به گزارش مشرق، فصل نقلوانتقالات تابستانی فوتبال ایران مدتی است که آغاز شده و باشگاهها با حساسیت خاصی به دنبال جذب نفرات مدنظرشان هستند. از بازیکن گرفته تا مربی، هر روز اخبارهای ضد و نقیضی منتشر میشود که باعث خوشحالی یا نگرانی هواداران هر تیم میشود. برخی در این میان به ندای قلبشان گوش میدهند و به تیمی میروند که علاقه دارند و فکر میکنند با این انتقال پیشرفت خواهند کرد اما عدهای که تعدادشان کم هم نیست به ندای پول گوش میدهند و هر جایی که صفرهای بیشتری در قراردادشان لحاظ میشود، مقصد آنها خواهد بود.
جدا از حاشیهها و جذابیتهای فصل نقلوانتقالات، فوتبال ایران همیشه شاهد رخ دادن اتفاقات تلخی هم هست. اینکه بازیکن باارزشی به دلیل وجود بندی خاص در قراردادش میتواند یکطرفه فسخ کند و جدا شود خیلی دردناک خواهد بود. این یعنی در زمانی که قرارداد نوشته شده است، مدیر باشگاه امتیازی به بازیکن داده که هر وقت خواست و یا در صورت داشتن پیشنهاد خارجی میتواند جدا شود. موردی که امسال برای پرسپولیس بر سر جدایی مهدی ترابی به وجود آمد.
ترابی بندی در قراردادش داشت که اگر تا یک بازی مانده به پایان لیگ، 90 درصد از قراردادش را دریافت نکرده باشد میتواند غزل خداحافظی را تنهایی بخواهند که همینطور هم شد. در آستانه انتقال یکی از بهترین بازیکنان لیگ به قطر، قرار نیست چیزی دست باشگاهش را بگیرد، آنهم در حالی که پرسپولیس میتوانست مبلغ قابل توجهای برای صدور رضایتنامه دریافت کند.
قضیه ترابی و پرسپولیس تنها یک قطره در دریای فوتبال ایران است. همه میدانیم که خیلی از دلایل این جداییها برای عدم اجرای تعهدات از سوی باشگاه است و این اجازه از لحاظ قانونی به بازیکنان و حتی مربیان داده میشود که برای دریافت فسخ راهی فدراسیون فوتبال شوند. این یک بخش ماجراست و بخش دیگر اما عدم تنظیم صحیح قرارداد است. ناآگاهی در نوشتن قرارداد باعث شده است تا فوتبال ایران مخصوصاً وقتی که طرف قرارداد یک خارجی باشد بارها طعم زهر باختن و خسارت دادن را بچشد.
بیشتر بخوانید:
کنایه آذری به قرارداد بستن استقلال در هتل ۵ ستاره!
به دلیل همین آشفته بازار قراردادهای بینالمللی در فوتبال ایران، فدراسیون تصمیم گرفت به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک و کلاً ثبت قرارداد با بازیکنان و مربی خارجی را ممنوع اعلام کند، تصمیمی که مورد انتقاد خیلیها قرار گرفته است و به نظر خیلی با فوتبال حرفهای همخوانی ندارد. این قانون باعث شده است تا قیمت بازیکنان داخلی به شدت بالا برود و حالا خیلی از باشگاهها برای جذب نفرات موردنظرشان با مشکل برخورد کنند.
شاید اگر به جای این قانون فدراسیون آموزش بیشتری از لحاظ حقوقی برای باشگاهها داشت و یا حتی نظارتهایش را افزایش میداد الان فوتبال ایران میلیونها یورو به خارجیها بدهکار نبود. حتی اگر کسانی که مسئول تنظیم و امضای این قراردادها بودند یک بار هم که شده «کتاب حقوق تنظیم قراردادهای بینالمللی را میخواندند» حالا وضعشان از این بهتر بود و هر روز شاهد نامههای فیفا و CAS نبودیم.
شاید طبیعی باشد که با افزایش قیمت ارز و دخل و خرج باشگاهها، دیگر جذب بازیکن خارجی خیلی منطقی نباشد و فوتبال ایران باید به داشتههای داخلی اعتماد کند، اما این دلیل بر آن نمیشود که ما روی درآمدی که میتوانیم از فروش بازیکن در مارکت خارجی کسب کنیم، حساب باز نکنیم. با این قیمت ارز اگر روند قرارداد و انتقال یک بازیکن به طور صحیح و حرفهای طی شود باشگاههای ایرانی میتوانند به درآمد قابل توجهای برسند. درست است که قیمت بالای ارز کار را برای باشگاهها در امور بینالمللی سخت کرده است، اما همین تهدید، با فروش بازیکن و دریافت حق رضایتنامه میتواند به یک فرصت خوب برای درآمدزایی و ارزآوری تبدیل شود.
جدا از این موضوع عدم جذب بازیکن خارجی نباید باعث شود تا قیمت بازیکن ایرانی با سوءاستفاده عدهای واسطه و ایجنت به طور غیرمنطقی بالا برود. به نظر میرسد با اعمال این قانون باید نظارتها و هوشیاری مدیران باشگاهها نیز بالا برود و در این بازار پرهیاهو، هیجانی و احساسی دست به هر تصمیمی نزنند، اما شنیدهها از ثبت قراردادهای چندین میلیاردی برای بازیکنان میلیونی حکایت دارند! حکایتی که حالا باید بعد از بازار خودرو، طلا و مسکن، بازار نقلوانتقالات را هم دارای حباب بدانیم.
پدیده دیگری که این روزها در نقلوانتقالات دیده میشود، نقشآفرینی عوامل بیرونی مثل هواداران برخی از تیمها در روند نقلوانتقالات است. البته این مورد چند سالی است که در فوتبال ایران دیده شده است و حالا خطر باب شدن آن احساس میشود. اینکه عدهای هوادار مقابل ساختمان باشگاه تجمع و اعتراض کنند که چرا باشگاهشان آنطور که آنها تشخیص میدهند در جذب بازیکن عمل نکرده است، جای تعجب و البته نگرانی دارد، مخصوصاً زمانی که هنوز مدت زیادی از آغاز نقلوانتقالات نگذشته است و این رفتارها خیلی جای توجیه ندارد.
با این وضعیت نمیتوان پذیرفت که این اعتراضات خودجوش انجام میشود، اما همین عامل باعث فشار وارد شدن به باشگاه و در ادامه تصمیمات عجولانه و احساسی مدیران میشود. مدیران در این صورت برای راضی نگه داشتن این تعداد هوادار مجبور میشوند به هر خواستهای برای امضای قرارداد تن دهند، حتی اگر این خواسته یک قرارداد با ارزش چندین برابر بازیکن یا بند حق فسخ یکطرفه باشد.