به گزارش مشرق، یکی از مشکلات اساسی سریالهای خانگی، عدم توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی و سرگرمکردن مردم با عشقهای مثلثی و سناریوی بیمعنا و بیمفهوم صرفاً تجاری بوده و هست. صداوسیما در فصل جدید مدیریت و نظارت بر نمایشخانگی باید به این نکته توجه جدی داشته باشند. اتفاقی که در فضای سینما و تلویزیون بعضاً دستاندرکاران امر به آن توجهی ندارند موضوع به هر قیمتی دیدهشدن و جذبِ مخاطب است. این روزها بیشتر دامنِ برنامههای مجازی (VODها) و سریالهای خانگی را گرفته که دیگر حد و مرزی برای حفظ و صیانت از ارزشها در کلام و رفتار هنری و فرهنگیشان قائل نیستند.
اگر قرار است کار فضایمجازی و سریالهای خانگی را صداوسیما به طور جدّی در دستور کارش قرار دهد حتماً به پخش صحنههای شیطنتآمیز در VODها یا سریالهای خانگی و یا رفتار غیرمتعارف در برنامهها و سریالهای تلویزیونی توجه جدی داشته باشند. روزگاری که به هر قیمتی دیدهشدن یا وایرالشدن از هرچیزی برای مدیران و دستاندرکاران اهمیت بیشتری دارد. وقتی مدیری میگوید حتماً این صحنه از برنامه یا سریالی که به فضای مجازی راه پیدا کرده، حتماً چیزی داشته که آنقدر دیده شده است. این نوع اظهارنظرها و واکنشها ما را به فکر فرو میبرد؛ که واقعاً سرمنزل اصلی ساخت این پروژهها راه پیدا کردن به هر صفحه مجازی است که فقط در تلاشند تا اشتباهات مجریان، برنامهسازان و سریالسازان را در فضایمجازی پخش کنند و از این طریق بر فالوورها و تعداد بینندگانشان بیفزایند.
بیشتر بخوانید:
برای اصلاح شبکه نمایش خانگی به موچین نیاز نیست، تبر لازم است
فضای مجازی امروز هیچ ناظری ندارد که مدافع ارزشهای انسانی و اخلاقی باشد. آرامآرام این حیازدایی خصوصاً در جریان فضایمجازی به سمتِ آثار فرهنگی و هنری خانگی، سینمایی و برخی اوقات تلویزیونی حملهور شده که دستاندرکاران مراقب نباشند به رویه تبدیل خواهد شد. صداوسیما به این موارد باید بیشتر توجه کند، دیگر مدیرانش نگویند که نمیدانستیم فلان چهره یا خواننده یا مجری، مواضع ضدایرانی و ضداسلامی داشته است. اگر قرار است این انتقال صورت بگیرد انتظارات از صداوسیما بیشتر است.
این روزها باید سریال نمایشخانگی را پیشرو در این مسیرِ غلط بدانیم. وقتی که قرار است مسئولیت و مرجعیت صدور مجوز به صداوسیما برود، باید وضعیت بهتر شود نه بدتر! وقتی این روزها به فضای مجازی مراجعه کنیم، سکانسی مبتذل از سریالی دست به دست میشود و هنوز هم سکانسها و دیالوگهایش وایرال میشود. پشت در فرزین نامی ایستاده که نقش آن را امیر نوری بازی میکند و در داخل دختری به نام مینا نشسته و روبرویش شخصی به نام "شیرافکن" که نقشش را عباس جمشیدی بازی میکند. یا صحنه پیشنهاد ازدواج دو نقشی که مرجانه گلچین و مهران رجبی در این سریال ایفا میکنند که خیلی در فضایمجازی دیده شده است.
تیکهکلامهای اروتیک؛ چرا بیننده به هر قیمتی باید ببیند؟
در کنار مصادیقِ دیگر تیکه کلامهای اروتیک و شیطنتآمیزِ سریال برای جذب مخاطب، اینجا رد و بدل شدن دیالوگهایی که مخاطب آرامآرام روشن میشود، کاراکترها چه مقصدی دارند. سکانسی که در فضای مجازی پخش شده به ما نشان میدهد فرزین یکی از شخصیتهای اصلی سریال پشت در قرار دارد و شیرافکن و مینا در اتاق حرفهایی را رد و بدل میکنند که فارغ از نتیجه و سرمنزل اصلی آن سکانس، میخواهد بیننده را به هر قیمتی شده جذب سریال کند. مخاطبی هم که بیننده پروپاقرصِ سریال نیست و نمیداند چه شده و چه قرار است بشود، تحریک میشود به جهتِ این نوع دیالوگها و حرکتها، بیننده این سریال شود. یا بخشی دیگر از مخاطبین، آزرده میشوند چرا کارگردان و سازندگان این سریال، بدین واسطه دنبالِ خنداندن مخاطباند. در صورتی که هزاران راهِ درست و منطقی برای سرگرمکردن و خنداندن مخاطب وجود دارد.
ادامهدار شدن این فضای اروتیک در نمایشخانگی، نشان میدهد صداوسیما در فصل جدید مدیریت و نظارت بر نمایشخانگی نیاز به کارشناسان و نخبگانی در این عرصه دارد که شاهدِ افزایش مشکلات نباشیم؛ حالا که در بخش برنامه و سریالهای تلویزیون بعضاً انتقادات زیادی وارد است و همه به فقدان نظارت به طور جدی اشاره دارند، با شکل و شمایل جدی نظارتی وارد عرصه مدیریت بر نمایشخانگی شوند؛ شاید بابِ جدیدی بر نگاه اندیشهورزانه و مدیریت اصولی و مبنایی بر دیگر بخشهای صداوسیما هم اتفاق بیفتد. واگذاری مسئولیت از سوی وزارت ارشاد ضرورت دارد، چون در طول این سالها بارها دیدهایم با تغییر دولت، حتی با تغییر وزیر ارشاد که معمولاً هر 4 سال یک بار، حتی بعضاً کمتر از این زمان اتفاق میافتد سیاستها و راهبردهای وزارتخانه بعضاً با تغییر روبرو میشود؛ متأسفانه در اکثر اوقات برای جلب رضایت سلبریتیها و حضور تبلیغاتیشان الزامات نادیده گرفته میشود.
وزارت ارشاد محل قابل اتکایی نیست
هرچه هست وزارت ارشاد محل قابل اتکایی برای نظارت بر محصولات فرهنگی خصوصاً نمایشخانگی نیست. هم کارکرد و عملکردشان در طول این سالها نشان میدهد نتوانستهاند فضای بسامانی در سریالهای خانگی ایجاد کنند. خانوادهها هیچ امنیتی برای دیدنِ این سریالها در کنار هم ندارند، بعضاً حرکتها و الفاظ مبتذل و لاکچریبازی نصیبشان میشود که به مقصد و سرمنزلِ فرهنگی و غایتش، سبک زندگی ایرانی- اسلامی نمیرسد!
صداوسیما ایمنترین محل
تجربه نشان داده که باید نهادی کلانتر و با دوامتر روی این محصولات که هم با فضای روحی و هم فضای ذهنی آدمها سروکار دارد خصوصاً نوجوانان و جوانان که بیشتر بینندهاش هستند؛ البته با همه نقدهایی که وارد است و نقاط ضعفی که وجود دارد صداوسیما ایمنترین محل برای نظارت بر فضایمجازی و نمایشخانگی است اگر از کاربلدهای این عرصه استفاده کند، به وایرال شدن و نشدن در صفحات مجازی اهمیت ندهد؛ دغدغهاش مثل گذشته بیشتر خانواده و سبک زندگی باشد تا به هر قیمتی دیده شدن.
ضربه مهلک به بدنه حیا و عفت عمومی جامعه
در فصل جدید مدیریت بر نمایشخانگی حتماً باید به شیطنتهای عامدانه توجه شود؛ سکانسهایی که میآیند تا توجهات را به هر قیمتی بیشتر کنند. این روش، روش درستی برای خودنمایی آثار و محصولات فرهنگی و هنری نیست. بلکه مصادیق واقعی حیازداییاند. نمایش این سکانسها و دیالوگهایی که بعضاً بداههاند عامدانه و شیطنتآمیز است تا بیشتر دیده شوند. یعنی بیلبوردها و فضای توزیعی در پلتفرمها ارضایشان نکرده و حالا دست به دامن وایرال شدن در فضای مجازی شدهاند. این حقههای تبلیغی بیشتر از هرچیز ضربه مهلکی به بدنه حیا و عفت عمومی جامعه خصوصاً در حریم خانه و خانواده زده است. در صورتی که سازندگان این آثار میتوانند به جای این روشِ غلط، تقویت ارتقای کیفی را برای خودنمایی در دستور کارشان قرار دهند. البته که بعضاً این اتفاقات را به مراتب بیشتر در سینما و بعضاً در برنامهها و سریالهای تلویزیونی هم سراغ داریم. حالا افسارگسیختهتر در برنامههای مجازی و سریالهای خانگی!
جالب است گزارش انتقادی صداوسیما از مفاسد شبکه نمایشخانگی به طور واضح به این سریال ضعیفِ بدون فیلمنامه فاخر و موقعیتهای مناسب پرداخت. وقتی کارگردان و سازندگان به بازیگران بداههگو و امتحان پسدادهشان دلخوش کردهاند! البته برخی از مدیران این روند را درست میدانند و حتی بعضاً میگویند وقتی در فضایمجازی دیده میشویم یعنی مورد پسند و استقبال مردم قرار گرفته است. البته بحث بالا گرفته که خبرهایی به گوش میرسد این سریال طنز خانگی (موچین) از معاونت فضایمجازی صداوسیما مجوز گرفته و به تعبیر دقیقتر نه از وزارت ارشاد و نه از "ساترا" مجوز نگرفته است. چرا که در داغ شدن روزهای جنجال بر سر واگذاری مسئولیت نظارت بر نمایشخانگی از ارشاد به صداوسیما، این خبر رسانهای شد که این سریال اولین اثر تولیدی است با مجوز صداوسیما وارد چرخه توزیع شد.
فضای مبهم و چندگانه امروز که هر بخشی مدعی صدور مجوز و نظارت بر تولیدات است، گفته میشود معاونت فضای مجازی صداوسیما برای این سریال مجوز صادر کرده است. البته در همان روزهای ابتدایی در گزارشی نوشتیم که کنترل سریالهای خانگی دست کدام بخش قرار میگیرد؛ سیما یا ساترا و حتی فضایمجازی صداوسیما.این فضای دوگانه در حالی است که عمده مجوزها به سمت ساترا میرود و چند رسانه IPTV هستند که مجوزشان را از معاونت فضایمجازی صداوسیما میگیرند. حتی رگولاتوری و مالکیتشان با این بخش از صداوسیما است. اولاً این کار غلطی است که هنوز تکلیف مرجع اصلی نظارت و رگولاتوری سریالهای خانگی مشخص نشده و هر بخشی با استانداردهای مدنظرش، به این سریالها، مجوز میدهد.
تکلیف روشنتر میشود؛ انتقال از ارشاد جدی است
دعوای بین ارشاد و صداوسیما باید به پایان برسد؛ تکلیف مرجع اصلی حوزه نظارت بر نمایشخانگی مشخص شود که هر روز مدعی جدیدی برای مرجعیت بر این حوزه پیدا نشود. در میان جنجال ساترا و سازمان سینمایی، به یک باره موضوع معاونت فضایمجازی پیش نیاید. با همه این تفاسیر هیچکدام از این اتفاقات، باعث نمیشود که سکانسهای مملوء از دیالوگهای غیراخلاقی پخش شود. هر مرجع و بخشی هم که این فضا را بشناسد میداند این دیالوگها و موقعیتها زیبنده خانوادههای فاخر و متدین و متعهد ایرانی نیست.وقتی مقوله مهمی چون نمایشخانگی مرجع دقیق و قدرتمندی داشته باشد هم سریالهای با کیفیت تولید میشوند و هم هنرمندان و عواملش میدانند باید فیلمنامههای دقیق، داستانهای متعارف و حرفهای و اصولی را به دستِ تولید بسپارند؛ شاید به این واسطه لاکچریبازی، کارهای نامتعارف و الفاظ و دیالوگها و موقعیتهای جنسی و اروتیک هم در سریالهای خانگی به نقطه پایان برسند.
وقتی حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامیگفتوگو کرد آب پاکی را به دستِ برخی ریخت که با هجمهپراکنی تنورِ جدال میان صداوسیما و ارشاد، داغتر کنند شاید اهدافِ رسانهایشان برآورده شود. بازتابها بعد از این گفتوگو بیشتر شد وقتی که این مسئول در مجلس شورای اسلامی گفت: "دیگر مسیر اعطای مجوز محصولاتِ خانگی از وزارت ارشاد نمیگذرد. او گفت: رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به مناقشه جدید ارشاد و صداوسیما اعلام کرد مدیران ارشاد و سازمان سینمایی میدانند از این به بعد دیگر مسیر اعطای مجوز محصولاتِ خانگی و نظارت محتواییشان، از مسیر ارشاد و زیرمجموعههای این وزارتخانه نمیگذرد.
نمایشخانگی به صداوسیما آمده!
سیداحسان قاضیزاده هاشمی عضو شورای نظارت بر صداوسیما بعد از کشیده شدن این جنجالها به بحثهای حقوقی و نامه اخیر وزارت ارشاد، در گفتوگویی گفت: بررسی و صدور مجوز شبکه نمایشخانگی به صداوسیما آمده و انشاءالله سیاستگذاریها و در واقع کار راهبردی آنجا به درستی مسیرش طی شود. پروژهای که از یکسال و نیم پیش شروع شده و حدود سه ماه است عملیاتی شده و به تدریج تکمیل میشود.
وزارت ارشاد که میگویند ما مجوز میدهیم؟ در پاسخ قاضیزاده چنین گفت: نهایتاً بدون مجوز صداوسیما توزیع نخواهد شد. روند این انتقال مدتی است طی میشود و خودِ ارشاد هم پذیرفته است. مراحل و سیاستگذاریهایش در حال تکمیلاند و جای هیچ نگرانی ویژهای هم نیست.
او درباره اینکه مسئولیت نمایشخانگی را بالأخره کدام بخش از صداوسیما برعهده خواهد گرفت، گفت: این موضوع در درون سازمان صداوسیما مورد بررسی بود که کدام بخش حقوقی، مجازی و یا ساترا؛ جمعبندی نهایی این شد که سازمان تنظیم و مقررات صوت و فراگیر (ساترا) این مسئولیت را برعهده بگیرد. این انتقال ارشاد به صداوسیما عملاً انجام شده؛ و نهایت انحصارش در اختیار صداوسیما است.
جوابیه صداوسیما به نامهنگاریها و حاشیهپراکنیها
مدیرکل روابط عمومی صداوسیما با اشاره به نبود نظارت بر آثار نمایش خانگی از جمله برنامههای تلویزیونی در این زمینه عنوان کرده است: «باید در نظر داشت که در فضای کنونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ورود به عرصه تولیدات تصویری غیر از «سینما» دچار ضعفها و همین طور خلأهای قانونی است. بد نیست به محصولات تصویری که وزارت ارشاد ورود کرده و برایشان مجوز صادر کرده، نگاهی بیندازیم. این شیوه مداخله وزارت ارشاد به ایجاد نابسامانی انجامیده و تاثیرات و پیامدهای فرهنگی نامطلوب اعمال سلیقههای فراقانونی از سوی این وزارتخانه به وضوح در رعایت نشدن قوانین و هنجارهای عمومی جامعه در محصولات مجوزدار این وزارتخانه مشهود است. همین اواخر شاهد بودیم که در یک مورد از برنامههای گفتوگومحور که مجوز ارشاد را برای اجرای برنامه زنده بر بستر اینستاگرام گرفته بود، چطور به رییسجمهور اهانت شد و دست به دست در فضای مجازی چرخید و چگونه این وزارتخانه برای رفع مسوولیت، به سرعت اعلام کرد آن برنامه جز چند قسمت اول، برای ادامه کارش فاقد مجوز بوده است. در آن قضیه هم شاهد بودیم که این وزارتخانه نه توان و نه بنای آن را داشت که در مسیر نظارت بر برنامه، درست عمل کند یا مسوولیت تصمیم خود را به طور کامل و شایسته بپذیرد.»