تا سه هزار میلیاردی به باشگاه واگذار میشود، ارقامی مثل 2.5 میلیون یورو رقمی نیست، ولی از طرفی دادگاه CAS وقتی حکمی را تأیید میکند که بازیکن یا مربی همچنان به تیم دیگری نرفته باشد، مثل ویلموتس. بازیکن یا مربی تا زمانی که به تیم دیگری نرفته میتواند حکمش را دریافت کند، اما وقتی به تیم دیگری رفت، فقط میتواند تا روز قرارداد جدیدش پول دریافت کند. در پروندههای ما، مثلاً قرارداد دو یا سه ساله داشتیم، که بر همین اساس حکم بریده شده است. بازیکنی که سال بعدش به یک باشگاه دیگر رفته است، پول قراردادش از حکم صادره کسر میشود.
این موضوع در مورد فورچونه صدق میکند و این بازیکن در سال دوم به تیم دیگری رفته و احتمال دارد دادگاه CAS حکم محکومیت باشگاه را کاهش دهد، اما در پروندههای دیگر اینطور نیست.
در پرونده استوکس و اروین هم همینطور است. صددرصد حکمها در CAS شکسته خواهند شد. شکسته هم نشود باشگاه تراکتور مشکلی ندارد، هواداران نگران نباشند، رقبا هم نگران نباشند. هیچوقت پنجره نقلوانتقالاتی باشگاه تراکتور بسته نخواهد شد و هیچوقت هم بابت بدهی به مشکل نخواهیم خورد.
بحث ورود و خروج بازیکنان خارجی به باشگاه تراکتور همیشه حاشیههایی داشته است و افرادی در این موارد دخیل بودهاند، مثل ماجرای علی خطیر و وکالت لودویک دلشات در این پروندهها که همگی با شکست باشگاه تراکتور در محاکم بینالمللی همراه شد.
قبلاً در این مورد صحبت کردم، چون این پرونده هنوز باز است نمیخواهم در این مورد حرف بزنم. به فدراسیون هشدار دادم که سر من کلاه رفته است، حداقل سر شما کلاه نرود. حالا ارقام من نسبت به پرونده فدراسیون خیلی کمتر است. آنجا یک پرونده عجیب و غریبی است (پرونده ویلموتس) که حدود 11 میلیون یورو با دستیارانش میشود.
هشدار دادم که سرم کلاه رفته است و مواظب باشید سر شما کلاه نرود. به خاطر همین کلاه هم پروندهها را به دادگاه CAS کشاندیم. یک مثال این ماجرا هم استوکس است، او 400 هزار دلار ما را محکوم کرده است، اما کل قراردادش 450 هزار دلار بود. این بازیکن حتی 90 درصد از قراردادش را گرفته بود. اینها را اسناد و مدارک میگوید، ضمن اینکه در تمرینات هم غیبت داشته است، بعد رفته دوباره 400 هزار یورو علیه ما حکم گرفته است، در حالی که فصل بعد هم در یک تیم دیگر بازی میکرد. چطور این ممکن است؟
خیلی اتفاقات عجیب و غریبی افتاد که من اسناد و مدارکش را به کمیته اخلاق دادم. حالا اگر خودشان خواستند میتوانند در این مورد حرف بزنند. تنها هم مربوط به باشگاه ما نیست و برای باشگاههای دیگر هم هست. جالب است بدانید، در پروندههایی که این وکیل (دلشات) وکیل ما بوده، باخته، ولی در پروندههایی که روبهروی ما بود، برنده شده است! این اتفاقات غیر طبیعی است، تنها در باشگاه ما نیست و اگر در باشگاههای دیگر هم جستجو کنید، از همین وکیل یا همکارانش میتوانید نمونههای مشابه پیدا کنید.
در مورد ویلموتس هم صحبت کردید، حکم سنگینی علیه فدراسیون ایران صادر شده است...
چرا اصلاً کیروش رفت؟ چرا یک عده و رسانهها فشار گذاشتند که کیروش برود؟ تا جایی که میدانم قرارداد کیروش یک میلیون و 200 هزار دلار بود، با همان قرارداد هم میماند، چون ایران را دوست داشت. مربی بزرگی هم بود و کلاس فوتبالش خیلی با ویلموتس متفاوت است. از خیلی از کارشناسان پرسیدم که درجهبندی این دو مربی چطور است، ماکسیمم چیزی که گفتند این بود که سطح کیروش به ویلموتس، چهار به یک است. یعنی اگر قرار بود کیروش 40 دلار بگیرد، باید به ویلموتس 10 دلار میدادیم. یعنی اینقدر تفاوت است، بعد ما کیروش را میفرستیم میرود و ویملوتس را میآوریم.
دیدید که کیروش به محض خروج از ایران به کلمبیا رفت. سوابق ویلموتس را هم که همه میدانند. من استاد ویلموتس (لیکنز) را با سالی 300 هزار دلار بهعنوان سرمربی به تراکتور آورده بودم. قراردادش موجود است. 300 هزار دلار استاد چطور تبدیل میشود به دو میلیون دلار برای شاگرد؟ این موضوع باید مشخص شود. مردم هم درخواستشان همین است که روشنگری شود. به شخصه فکر میکنم تنها فدراسیون فوتبال و مسئول وقت این فدراسیون مقصر نیست و عوامل دیگری هم از بیرون مقصرند. این افراد از دو بابت باعث شدند مردم سرخورده شوند، یکی اینکه در راه صعود به جام جهانی به مشکل خوردیم و بعد هم اینکه چرا مربی که دو ماه بیشتر کار نکرده، باید 11 میلیون یورو که حدود 330 میلیارد تومان میشود، پول بگیرد؟
در باشگاه تراکتور هم تغییر سرمربی و مدیرعامل در دو سال گذشته بسیار دیده میشود، مربیان مختلفی مثل توشاک، لینکز و دنیزلی آمدند، احساس نمیکنید این تغییرات زیاد بوده؟ دلیل این همه تغییر چیست؟
باعث و بانی یکسری از مشکلات من هستم. هیچوقت مسئولیت اشتباهات خودم را گردن دیگران نمیاندازم. من خیلی اشتباه کردم. اگر الان بگویم مدیرعامل یا بازیکن و مربی اشتباه کرده است، دیگر نمیتوانم پیشرفت کنم. مقصر اصلی خیلی از اشتباهات من هستم؛ چه در انتخاب مربی و چه تصمیمات مدیریتی.
در چند وقت اخیر صحبتهای مختلفی درباره فساد در فوتبال و ورزش کردید که سر و صدای زیادی به پا کرد، مخصوصاً درباره قراردادهای فوتبال و نقش عوامل مختلف در آن. قطعاً در دو سالی که در تراکتور حضور دارید با نمونههای مختلفی هم روبهرو شدید. میتوانید در این مورد هم توضیح دهید.
هر کسی در مورد فساد و سلامت صحبت میکند اول باید از خودش شروع کند. من تنها کسی هستم که در بعضی از جاها خودزنی کردم. در پروندههای بازیکنان خارجی افشاگری کردم که به ضرر خودم و باشگاهم بود و گفتم که سر من کلاه رفته است و شما مواظب باشید. از فدراسیون و تمام باشگاهها هم خواستم که در پروندههای خودشان بازنگری کنند و از این به بعد هم دقت کنند. در این مورد حرفهایی داشتم که زدم و همه هم در جریان هستند. پس من الان پروندههای خارجی را با داخلی جدا میکنم.
یک بحثهایی هم بود که فلانی چند بازیکن داخلی و خارجی را به باشگاه ما آورده و حتی سرمربی و بازیکن تیم ما هم از او اسم بردند، ولی من نمیخواهم اسمی ببرم. حتی گفتند که این آدم بازیکنان خارجی را هم آورده، در حالی که او اصلاً در مورد بازیکنان خارجی ورود نکرده و بلد هم نیست. من با سوابق افراد که قبلاً چه کردند، کاری ندارم، ولی وقتی از کسی دفاع میکنم، یعنی از عملکردش از روزی که با من شروع کرده دفاع میکنم. بله! یک عده از بازیکنان داخلی را این آقا به باشگاه ما آورده و قراردادهای آنها هم مشخص است. شما مقایسه کنید قرارداد بازیکنان ما را با قرارداد همتای خودشان در تیمهای دیگر. ببینید چه قراردادهایی با چه قیمتهایی بسته شده است.
یکسری جوسازی میکنند تا فضا را مسموم و بهرهبرداری کنند. این شامل رسانههای تراکتوری و سایر رسانهها میشود. در بحث بازیکنان خارجی من گفتهام یکسری مشکلاتی داشتیم، ولی این را هم گفتم در کیفیت بازیکنان کسی نمیتواند ایرادی بگیرد. ما بازیکنانی از اروپا آورده بودیم که واقعاً زندگی در ایران برایشان سخت بود. شاید 70 تا 80 درصد بازیکنانی که از تیم ما رفتند به همین دلیل بود. اگر از برزیل و آفریقا بازیکن میآوردیم به این مشکل نمیخوردیم.
سازمان لیگ جذب مربی و بازیکنان خارجی را ممنوع کرده است، قانونی که به نظر میرسد به ضرر باشگاههای خصوصی مثل تراکتور باشد.
فکر میکنم این بخشنامه از نظر قوانین فیفا مشکل دارد و این قانون فوتبال ایران را به چالش خواهد کشید اگر چه باید حقوقدانها در این مورد نظر بدهند. از این بابت که ما بخش خصوصی هستیم و چرا این قانون را گذاشتهاند، باید بگویم، تابع قانونیم و هر تصمیمی بگیرند رعایت میکنیم هر چند به شخصه مخالف این قانون هستم.
ارقامی که در این چند روز در فوتبال داخلی شنیدهام، نجومی است. در دو سال گذشته میگفتند تراکتور قیمتها را بالا برده است، در صورتی که شما قیمتهای بازیکنان ما را با سایر تیمها مقایسه کنید ببینید چه تیمی قراردادهای ارزان یا گرانتری دارد. امسال درگیر مسابقات جام حذفی بودیم و یکباره از شهرهای مختلف قیمتهای آنچنانی را شنیدیم. نمیخواستیم در آن زمان وارد نقلوانتقالات شویم، قانون به ما این اجازه را میداد ولی اگر این کار را میکردیم تیممان بههم میریخت و برایمان حاشیه ایجاد میشد. به همین خاطر باشگاه تصمیم گرفت با هیچکس وارد مذاکره نشویم تا اتمام مسابقات.
وقتی بازار را نگاه کردم «یکه» خوردم، یعنی قیمتها سه برابر و چهار برابر شده بود، دلیل این موضوع چیست؟ ما سه چهار تیم خصوصی داریم که از جیب خودشان هزینه میکنند. قطعاً این تیمها قیمت را بالا نمیبرند، اما تیمهایی هستند که هیئت مدیره و مدیرانشان نشستهاند و از جیبشان هزینه نمیکنند. هر روز هم قیمت را بالا میبرند و میگویند من یک یا دو سال در باشگاه هستم و مدیر بعدی خودش میداند! یعنی اگر این آقایان از جیبشان هزینه میکردند این ارقام را میدادند؟
درباره رشید مظاهری هم گفتید که آقای عراقچی با او تماس گرفته است تا به پرسپولیس برود، اما این بازیکن به استقلال رفت!
عکسی از رشید مظاهری که با برادرزاده آقای عراقچی بود برای من فرستادند؛ من هم نمیدانم! از خانواده آقای عراقچی معذرت میخواهم، ولی قبلاً یک اتفاقاتی افتاده بود. مثلاً در داستان مهدی طارمی هم این اتفاق افتاده بود. فکر میکنم سیاسیون نباید تا زمانی که در مسند مسئولیت هستند، طرفداریشان از تیم خاصی را اعلام کنند. این افراد، وزیر یا مسئول کشوری هستند و مردم از آنها انتظار دارند. وقتی کسی که مسئولیت کشوری دارد طرفداریاش از یک تیم، حتی تراکتور را اعلام میکند، در ذهن تمام مردم این سؤال مطرح میشود که آیا کمکی هم به این تیم میکند یا نه؟ آیا در اختیار گذاشتن سفارتها و امکانات دولتی برای برخی تیمها سؤالبرانگیز نیست؟ چرا برای تیمهای شهرستانی این اتفاق نمیافتد؟
ناراحت بودید که چرا وزیر ورزش قهرمانی تراکتور را در جام حذفی هم تبریک نگفته است...
واقعاً من حس کردم وزیر ناراحت بود که اینطور بدون خوشوبش با بازیکنان آمد و جام را داد. شما فیلمهای گذشته را که تیمهای دیگر قهرمان شدند، نگاه و با فینال جام حذفی مقایسه کنید.
شاید به خاطر کرونا خوشوبش با بازیکنان انجام نشد!
یک ماه پیش هم کرونا بود! شما فیلمش را ببینید و مقایسه و قضاوت کنید. حتی در جشن قهرمانی لیگ فشفشه قرمز انداختند، من حس کردم برای جام حذفی فشفشه آبی آورده بودند و مجبور شدند از فشفشه استفاده نکنند! به ما یک تبریک خشک و خالی هم نگفتند. بعد از قهرمانی ما از مشکلات استقلال صحبت میکردند، فکر نمیکنم این کار خوبی باشد.
قبل از دیدار فینال جام حذفی هم نگران این بودید که میخواهند جام را به استقلال بدهند.
وقتی بازیکن حریف شیرینی میبرد و میپرسند کجا میبری، میگوید شیرینی قهرمانی است و یک اتفاقات خاص دیگر هم میافتد، شما این فکر را نمیکنید؟ این حرف را تمام کارشناسان داوری میگویند. شما بازی استقلال و سپاهان را نگاه کنید. ما باید با سپاهان در فینال بازی میکردیم. چه اتفاقاتی در آن بازی افتاد؟ وقتی این اتفاقات را نگاه میکنیم این سؤال مطرح میشود که آیا برای قهرمانی تیمها برنامهریزی میشود؟
صحبتهای شما بیشتر حدس و گمان است یا مستند؟
دیگر نمیخواهم شیرینی قهرمانی را از بین ببرم. اجازه بدهیم کام مردم شیرین باشد. برای این خوشحالم که توانستم حداقل یک شب هوادارانمان را شاد کنم. به خوشی هواداران خوش هستم و خدا را شاکرم که توانستم هواداران و همزبانهای خودم را در نقاط مختلف ایران خوشحال کنم. شما میدانید که هواداران تراکتور در بیشتر شهرهای ایران بیرون آمدند و شادمانی کردند. این کمترین چیزی بود که خادم آنها میتوانست به هواداران هدیه دهد.
در ایام تعطیلی لیگ به دلیل شیوع کرونا باشگاه تراکتور یکی از مخالفات اصلی شروع لیگ بود. الان با قهرمانی در جام حذفی از حرفتان پشیمان نیستید چرا که در صورت تعطیلی یک قهرمانی را از دست میدادید.
سلامت را نباید با هیچ چیز مقایسه کنیم. همین امروز که تراکتور قهرمان جام حذفی شده، اگر به عقب برگردیم بازهم همان حرفها را میزنم، چون با جان مردم نمیتوانیم بازی کنیم. در روزهای قبل هم ایراد گرفته بودند که ما جشن قهرمانی گرفتیم، ولی جشنی نگرفتیم. هواداران به فرودگاه آمده بودند و نتوانستیم جلوی آنها را بگیریم. مجبور شدیم به خاطر اینکه مردم در فرودگاه و جادهها به مشکل نخورند، اعلام کنیم هواداران به استادیوم بروند. درباره این هم ایراد گرفته بوند که چرا در جشن قهرمانی به استادیوم رفتند، ولی من این ایراد را میگیرم که در بازی نیمه نهایی در تهران چرا هوادار به استادیوم رفته بود؟ چرا به ما اجازه ندادند در تبریز هوادار داشته باشیم؟ چرا در مشهد به ما اجازه حضور هواداران را ندارند، اما سه الی چهار هزار هوادار استقلال در ورزشگاه بودند؟ این عدالت و انصاف است؟ بهاروند میخواست بازی فینال را لغو کند و از او تشکر میکنم، حتی از وزیر هم استعلام گرفته بود، ولی مدیر ما اجازه داد تا بازی برگزار شود. این عدالت فوتبال است؟
این سؤال را باید سازمان لیگ جواب بدهد.
سازمان لیگ تنها خودش نیست، بههرحال برخی فشارها هم روی سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال است!
منظور شما از سمت وزارت ورزش است؟
بله! نمیشود که شما هم خودتان قاضی باشید، هم ذینفع. بین دو رقیب نمیشود که داور از سمت یک طرف باشد. من این موضوع را کلی میگویم نه فقط درباره بازی با استقلال. ما تشکیلاتی داریم که مثلاً من هم خودم تیم دارم، هم داور هستم! منظورم از داور، داور فوتبال نیست، تصمیمگیرنده است. وقتی این اتفاق میافتد من تصمیماتی میگیرم که به نفع باشگاه خودم باشد و ذینفع آن باشم. این یک واقعیت است. چندین بار هم به هواداران دو تیم بزرگ {استقلال و پرسپولیس} گفتم، تا این دو تیم به بخش خصوصی واگذار نشوند، به ضرر هواداران است، چون هزینه و فایده را بخش خصوصی بهتر تشخیص میدهد.
درباره تراکتور و برنامه شما برای فصل آینده هم صحبت کنیم. اینطور که شنیده میشود تیمتان چند ستاره خود مثل حاجصفی و اسدی را از دست خواهد داد. چه برنامهای برای فصل آینده و لیگ قهرمانان آسیا دارید؟
صد درصد تیم قدرتمندی خواهیم بست. در حال حاضر مدیران باشگاه و هیئت مدیره در حال مذاکره با بازیکنان و مربیان هستند؛ البته یکسری مشکلات وجود دارد. مثلاً ما نمیتوانیم جلوی پیشرفت اسدی را بگیریم. او مثل اینکه میخواهد به اتریش برود. اسدی میخواهد پیشرفت کند و حتی اگر قرارداد هم داشت من اجازه میدادم برود، چون به نفع خودش و فوتبال کشور است. در هر صورت سعی میکنیم شاکله تیم را حفظ کنیم و به جز اسدی مابقی بازیکنان قرارداد دارند. هیئت مدیره و مدیرعامل در حال برنامهریزی هستند تا نقاط ضعف را پس از انتخاب سرمربی پر کنند. از همین جا به هواداران هم قول میدهم مانند سالهای قبل تیم قدرتمندی ببندیم.
در روزهای گذشته هم شایعاتی زیادی پیرامون سرمربی تراکتور مطرح شده است.
هنوز هیچ چیز مشخص نیست، مسئول مستقیم انتخاب سرمربی، الیاسی است و فکر میکنم اطلاعات او بیشتر از ما باشد.
وضعیت چند بازیکن را هم به صورت تک تک میپرسم، اولین بازیکن مظاهری، این بازیکن با وجود قرارداد سه ساله با تراکتور به تیم استقلال رفته و میگویند سالهای دوم و سوم قراردادش رقم ندارد و بیاعتبار است.
مظاهری سه ساله با ما قرارداد دارد. از نظر حقوقی باید ارکان قضایی در این مورد نظر بدهند و بههرحال چه قرارداد مظاهری رقم داشته باشد و چه نداشته باشد، رأیی صادر خواهد شد. اگر رأی قانونی صادر شود ما اطاعت میکنیم. فقط من این تذکر را میدهم اگر رأیی صادر شود که مشکلدار باشد، قطعاً اعتراض خواهیم کرد، ابتدا در استیناف و بعد دادگاه CAS. شما میدانید تنها موردی که ما میتوانیم پرونده را به مراجع بینالمللی و CAS ببریم، همین مورد است. فقط طوری نشود که در مراجع بینالمللی با آبروی کشور بازی شود.
منافع تراکتور خط قرمز من است و خواهش میکنم بهتر به این پرونده رسیدگی شود تا حقی از تراکتور ضایع نشود. اگر قرارداد رشید مبلغ نداشت، در فدراسیون ثبت نمیشد، حتی اگر قرارداد مبلغ نداشته باشد، از نظر حقوقی قرارداد نقض نمیشود. از نورشرق رئیس کمیته وضعیت خواهش میکنم در این پرونده دقت بیشتری داشته باشد تا حقی از تراکتور ضایع نشود. این تقاضای کوچک من از مسئولان فدراسیون فوتبال مخصوصاً آقای نورشرق است.
وضعیت اشکان دژاگه، مسعود شجاعی و احسان حاجصفی سؤال مهم هواداران تراکتور است.
با هر سه این بازیکنان قرارداد سه ساله داریم. قراردادها حرفهای است و هر بازیکنی اگر مبلغی را پرداخت کند میتواند آزاد شود، ولی تا جایی که من میدانم و با آنها صحبت کردم، هیچکدام قصد رفتن ندارند. فقط بحث کوچکی با حاجصفی بود که سعی میکنیم او هم در تیم بماند. هواداران نگران نباشند. هر سه این بازیکنان کاپیتانهای تیم ملی و سرمایههای معنوی باشگاه تراکتور هستند و سعی میکنیم این بازیکنان بزرگ را در تراکتور حفظ کنیم.
قبل از حضور شما در تراکتور گفته میشد شما استقلالی هستید و حتی در برههای قصد خرید این باشگاه را داشتید...
خیر، به من در زمان ریاست سعیدلو در سازمان تربیت بدنی پیشنهاد شد که باشگاه استقلال را بخرم، ولی من گفتم اگر قرار باشد تیم پر هواداری را بخرم، ترجیح میدهم در شهر خودم باشم. من هر کاری کردم در شهر خودم بوده و عرق خاصی به شهرم دارم. همان زمان گسترش فولاد را داشتم و به سعیدلو گفتم ترجیح میدهم تراکتور را بخرم، چون میخواهم در خدمت هواداران شهرم باشم.